فاضل اردکانی روزهای پایانی عمر شریفش به مرضی مبتلا شده بود و باید آب کم می خورد. در ساعات آخر فرموده بود: یک مقدار آب به من بدهید. آب می خورند و می گوید سلام الله علی الحسین و می فرمایند: آب خوبی خوردیم مردن خوبی هم می کنیم
آب خوبی خوردیم مردن خوبی هم میکنیم
حکایاتی به نقل از مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدعلی اراکی (۲)
داستانهایی آموزنده و شنیدنی نقل مجالس آیت الله العظمی اراکی رحمة الله علیه بود که تعدادی از آنها را در این بخش میآوریم. این داستانها جز در سه-چهار مورد ازکتابی که آیت الله خرازی در دست تألیف و تنظیم دارند نقل شده است:
بخش قبلی را در اینجا ببینید
۷ - آیت الله جناب آقای شب زنده دار به نقل از مرحوم حضرت آیت الله العظمی آقای گلپایگانی ( ره ) فرمودند: مرحوم آقای حاج شیخ [عبدالکریم حائری] در اخلاقیات ریاضت کشیده بودند . من این مطلب را خدمت آیت الله العظمی آقای اراکی عرض کردم، ایشان نیز فرمودند: بلی درست است و چه ریاضتی ازاین بالاتر که مدتها ایشان خانوادهشان راکه کور شده بو ، به دوش میگرفتند و برای رفع نیازمندیهایش او را از پلههای غرفهای که در منزلشان بوده بالا و پایین میبردند! بعد، این مطلب را خدمت مرحوم آیت الله حاج آقا مرتضی حائری ( ره ) گفتم، ایشان فرمودند: بلی، از اینها عجیبتر اینکه این موضوع را حتی به من هم نگفتند و من از کسان دیگر شنیدم که ایشان سابقاً چنین عیالی داشتهاند . آیت الله العظمی آقای اراکی فرمودند: مرحوم آقای حاج شیخ از شاگردان مبرز مرحوم آقا سیدمحمد فشارکی است، ولی در عین حال، هفت سال نیز نزد مرحوم میرزامحمدتقی شیرازی درس خوانده است و در این مدت «برائت رسائل» راگفتگو میکردهاند. آیت الله العظمی آقای اراکی نیز فرمودند: زمانی که مرحوم حاج شیخ به قم آمدند و در صحن مطهر اقامه جماعت نمودند، آقا شیخ محمد سلطان الواعظین - یا دیگری - پس از نماز منبر رفت و خطاب به مردم گفت: میرزا محمد تقی شیرازی معروف به میرزای کوچک، اجتهاد و عدالت آقای حاج شیخ را تصدیق نموده است.
۸ - حضرت آیت الله حاج آقا موسی زنجانی فرمودند: آیت الله العظمی اراکی نقل فرمودند که خواهرزاده مرحوم میرزامحمدتقی شیرازی، همانند میرزا، دارای قدرت تحقیق و موشکافی بوده است. وی از شاگردان مرحوم آقا سیدمحمدحسین شهرستانی بوده و با همه دقت علمی که داشت، در حق استاد خود گفته است: مرحوم استاد، در موضوع خاصی رسالهای نوشته بودند، من تا صبح درباره آن فکر کردم اما اشکالی به ذهنم نرسید. زمانی خواهرزاده مرحوم میرزا از آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری - رحمة الله علیه - اجازه اجتهاد خواسته بود، مرحوم حاج شیخ به من فرمودند: در مورد ایشان هر چه میخواهی بنویس که من او را شایسته و صالح میدانم. سپس فرمودند: مرحوم آقای سیدمحمدحسین شهرستانی شاگرد مرحوم آقای اردکانی بود که برخی او را حتی بر شیخ انصاری ترجیح میدادند.
۹ - آیت الله العظمی اراکی فرمودند: همین که فداییان اسلام به آیت الله حاج سیدمحمدتقی خوانساری پناه آوردند، ایشان به آنان پناه دادند، و مدتی هم درمنزل ایشان سکونت داشتند . آیت الله خرازی مینویسند: من از آیت الله اراکی پرسیدم که: گفته میشود مرحوم نواب صفوی در پارهای از ترورها از آیت الله حاج سیدمحمدتقی خوانساری اجازه میگرفته است؟ ایشان فرمودند: من اطلاعی از آن ندارم، ولی روزی خود مرحوم آیت الله خوانساری، در صدد قتل یکی از مرتدین درقم که دکتری بود سرکرده تودهایها برآمد و برای آنها سخنرانی میکرد وتبلیغ مینمود و نوکر خود را برای انجام این ترور فرستاد، ولی از روی اتفاق، او با آن شخص مرتد برخورد نکرد و نتوانست او راترور نماید ولی طولی نکشید که آن مرتد در راه قم و تهران در اثر تصادف کشته شد و از بین رفت، مرحوم آقای خوانساری از این تقدیر الهی بسیار خوشحال شده بود .
