اولین خاطرات ام غدیر به روز نکبت برمیگردد یا همان فاجعه سال ۱۹۴۸ که در آن، حدود ۷۰۰ هزار فلسطینی پس از ایجاد اسرائیل از سرزمین خود اخراج شدند. در آن زمان او سهساله بود. ماه گذشته پس از شروع جنگ بین اسرائیل و حماس دوباره مجبور شد خانه خود را ترک کند و از شجایا، محلهاش در شهر غزه فرار کند.
«من خیلی سخت گریه کردم؛ زیرا وقتی در سال ۱۹۴۸ از خانههایمان فرار کردیم، تجربه آوارگی را داشتم و حالا دوباره تجربهاش کردم. آن روز ما فرار کردیم. عدهای در خیابانها راه میرفتند، برخی سوار خودروها، برخی جیغ میزدند، برخی گریه میکردند. ما افراد زیادی را از دست دادیم. در سال ۱۹۴۸ اتفاقات وحشتناکی افتاد. الان از تکرار همانها میترسم.»
هنگامی که ام غدیر کودک بود، خانواده او در لیدا زندگی میکردند که به زبان عبری به لود معروف بود؛ یک شهر کوچک عربی که قرار بود در طرح تقسیم سازمان ملل متحد که اسرائیل را ایجاد کرد، بخشی از دولت جدید فلسطین باشد. اما در ژوئیه همان سال، نیروهای اسرائیلی این شهر را اشغال کردند.
تقریباً تمام ساکنان لیدا از خانههای خود رانده شدند. حدود ۶۰ هزار نفر از لیدا و رملا به آنچه راهپیمایی مرگ رام الله شناخته میشود، مجبور به کوچ شدند. سربازان اسرائیلی بیش از ۱۷۰ نفر را که در مسجد لیدا پناه گرفته بودند، قتل عام کردند.
مانند بسیاری دیگر، خانواده ام غدیر سرانجام خانه جدیدی در نوار غزه پیدا کردند. پناهندگان و فرزندان آنها از فلسطین اشغالی، اکنون ۷۰ درصد از جمعیت ۳.۲ میلیونی فلسطین را تشکیل میدهند.
این معلم بازنشسته که حالا ۷۸ سال دارد، گفت که ماه گذشته هنگام خداحافظی با خانهاش در شجایا بسیار گریه کرد؛ زیرا اعضای جوان خانواده به او و همسرش کمک کردند تا به نیمه جنوبی نوار غزه بروند؛ جایی که ارتش رژیم اسرائیل گفت امن تر است.
«اهالی غزه هنوز فرصتی برای بازسازی خانههای خود که در اولین جنگ غزه در سال ۲۰۰۸، ویران شده بودند، ندارند. نیمی از محله شجایا با خاک یکسان شد و مانند بسیاری از محلههای دیگر هنوز بازسازی نشده است.»
گاردین دو هفته پیش با ام غدیر در تماس بود و از آن زمان تماس قطع شده است. در آن زمان، پس از یک سفر خطرناک در جادههایی که بمباران شده بود، او بههمراه پسر و دخترش، پنج نوه سه تا ۱۴ ساله و یکی از اقوام همسرش در زویدا، اردوگاه آوارگان در نزدیکی شهر مرکزی دیرالبلاح، در خانه یکی از دوستانشان پناه گرفتند.
جنوب غزه هنوز بسیار خطرناک است: یک حمله هوایی در نزدیکی شهر جنوبی خان یونس در جنوب غزه حداقل ۲۶ کشته بر جای گذاشت. غذا، آب، سوخت و دارو با کمبود مواجه است و رژیم اسرائیل گفته است که عملیات خود را علیه حماس به مناطقی در جنوب شهر غزه گسترش میدهد و این تهدیدها نگرانیِ صدها هزار غیرنظامی را که به آنجا پناه بردهاند، افزایش داده است.
سلامتی ام غدیر آسیب دیده است. او فشار خون دارد. از زمانی که خانواده راهی جنوب شدهاند، بهسختی غذا خورده و بسیار گریه میکند.
او گفت: «احساس میکنم آنها به ما گفتند به جنوب برویم تا بتوانند آرامآرام ما را به سینا [شبهجزیره صحرای تحت کنترل مصر] بیرون برانند؛ چادرها را برپا کنند و ما را در آنجا نگه دارند. این نکبت دوم خواهد بود؛ درست مانند نکبت قبلی و همین است. من نمیتوانم آنچه اتفاق میافتد هضم کنم.»
طبق گفته دولت حماس، تاکنون بیش از ۱۴ هزار نفر کشته شدهاند که بیش از ۵۰۰۰ نفر از آنها کودک هستند.
بیش از نیمی از جمعیت نوار غزه طی ۶ هفته جنگ آواره شدهاند. تصاویر خانوادههای آشفته و مضطرب که در خیابانهای ویران بهسمت جنوب قدم میزنند و سربازان آنها را تفتیش و بازرسی میکنند، بهشدت تداعیکننده روز نکبت بوده است.
ارتش اسرائیل بارها گفته است که پس از پایان جنگ به غیرنظامیان اجازه داده خواهد شد که به خانه بازگردند؛ اما مشخص نیست چیزی برای بازگشت وجود داشته باشد! این تضمینها همچنین برای فلسطینیهایی مانند ام غدیر که هنوز با عواقب آنچه در سال ۱۹۴۸ رخ داده است، دستوپنجه نرم میکنند، اهمیت چندانی ندارد.
هفته گذشته بزالل اسموتریچ، وزیر راست افراطی در دولت اسرائیل گفت: «غزه بهعنوان یک موجودیت مستقل زنده نخواهد ماند» و فلسطینیها باید به کشورهای دیگر بروند. اسرائیل این نگرانی را در سراسر منطقه ایجاد کرد که بهدنبال نابودی امید همه دولت فلسطین است.
ام غدیر گفت: «خداوند به افرادی که عزیزان خود را از دست دادهاند، کمک کند. ما برای عدالت و امید دعا میکنیم و آرزو میکنیم اگر «حقوق بشری» وجود داشته باشد، برای مردم ما اعمال شود.»
«مردم اکنون در خیابانها بیخانمان هستند. تا کِی؟ و اسرائیل از آن چه نتیجهای میگیرد؟»



