تبلیغات به‌عنوان ارکان اصلی اقتصاد مدرن، ما را در نیازهای غیرواقعی غوطه‌ور و به مصرف‌کنندگان دائم خود تبدیل کرده‌اند اما این صنعت تبلیغات چگونه در چنین ماموریتی موفق شده و اراده ما را روز به روز در مقابل خود ضعیف‌تر می‌کند؟

عطیه ذاکری
چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۷
تبلیغات، چرخ دنده مصرف‌گرایی در اقتصاد مدرن

تبلیغات به عنوان ارکان اصلی اقتصاد مدرن، مخاطب را در نیازهای غیر واقعی غوطه ور می‌کند و آن‌ها را به مصرف‌کنندگانی با نیازهای بی‌پایان تبدیل می‌کند. در واقع تبلیغات از طریق ایجاد نیازهایی کاذب، مصرف‌کنندگان را به این باور می‌رساند که زندگی‌شان بدون داشتن آن محصولات ناقص است.

علاوه بر این بسیاری از تبلیغات با تکیه بر مفهوم موفقیت و رضایت، مصرف را به عنوان راهی برای دستیابی به خوشبختی و تحقق اهداف فردی معرفی می‌کنند و موفقیت فرد را به داشتن محصول مورد نظر گره می‌زنند. این نگرش در طول زمان موجب می‌شود که افراد به جای تمرکز بر ارزش‌ها و کیفیت زندگی، احساس رضایت را در مصرف هر چه بیشتر محصولات تلقی کنند.

ترس جا ماندن از قافله

تبلیغات با استفاده از تکنیک‌های روانشناختی مانند حس تعلق، ترس، هیجان و یا شادی، بهانه‌های مختلفی را برای خرید کردن مشتری بتراشد. این تکنیک‌ها می‌توانند به صورت مؤثری افراد را به خرید کالاهایی ترغیب کنند که در حقیقت به آن‌ها نیاز ندارد. برای مثال، تبلیغات با ایجاد ترس جا ماندن از قافله باعث می‌شود فرصتی را از دست ندهند.

ایجاد حس مسئولیت کاذب

تبلیغاتی که توجه به محیط زیست را ترویج می‌کنند، معمولاً احساس مسئولیت اجتماعی را در مصرف‌کننده ایجاد می‌کنند. این تبلیغات به افراد این احساس را منتقل می‌کنند که با خرید محصولات پایدار یا دوستدار محیط زیست، به نجات محیط زیست کمک می‌کنند. این نوع مصرف، با ایجاد حس خوشایند و مشارکت در یک هدف بزرگ‌تر، فرد را به سمت خریدهای بیشتر و حتی تکراری سوق می‌دهد.

این تبلیغات مصرف‌کنندگان خود را افرادی آگاه و مسئول تلقی می‌کنند. بعضی برندهای لوازم آرایشی با پیروی از این الگو و تاکید بر اینکه محصولاتشان فاقد تست حیوانی است، مشتریان بیشتری را جذب کرده‌اند.

مصرف اشتراکی

تبلیغات می‌توانند مدل‌های مصرف مداوم را ترویج کند. مثلا خدمات اشتراکی یا فصلی که افراد را تشویق به خرید و مصرف مستمر می‌کند باعث می‌شود که افراد به مصرف مکرر عادت کنند و برای اطلاع از محصولات جدید و دسترسی به آن‌ها، اشتراک بخرند حتی اگر بدون استفاده منقضی شود.

ایجاد هویت نمایشی

همچنین بر اساس تحقیقات، تبلیغاتی که بر سبک زندگی لوکس و تجملاتی تأکید دارد یا حتی بلاگرهایی که مبتنی بر نمایش سبک زندگی لوکس هستند می‌توانند فشارهایی را بر مصرف‌کنندگان ایجاد کند و آن‌ها را به سمت خریدهای فزاینده و حتی تصمیمات غیر عقلانی و هیجانی سوق دهد. در واقع مخاطبان این سبک زندگی‌ها هر کاری می‌کنند تا زندگی خود را شبیه این دسته از افراد کنند و حتی ممکن است برای این کار زیر بار بدهی هم بروند.

این دسته از تبلیغات در ایجاد تغییر عمیق در هویت فردی و اجتماعی مصرف‌کنندگان نیز تاثیرگذار است. اینکه فردی خودروی لوکسی سوار می‌شود یا لباس‌های برند انتخاب می‌کند، در تلاش برای رساندن پیامی به دیگران است. در واقع می‌خواهد از سوی دیگران تایید شود و مورد توجه قرار بگیرد و بنابراین هر چه بیشتر به مصرف‌کننده برندها تبدیل می‌شود. همچنین فرد از طریق خرید محصولات برند می‌خواهد عضو جامعه مصرف‌کنندگان این برند باشد.

تغییر اولویت‌ها

برخی از تبلیغات ممکن است منجر به تغییر اولویت‌ها به سمت محصولات غیرضروری شود. برای مثال ممکن است مدت‌ها به فکر خرید طلا برای سرمایه‌گذاری باشید اما مدتی است صفحه فروشگاه یک برند ساعت چشمتان را گرفته و دائما مدل‌های جدید این فروشگاه برایتان نمایش داده می‌شود.

قرار گرفتن در معرض بمباران تبلیغاتی این صفحه باعث می‌شود که شما پولی که مدت‌هاست برای خرید طلا پس‌انداز کرده‌اید را خرج خرید یک ساعت لوکس و گران قیمت کنید که پس از مدتی مستهلک می‌شود.

دستکاری استانداردها

تبلیغات، به‌ویژه در صنعت مد و زیبایی، می‌تواند استانداردهای زیبایی را تغییر دهد. این استانداردها برای جذب مخاطبان طراحی شده‌اند و معمولاً تصاویری غیرواقعی از زندگی و ظاهر افراد را نشان می‌دهند. به‌عنوان مثال، تبلیغاتی که بر روی چهره‌های زیبا و زندگی‌های لوکس تمرکز دارند، موجب خواهند شد که افراد به سمت این استانداردها گرایش پیدا کنند. این امر می‌تواند احساس نارضایتی و ناکافی بودن را در افرادی که نمی‌توانند به این استانداردها برسند، ایجاد کند و آن‌ها را به سمت خرید محصولات خاصی سوق دهد تا به این استانداردها نزدیک شوند.

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها