در حالی که پزشکان با کمبود تجهیزات پزشکی و سوخت، خستگی و حملات هوایی دست و پنجه نرم می کنند، شهرهای چادری در اطراف تأسیسات بهداشتی غزه درحال افزایش است.

فاطمه ناجی
دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۰
 پناهگاه پارچه‌ای در غزه!

بمباران، جراحت، سوختگی و کوفتگی زیر آوارهای ویران شده ساختمان‌ها، یادگاری‌های تلخ و دردناکی از جنگ هستند؛ حالا تصور کنید کادر درمان و افرادی که در بیمارستانها وظیفه‌ای دارند علاوه بر مشکلات و فرسودگی‌های شغلی، روحی و کار شبانه‌روزی باید مرهمی باشند بر زخم‌های بی‌شمار افرادی که قبل جنگ همه چیز داشتند و حالا آواره و بی‌پناه شدند و داغ عزیز بر گوشه جگرشان حک شده است.

کادر درمان؛ فرشته نجات آدم‌ها

هدی شکری پرستاری در مجتمع پزشکی الدراج است و از شرایط بد بیمارستان گفت: «قبل از جنگ، ما مسئول کاهش استرس و آسیب‌های روحی و روانی بیماران و مجروحان بودیم؛ اما حالا روح و بدن‌های خسته‌مان به چنین چیز آرام بخشی نیاز دارد». دکتر احمد غول، ناظر اتاق اورژانس در الدراج، به الجزیره گفت که متخصصانی که او با آنها کار می کند، خودشان را وقف مراقبت از بیماران می‌کنند. او گفت: «علی‌رغم کمبود تجهیزات پزشکی، ما بیمارستان را ترک نمی‌کنیم، مگر برای استراحت سریع و یا توالت» پزشکانی مثل احمد غول، شمار روزها از دستشان در رفته و حتی اگر فرصتی برای خوابیدن داشته باشند، جایی برای خوابیدن ندارند چرا که اتاق‌های شخصی آن‌ها به محل درمان بیماران تبدیل شده است و تخت‌هایشان برای جراحی و مراقبت‌های اورژانسی استفاده می‌شود.عکاس‌ها تنها راویانی هستند که بدون گفتن کلمه‌ اضافه و با هنرشان می‌توانند صدا و درد جامعه‌ای را به کل دنیا منعکس کنند

از بیمارستان‌های غزه چه خبر؟

کمبود بیهوشی در بیمارستان الشفاء که بزرگترین مرکز بهداشتی در غزه است، بیداد می‌کند و پزشکان به اجبار باید بدون داروی بیهوشی روی بیمار عمل جراحی انجام بدهند که این کار، عذاب آور و دردناک است. در همین حال، واحدهای مراقبت‌های ویژه یا ICU تخت‌های بسیار کمی برای پذیرش صدها بیمار با آسیب‌های شدید دارند. در همین حال، آشپزخانه‌های بیمارستانی تا حد زیادی کار خود را متوقف کرده اند. آنها فاقد منابع اولیه برای تهیه غذا برای کارکنان یا بیماران هستند. شکری پرستار به الجزیره گفت: «ما از چیزی که دیده و می‌بینیم، خسته شده‌ایم. دکتر بودن در جنگ غزه به معنای از دست دادن احساس ترس و خستگی است و حفظ این روان و داشتن احساسات عادی، کاری غیر ممکن است.»

نشان دادن درد جنگ با هنر عکاسی

عکاس‌ها تنها راویانی هستند که بدون گفتن کلمه‌ اضافه و با هنرشان می‌توانند صدا و درد جامعه‌ای را به کل دنیا منعکس کنند، «محمد آر مهویش» لحظه‌ای را ثبت کرده است که پسر در حالی که روی پتوهای کف بیمارستان خوابیده است، نوزاد کوچکی را هم در آغوش گرفته است. محمد سالم عکاس رویترز، یک کودک فلسطینی را نشان می‌دهد که پس از آواره شدن و پناه گرفتن در بیمارستان ناصر در خان یونس غزه، خواهر یا برادرش را در گهواره می‌اندازد...

پناهگاه‌هایی از جنس پارچه!

۵۰ تا ۶۰ هزار نفر دیگر در بیمارستان پناه گرفته‌اند، برخی از مردم روی نیمکت‌های بیمارستان، فرش‌ها و کاشی‌کاری‌های داخل بیمارستان ناصر می‌خوابند و برخی در اطراف بیمارستان و مراکز بهداشتی، چادرنشین شده‌اند. درست چند روز بعد از شروع جنگ در ۷ اکتبر، چادرها سر از راهروهای بیمارستان‌ها، پارکینگ‌ها و حیاط‌ها در آوردند، این چادرها پناهگاهی برای کسانی است که از مرگ و ویرانی فرار کرده‌اند، علاوه بر آن کمبود جا باعث شده تا چادرها به عنوان یک عمل جراحی موقت و اتاق اورژانس عمل کارایی داشته باشند.

تلاش برای برقراری حس عادی بودن!

در ۲۹ امین روز از جنگ، خانواده‌ها تنها با دیوارهای پارچه‌ای حریم خصوصی خود را حفط می‌کنند، داخل چادر به کارهای روزمره خود می‌پردازند، می‌خوابند، غذا می‌خورند و تلاش می‌کنند تا حس عادی بودن را دوباره برقرار کنن؛ اما در چادرهای اطراف بیمارستان چه می‌گذرد؟ زنان و کودکان بیشترین جمعیت ساکنان بیمارستان هستند. حریم خصوصی در اینجا یک شوخی است و مردم برای زندگی در بیمارستان چالش‌های زیادی دارند. غذا، آب تمیز و امکانات توالت به شدت جیره بندی شده و فقط به صورت پراکنده در دسترس است آن هم یک یا دو بار در روز! از طرفی افزایش عفونت و تماس با مواد شیمیایی سمی، خانواده‌ها را تهدید می‌کند.

یک شبه، نابود شدیم

خانواده هفت نفره‌ای در یک چادر پناه گرفته بودند، آن‌ها به سرمای شدید و سختی‌هایی که زندگی در چادر دارد اشاره می‌کنند. یکی از اعضای خانواده گفت: «یک شبه، همه‌ چیز تغییر کرد، هر چیزی که داشتیم را از دست دادیم.»

برچسب‌ها

پربازدیدها

پربحث‌ها