۱۰ - آیت الله آقای مصلحی از حضرت آیت الله العظمی آقای اراکی نقل فرمودند که: مرحوم آخوند صاحب کفایة، مدتی در نجف اشرف همسایه دیوار به دیوارمرحوم شیخ انصاری اعلی الله مقامه بوده است و از مرحوم آخوند نقل شده است که: وقتی ما به پشت بام میرفتیم فقط دیوار کوتاهی بین ما و شیخ فاصله بود و من خود مشاهده میکردم که بسیاری از اوقات، شیخ انصاری به نماز ایستاده و مرتب مشغول رکوع و سجود است. با تعجب به خود میگفتم شیخ با این همه عبادت کی و چگونه به تحقیقات میپردازد؟ و فردا از عهده جواب فحولی از شاگردان که هریک از طرفی به او حمله میکنند چگونه برمیآید؟ مرحوم آخوند شاگرد میرزای بزرگ شیرازی بوده و زمان شیخ انصاری را هم درک کرده است.
۱۱ - آیت الله العظمی آقای اراکی - مدظله العالی - [این بیان در زمان حیات آن بزرگوار بوده] فرمودند: در زمان حیات مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، نورعلی شاه گنابادی همراه عدهای ازاصحاب خویش به اراک آمد و بدین خاطر مجلس مناظرهای ترتیب داده شد. مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری فرمودند: زمانی که من برای بحث و مناظره در مجلس او حاضر شدم به نورعلی شاه گفتم: خدا میداند که حقیقتاً مسترشد هستم و نیاز به مرشد حقیقی دارم و اگر مرشد حقیقی دست مرا نگیرد، یا بخیل است یا عاجز یا جاهل و هیچکدام در مرشد حقیقی فرض ندارد. سپس اضافه کردم: صوفیه را دو طریق است: اول آن که ادعا میکنند قطب آنها دارای ولایت قمری است همانطور که ائمه دارای ولایت شمسی هستند و همانطور که شیعه بالاتفاق میگویند شرط صحت عبادت ولایت ائمه اطهار است و بدون ولایت ائمه اطهار، عبادت باطل است و شرط صحت است نه قبول فقط، ولایت قطب دراویش نیز شرط صحت است. او در جواب ولایت قمری را برای قطب انکار کرد و گفت همانطور که شما روایت معنعن دارید میگویید عن فلان عن فلان عن فلان (نون را مرفوع میخواند و این کاشف مقدار سواد عربی و ادبی بود) ما هم علم سینه به سینه داریم. مرشد و قطب سِمَت راوی دارد نه ولایت و برای آنها ولایت نظیر ولایت ائمه قائل نیستیم. من به یکی از مریدان او (که بارها میگفت مرشد ما جزو کسانی است که خود را قمر میداند و اتفاقاً در آن مجلس در میان همراهان او بود) گفتم: شما نگفتید مرشد ما جزو آن طایفه است؟ او انکار کرد، با این که این سخن را قبلاً به زبان آورده بود و بدین ترتیب معلوم شد که صداقت در کار نیست.
۱۲ - آیت الله آقای شب زنده دار از آیت الله العظمی اراکی نقل فرمودند که: برخی فاضل اردکانی را بر شیخ انصاری که استاد الکل فی الکل بوده است ترجیح میدادند، چون فراست ایشان زیادتر از شیخ بوده است . روزی آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری در سنین هجده سالگی خدمت ایشان [فاضل اردکانی] میرسند؛ تا چشم ایشان به آقای حاج شیخ میافتد و با ایشان گفتوگو میکند مقداری احساس میکند آینده درخشانی در انتظار او است چرا که « فان المؤمن ینظر بنورالله » بر همین اساس، ایشان را ضمن نامه پرمایهای به مرحوم میرزای شیرازی قدس سره معرفی میکند و نامه را به خود ایشان میدهد. بر اساس همین نامه، میرزای بزرگ به مرحوم حاج شیخ میفرمایند: آقای فاضل راجع به شما جوری نوشته است که من به شما اخلاص پیدا کردم و ایشان را از بدو ورود - که ماه مبارک رمضان، نزدیک بوده در بیرونیِ خود، منزل میدهد و مادرِ ایشان را به اندرونی میفرستد و ایشان در بیرونی با فرزند مرحوم میرزا علی آقا، همدرس و همبحث بودند و درس را به مرحوم میرزا پس میدادند. حاج آقا مرتضی حائری، آقازاده مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری قدس سره روزی فرمودند که: فاضل اردکانی روزهای پایانی عمر شریفش به مرض استسقاء مبتلا شده بود و باید آب کم بخورد، در ساعات آخر فرموده بود: یک مقدار آب به من بدهید. آب میخورند و میگوید سلام الله علی الحسین و میفرمایند: آب خوبی خوردیم مردن خوبی هم میکنیم. آب را که مینوشد راحت جان میسپارد .
منبع: یادنامه آیت الله العظمی اراکی (ره)، نوشته: آیت الله رضا استادی، ناشر: انجمن علمی ، فرهنگی و هنری استان مرکزی، ۱۳۷۵
تنظیم: محسن تهرانی - بخش حوزه علمیه تبیان



