طی سال‌ها نه مردان بدون مشکل در ایران زندگی کردند و نه مردان حاکم ابتدا مسائل مردان را حل کردند. اما نکته اینجاست که هیچ نهادی در ایران مسائل مردان را پیگیری نکرده است.

محسن بیگی
سه‌شنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۹:۱۸
چرا مشکلات مردان مهم نیست!؟

در سال ۱۲۸۹ هجری شمسی اولین انجمن زنانه ایران برای پیگیری حقوق زنان به شکل مخفیانه فعال شد. در سال ۱۳۰۱ نیز جمعیت «نسوان وطنخواه» شکل گرفت که به شکل رسمی فعالیت می‌کرد و نشریه‌ای به همین نام نیز داشتند. این انجمن در سال ۱۳۱۲ توسط رضاشاه تعطیل شد اما تا امروز جنبش‌های زنانه در ایران به شکل‌های مختلف فعال بوده‌اند. هم اکنون در زمینه مسائل زنان بیش از ۲۷۰۰ سازمان مردم نهاد، معاونت زنان ریاست جمهوری و فراکسیون ویژه زنان در مجلس فعال هستند. اما از سال ۱۲۸۹ تا سال ۱۴۰۲ به مدت ۱۱۳ سال مردان ایرانی هیچ نهاد رسمی یا سازمان مردم نهادی برای مشکلات خود نداشته‌اند. شاید به زعم خیلی‌ها مردسالاری در ایران حاکم باشد و مردان هیچ مشکلی نداشته باشند یا شاید حتی مردان حاکم بر کشور ابتدا مشکلات مردان را حل می‌کنند و سپس سراغ مشکلات زنان می‌روند، بنابراین نیازی به سازمان مردم نهاد یا یک نهاد رسمی برای حل مشکلات مردان نداریم. اما واضح است که نه مردان بدون مشکل در ایران زندگی می‌کنند و نه مردان حاکم ابتدا مسائل مردان را حل می‌کنند. پس چرا هیچ نهادی در ایران مسائل مردان را پیگیری نمی‌کند؟

در سال ۲۰۲۱ پژوهشی در آمریکا با مشارکت ۲۵۶ مرد و ۲۳۶ زن انجام شده است که در آن یک مقاله علمی ساختگی به مشارکت کنندگان در آزمایش ارائه می‌شود. در این مقاله با داده‌های ساختگی اثبات شده بود که به طور میانگین مردان در ویژگی الف و ب بهتر از زنان و در ویژگی‌های ج و د زنان بهتر از مردان هستند. از مشارکت‌کنندگان در این آزمایش اجتماعی بعد از مطالعه مقاله نظرسنجی شد و از آن‌ها خواسته‌شده است تا در مورد میزان قابل‌قبول بودن یافته‌ها و میزان مضر بودن یافته‌ها از ۱ تا ۷ نمره بدهند. در نتیجه زنان و مردان باهم یافته‌های به نفع زنان را قابل‌قبول‌تر و کمتر مضر تشخیص داده‌اند. همچنین سوگیری جنسی زنان بیشتر از مردان بوده است. به عبارتی دیگر زنان یافته‌های به نفع زنان را قابل قبول‌تر و کم‌تر مضر تشخیص داده‌اند در صورتی که مردان مورد آزمایش، یافته‌های به نفع مردان را از نظر میزان قابل قبول بودن یا مضر بودن شایسته‌ی نمره‌ی کمتری دیده‌اند. مشابه همین آزمایش در مقاله‌ای دیگر در سال ۲۰۲۲ انجام شده که نتایج را تایید می‌کند. در واقع این پژوهش‌ها تأییدی برای این ادعا است که زنان و حتی مردان داده‌هایی که زنان را بهتر و تواناتر از مردان نشان می‌دهد، بیشتر قبول می‌کنند و کمتر برای جامعه مضر می‌دانند و در مقابل شواهدی که مردان را بهتر یا تواناتر از زنان نشان می‌دهد، مقاومت می‌کنند.  [۱] 

