احتمالا برای بسیاری از ما پیش آمده که موقع لذت بردن از طبیعت، کنار رودخانه و دریا و حتی در دامنههای کوه با مهمانهای مزاحمی روبه رو شدهایم که نه تنها قصد رفتن ندارند بلکه بر تعداد و جمعیتشان روز به روز اضافه تر میشود تا جایی که عملا جای آدمها را تنگ کرده و بحران ساز میشوند. زبالههایی که حالا در سواحل شمال کشور بحران ایجاد کرده و سالهاست مردم با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند مشکلی که هیچ کسی آن را گردن نمیگیرد و راه حل درستی هم برای رفع آن پیدا نمیکنند. نوک پیکان چه کسی را نشانه میگیرد؟ در نگاه اول و دیدن این حجم از آلودگی وزباله اولین کسی که مقصر جلوه میکند خود مردماند، مسافرانی که آمدهاند تا لحظاتی خوش باشند اما حواسشان به محیط زیست و اطرافشان نیست؛ اما اگر عمیق تر به موضوع نگاه کنیم ریشه این قضیه را میتوان در ضعف مدیریتی دید. به گفته محمد درویش، پژوهشگر محیطی نبود سیستم برای تشویق و تهدید مجازات یکی از خلاهای مدیریتی است. باید بین کسی که اصول حفاظت از محیط زیست را رعایت میکند تا کسی که برایش هیچ اهمیتی ندارد و زباله هارا در دل طبیعت و ساحل رها میکند تفاوتی وجود داشته باشد و این تفاوت و ارزشگذاریها مهم است که دیده شود تا انگیزه برای افرادی که تا اینجای کار فرهنگ غلط را اجرا میکردند ایجاد شود. این پژوهشگر محیطی در ادامه اشاره کرد: «اخیراً اعلام شده ۹۵ درصد سواحل شمال کشور توسط ارگانهای مختلف اشغال شده است. وقتی خود سیستم بزرگترین متخلّف است، از مردم، حال چه بومیان و چه مسافران، چه انتظاری برای همراهی است؟» تر و خشک را با هم نخواهید! «تفکیک زباله» فرآیند بسیار مهمی است که بیشتر کشورها آن را اجرا میکنند. در ایران هم چند سالی میشود که این فرهنگسازی صورت گرفته؛ اما تلاش و همت ارگانها را می طلبد برای مثال تعداد کم زبالهها در شهر و اماکن تفریحی و تاریخی و نبود سطلهای مخصوص تفکیک این فرهنگسازی را به تعویق میاندازد علاوه بر آن برای شروع هر کاری انگیزه میخواهد اگر شهرداری اعلام کند به ازای اهدای هر زباله خشک، به شهروندان پول داده میشود بسیاری از آنها برای جدا کردن زباله تر و خشک تلاش میکردند. احساس مسئولیت در قبال آلودگی در دوران مدرسه مدیر با جدیت تمام این را یادآوری میکرد که: «مدرسه خونه دوم شما دانشآموزهاست، آدم که تو خونهش آشغال نمیریزه...».اگر این تفکر همراه همیشگی ما بود قطعا محیط سالم و تمیزتری داشتیم. دادن مسئولیت و باور پذیری این تفکر هم در درازمدت جواب میدهد برای مثال در کلن آلمان حدود ۱۰سال طول کشید تا مردم به اهمیت مسئله نریختن زباله، تفکیک آن و رعایت اصول دفع زباله پیببرند. علاوه بر آن در آلمان و بسیاری از دیگر کشورها، قسمتی از هزینه دفع زباله از طریق شهروندان در قالب پرداخت مالیات تأمین میشود که همین کار موجب تقویت مسئولیت پذیری مردم میشود. در توریستیترین شهرهای دنیا با وجود رعایت بسیاری از پروتکلها باز عدهای معتقدند شهر اندکی زباله دارد؛ اما توصیه و اجرای برخی از آن پروتکلها در شهرهای مسافرخیز قطعا نتیجه خوبی خواهد داد. مثلا در شهرهای توریستی سیستمی وجود دارد که در یک پروتکل به گردشگران توصیه شده زباله روی زمین نریزند زباله هم مدیریت میخواهد! تصاویری از انبوهی زباله که خود شهرکی را اشغال کرده خصوصا در ساحلهای