اما تولستوی نویسنده بزرگ روسی «هنر» را نوعی ارتباط احساسی میان هنرمند و مخاطب میدانست و همین امر بود که او هنر را از هنر جعلی جدا میکرد، هنری که تولستوی از آن تعریف مشخص و معینی میداد این بود که «هنر» باید ظرفیت لازم برای متحد کردن مردم از طریق ارتباط را داشته باشد. معیارهایی که توسط این نویسنده مشخص میشود دقیقا نشان میدهد کار هنر و تاثیرگذاریش چیست چون او معتقد بود که درک هنر متشکل از هر نوع فعالیت انسانی است که فردی با نشانههای بیرونی بروز میدهد تا احساساتی را به نمایش بگذارد. پس «هنر» به دلیل وجود «ارتباط» بیار واضح، آشکار و صادقانه است. متحد شدن مردم از طریق هنر در نمایشنامههای شکسپیر هم ابعاد انسانی در فرهنگ و هنر بسیار جلوه میکند و درک مفاهیم هنر در بافت اجتماعی و شکلگیری اهمیت آن را در قالب هنر در معرض نمایش قرار میگیرد حتی در نمایشنامههای «اتلو» یا «هملت» هم با این نکته بارز مواجه هستیم که «بودن» یا «نبودن» را چگونه باید تجربه کنیم؟ یا «عمل کردن» و «عمل نکردن» یا اینکه در مواجهه با پدیده «ناخوشایند» و «غیرمنتظره» باید چه کار کنیم؟ در حال حاضر در موقعیت اتفاقات دردناک غزه و مسئله مردم فلسطین هستیم که در این میان هنرمندان چه وظیفه یا به نوعی کمک در قبال این رخداد دارند در اصل سوال اینجاست که «هنر» چگونه باید به کمک فلسطینیها بیاید!؟ همدردیهای لسانی را تمام کنید وارد میدان هنر شوید دیگر این همدردیهای لسانی را باید کنار گذاشت و تماما «هنر» را در اختیار گرفت و از اتحاد مردم و ارتباط با هنر بهرهمند شد باید از تمامی شاخههای فرهنگی و هنری که در راس آنها ادبیات و سینما است کمک گرفت و مسیری را باز کرد. بسیاری از هنرمندانی که در این زمینه کهنهکار هستند و تجربه تبدیل رنج فلسطینیها به هنر را در کارنامه فرهنگی و هنریشان دارند خواهان فعالیتهای گوناگوناند تا بتوانند قدری از بار سنگین را کم کنند یا تحملی را افزون کنند. در حوزه فرهنگ و هنر از مسئله غزه عقب نمانیم «هنر» به مرور بازتاب هر دردی است که به تصویر میکشند از هنرمندان و شاعران فلسطینی که خودشان بازتابدهنده ظلمی که به مردم کشورشان وارد شده، بودند تا کسانی که شاهد مظلومیت فلسطینیها بودند. هنرمندان کشورهای مختلف از کاریکاتور، مستند حوزههای فیلم و تیاتر، گرافیت (نقاشیهای خیابانی روی دیوار) و ... فعالیت ثمربخشی داشتند اما ما همچنان از این قافله عقب افتادهایم. باید بدانیم که با قبضه کردن حوزه فرهنگ توسط رژیم صهیونیستی این سد را بشکنیم تا بتوانیم صدای مردم غزه در جهان باشیم. چرا همیشه دیر به فکر میافتیم! حتی افشین اعلا درباره این اتفاقات و بخش فرهنگ و هنر به ویژه مسئله فلسطین میگوید «من بارها و بارها به مسئولان امر در حوزههای فرهنگی گفتم، نوشتم و خواهش کردم. ببینید مواجهه با دشمن بهویژه صهیونیستها که دشمنان اصلی ما هستند فقط در خطوط دفاعی و نظامی تعریف نمیشود. امروز اسرائیلیها زیر پای ما در کشورهای عربی مثل امارات، بحرین و... حضور دارند و با آنها ارتباط مستقیم برقرار کردهاند. اینها همان کسانی هستند که به شکل سنتی با اسرائیل دشمنی داشتند. وقتی آنها توانستند چنین پایگاههای فکری و فرهنگی زیر پاهای ما ایجاد کنند، فکر میکنید این اتفاق یکشبه رخ داده، خیر. سالها آنها کار فرهنگی کردند.» پس حوزه فرهنگ را آمیخته با هنری انسانی در مسیر درست به راه بیاندازیم تا حقیقت را به شکلی پویا، هنرمندانه و متعد به منصه ظهور برسانیم.
«هنر» تعاریف گوناگونی دارد اما یکی از سرراستترین و سادهترین مفهوم «هنر» توانایی و مهارت آفریدن زیبایی است که به شکلی نمادین ظهور میکند یا در اصل مجموعهای از آثار ساخته و پرداخته آدمی است که برای اثرگذاری در احساسات یا به منظور انتقال مفهوم خلق میشود.