پژوهشگران علت پدیده فوق را با سه عامل توضیح داده‌اند. اولا طبق یک فرض فمینیستی فراگیر، در طول تاریخ و در جهان امروز به زنان بیشتر از مردان ظلم شده است. بنابراین مردم فکر می‌کنند اگر گزاره‌هایی که توانایی مردان را بیشتر از زنان نشان می‌دهد، بپذیرند احتمالاً زمینه ظلم بیشتر به زنان را فراهم کرده‌اند. دوما کلیشه‌ برابری جنسیتی مبتنی بر شباهت جنسی در جامعه امروزی به شکلی رواج پیدا کرده است که مخالفت با آن‌ نیاز به شواهد بیشتری دارد تا افراد را اقناع کند. به عبارتی دیگر ایده برابری جنسیتی نیز از این منظر که زنان و مردان بیشتر شباهت دارند تا تفاوت، باور جاافتاده‌ای است و هرگونه شواهدی خلاف این ادعا به‌سختی پذیرفته می‌شود. علت سوم تمایل مردان به محافظت‌ از زنان و دختران است. این تمایل طبیعی در تمام مردان جهان وجود دارد و زنان نیز بیشتر به هم‌جنس خود روحیه محافظت‌گری دارند و نسبت به مردان این تمایل کمتر است. بنابراین زنان و حتی مردان به دلیل تمایل به حمایت از زنان، پذیرش گزاره‌هایی که زنان را ناتوان‌تر از مردان نشان می‌دهد را زمینه ظلم بیشتر به زنان تلقی می‌کنند و به‌راحتی نمی‌پذیرند؛ اما اگر ادعا شود که مردان دروغ‌گوتر از زنان هستند یا در مهارت‌های کلامی ضعیف‌تر از زنان هستند در افکار عمومی راحت‌تر پذیرفته می‌شود و افرادی که این سخنان را مطرح می‌کنند، مردستیز خطاب نمی‌شوند.

مورد توجه قرار نگرفتن مسائل و مشکلات مردان حتی در محیط‌های آکادمیک نیز رواج دارد. در جهان بیش از ۹۰۰ رشته مطالعات زنان و مطالعات جنسیت (یعنی همان مطالعات زنان) وجود دارد و در مقابل تنها یک رشته مطالعات مرد و مردانگی در دانشگاه استونی بروک وجود دارد که آن را عده‌ای از فمینیست‌های تندرو اداره می‌کنند. جالب است یکی از اعتراضات این ۹۰۰ رشته، اعتراض به مردسالاری در دانشگاه‌ها است و کسی نمی‌پرسد که این مردسالاری در دانشگاه کجاست که به خودش اجازه نمی‌دهد رشته مطالعات مردان گسترش پیدا کند و بیشتر به مسائل و مشکلات مردان پرداخته شود.  [۲]

باور عمومی در سطح جهان و ایران این است که مسائل و مشکلات زنان در جامعه امروز بیشتر از رنج و مشکلات مردان است. بنابراین مسائل و مشکلات زنان بیشتر شایسته توجه از طرف نظام حکمرانی جهانی است. کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد در سطح جهانی از سال ۱۹۴۶ در حال فعالیت است. در ایران نیز علاوه بر معاونت امور زنان ریاست جمهوری، فراکسیون زنان نیز در مجلس وجود دارد.

علاوه براین بسیاری از سازمان‌های مردم نهاد ایران نیز به طور خاص برای مسائل و مشکلات زنان فعالیت می‌کنند. بیش از ۵۰ درصد فعالین سازمان‌های مردم نهاد ایران در امور زنان فعال هستند و در سال ۱۳۹۷ بیش از ۲۷۰۰ سازمان مردم نهاد در حوزه زنان فعالیت می‌کرده‌اند، در وضعیتی که در همین سال فقط ۷۰۰ سازمان مردم نهاد در کشور به مسائل محیط زیست بحرانی ایران می‌پرداختند و هیچ سازمان مردم نهادی نیز برای مسائل و مشکلات مردان ایرانی وجود نداشته است.  [۳]

مسئله سربازی اجباری هرسال بیش از ۶۰۰ هزار پسر ایرانی را درگیر بیگاری و اضطراب می‌کند و مهریه طی ۱۱ سال گذشته هر ساله بیش از ۴۲ هزار مرد ایرانی را دچار ورشکسته مالی یا راهی زندان کرده است. همچنین ضعف آموزش به پسران و مردان برای  حفظ سلامتی روانی و جسمی در ایران بسیار مشهود است و یکی از عواملی است که توضیح می‌دهد چرا میانگین طول عمر مردان ایرانی کمتر از زنان ایرانی است. پدیده‌هایی مانند خشونت خانگی علیه مردان، شوهرکشی، خیانت زنان متاهل و نیرنگ پدری (به دنیا آوردن فرزندی که برای شوهر نیست) نیز در سال‌های اخیر افزایش پیدا کرده است. با تمام مشکلات و مسائل گفته شده برای مردان ایرانی، حتی یک نهاد رسمی یا سازمان مردم نهاد فعال در سطح کار پژوهشی یا رسانه‌ای برای حل مشکلات روز افزون مردان ایرانی وجود ندارد و اساسا مسائل مردان ایرانی در بدنه نظام حکمرانی به رسمیت شناخته نمی‌شود.

منابع:

"Reactions to male-favouring versus female-favouring sex differences: A pre-registered experiment and Southeast Asian replication"   [۱]

[۲] "کتاب افسانه قدرت مردانه، ترجمه دکتر احسان شاه قاسمی، ص ۷".

[۳] "بیش از نیمی از اعضای سازمان های مردم نهاد ایران در اختیار زنان است. خبرگزای دولت. ۱۳۹۷. https://dolat.ir/detail/۳۱۸۴۱۷". 

برچسب‌ها

پربازدیدها

پربحث‌ها