شمالی، بحران جدی برای شهر و مردمان آن به وجود آورده است. ساحل محمودآباد که از چندین سال پیش تا الان با این مشکل روبه رو شده و از جمله مهم ترین مشکل آن را پژوهشگران ضعف سیستم جمع آوری و مدیریت زبالهای میدانند و تا زمانیکه مدیریت همین باشد، نمیتوانیم امیدوار باشیم مشکل زباله در شمال کشور حل بشود. بهتبع، مسافران نیز با بلبشوی ساحلها مواجه خواهند شد و مکانیزمی برای جمعآوری زباله نخواهند دید. تشویق برای تمیز نگه داشتن شهر در توریستیترین شهرهای دنیا با وجود رعایت بسیاری از پروتکلها باز عدهای معتقدند شهر اندکی زباله دارد؛ اما توصیه و اجرای برخی از آن پروتکلها در شهرهای مسافرخیز قطعا نتیجه خوبی خواهد داد. مثلا در شهرهای توریستی سیستمی وجود دارد که در یک پروتکل به گردشگران توصیه شده زباله روی زمین نریزند و اگر زباله های پلاستیکی خود مثل بطری و قوطی نوشابه را به فروشگاه تحویل بدهند در ازای آن پول دریافت میکنند این کار موجب تشویق و انگیزه برای اهمیت تفکیک زباله میشود. کشورهایی که جریمه میکنند برخی از کشورها هم علاوه بر تشویق تنبیه هم دارند و کسانی که زباله هایشان را روی زمین رها میکنند مشمول پرداخت جریمه میشوند برای مثال: ریختن زباله در کشور هلند جریمه مالی سنگینی دارد و درصورت عدم پرداخت جریمه، شهروند متخلف باید به زندان برود! جریمه ریختن زباله در کره جنوبی که کم و زیاد هم ندارد ۱۱ تا ۱۳ درصد پایه حقوق یک کارمند است. علاوه بر آن کشورهایی مثل انگلیس، سنگاپور و ژاپن هم جریمههای سفت و سختی برای شهروندان در ازای ریختن آشغال تعیین کردهاند. آلودگی دریای خزر؛ از شیرابهها تا فاضلاب شمال کشور با بحران دفع زباله روبهروست و بسیاری از مراکز دپوی آن در حال حاضر پُر شدهاند، شیرابهها وارد منابع آب سطحی شده و رودخانهها را آلوده کرده از طرفی شاخص آلودگی در دریای خزر تا ۴۰ برابر حد مجاز بیشتر شده است برای مثال ۷۰درصد آلودگی خزر در ساحل و دریا بهدلیل ورود فاضلابهاست و باید برای رفع آن بهسرعت راه حل جدی پیدا کرد. اینها همه تهدید برای همه چیز است. تهدیدی که جدی گرفته نمیشود با بیشتر شدن امکانات شمال کشور و افزایش سالانه گردشگران به این منطقه، شکی نیست که با رها شدن موضوع به حال خود، وضعیت بدتر خواهد شد. فراموش شدن معضل زباله علاوه بر آسیبی که به مسائل زیست محیطی میزند، بر تعداد گردشگران هم تاثیر منفی میگذارد و سلامت مردم ساحلنشین را نشانه میگیرد و با انواع بیماریها و آلرژیها ساحلنشینان را تهدید میکند. راهکار چیست؟ به گفته پژوهشگران و فعالان زیست محیطی فرهنگسازی برای تولید کمتر زباله، جمعآوری آن، رها نکردن در طبیعت و مسئولیتپذیر بودن در مقابل زبالههای تولیدی، کاری ضروری و لازم است و میتوان در این زمینه از امکاناتی و تاثیراتی که فضای مجازی دارد استفاده کرد اما کافی نیست. سپردن سواحل بهدست پیمانکاران متعهد، بازکردن جایی برای پرداخت مالیات زباله، تولید کمتر زباله، جمعآوری سریع و مدرن آن و تبدیل زبالهها به انرژی، از موضوعاتی است که باید در دستورکار مردم و مسئولان باشد تا راه برای نفس کشیدن دریای خزر و جنگل و انسان و حتی کره زمین باز شود و زنده بماند.
زباله انگار همراه همیشگی ما آدمها شده و حتی برای فرار از دستش سر به کوه و بیابون هم بگذاریم باز جلوتر از ما حضورش را اعلام میکند!
