راهكارهای صد روز اول یك مدیرعامل
صد روز اول کار شما در مقام یک مدیر عامل، بحرانیترین زمان کاری است. زیردستان شما با نگاه تیزبینانه، به دنبال یافتن خواستههای ذهنی، ساختار تیمهای کاری مورد دلخواه، شیوههای رهبری، نقاط ضعف و ماهیت و شخصیت شما هستند.

مطالعه این مقاله برای مدیران عامل جدید یا مدیران عاملی که سازمان خود را عوض میکنند، بسیار ضروری است. مباحث مطرح شده و راهکارهای تدوین شده در این مقاله، نتیجه تجربیات و عملکرد بسیاری از مدیران عاملی است که در سازمانهای بزرگ و کوچک، دولتی و غیردولتی استخدام یا جایگزین شدند.
صد روز اول کار شما در مقام یک مدیر عامل، بحرانیترین زمان کاری است. زیردستان شما با نگاه تیزبینانه، به دنبال یافتن خواستههای ذهنی، ساختار تیمهای کاری مورد دلخواه، شیوههای رهبری، نقاط ضعف و ماهیت و شخصیت شما هستند. این مقاله میتواند راهنمای خوبی برای 100 روز اول عمر مدیر عاملی شما باشد. 100 روزی که بحرانیترین روزهای عمر کاری شما محسوب میگردد.
- شدت عمل به خرج ندهید و تنها بر روی تعداد محدودی از اولویتها تکیه کنید. دقت کنید که از ابتدا باید بدانید که این اولویتها چه وقت و چطور باید رعایت شده و استقرار یابند. این اولویتها حداکثر باید در سه یا چهار نکته کلیدی خلاصه شوند.
تعیین اولویتهای کلیدی
در تعیین اولویتهای کلیدی و تکیه بر استقرار سریع آنها، بسیار بی رحم و غیرقابل انعطاف باشید و سریعاً، مجموعهای از وظایف را برای تمرکز مدیران خود بر روی این عوامل کلیدی، ترسیم و تدوین کنید، به گونهای که تحقق این عوامل، اهداف سریعالوصول آنها قرار گیرد.
اهداف اصلی
اهداف اصلی خود را در سازمان، تعیین و ابلاغ نمایید. در بیانیه خود به چرایی آنها اشاره کنید. دائماً و بدون تغییر، به دنبال تحقق آنها باشید و در 100 روز اول. همواره آنها را توضیح دهید تا همه مدیران را با خود همسو کنید. این اهداف میبایست در 100 روز اول محقق گردد.
دستورات و پیشنهادات
وقتی دستورات و پیشنهاداتی ارائه میدهید، به سه موضوعی که مهمتر از همه آنهاست و بیشترین بازدهی را حاصل مینماید، تکیه خاصی بورزید. از کمبود و فقدان اطلاعات نگران نباشید. همیشه از آخرین و جدیدترین اطلاعات، درست استفاده کنید. زمانی که میبایست راهکارهایی را پیشنهاد دهید، فکر بیان آنها نیز باشید. راهکارها میتوانند پیچیده، مفهومی یا شفاف و روشن باشند. دقت نمایید که وضوح آنها میبایست به گونهای باشد که در عرض سی ثانیه بتوانید آنها را بیان نمایید.
درجه اهمیت كارها
اگر خواستید اهداف یا خواستههای مهمی را ابلاغ کنید. تعداد محدودی (حداکثر سه تا پنج موضوع) را مهمتر از همه بدانید و بقیه را با درجه اهمیت کمتری بیان کنید. پیگیری همین تعداد محدود و جمعآوری اطلاعات کامل در خصوص آنها. کافی است و اگر بقیه به نتیجه نرسیدند، زیاد مهم نیست.
رسیدن به اهداف و خواستهها
برای رسیدن به اهداف و خواستههای مهم خود، تمامی مدیران را بسیج کنید و با یک نمودار گرافیکی که از اهداف و خواستههای خود ترسیم میکنید و در اتاق خودتان میگذارید، در زمان فراخوانی مدیران، نمودار و اهداف خود بر روی آن را به آنها گوشزد کنید.

- امروزه، پیروزیهای اولیه، به افراد انرژی مضاعف داده و توان آنها را در اعمال تغییرات، بالا میبرد. اگر شما نتوانید به بعضی از اهداف یا خواستههای خود در صد روز اول نرسید، شکست شما حتمی است. شما باید به چند هدف یا خواسته خود در صد روز اول برسید. این موضوع از ضروریات است.
- در صد روز اول، به زیردستان خود انرژی دهید و توجه آنها را بر روی حل مسائل عمدهای که موجب کاهش فروش یا افزایش هزینه است، جلب نمایید. این صد روز، زمان پایهریزی رشد و تغییرات سازمان و تثبیت خودتان است. این مسئله مهم است که کارکنان در این صد روز، جهشی چشمگیر را از وجود شما در سازمان مشاهده بکنند.
- به شکل گستردهای، جهشها و تغییرات را در قالبهای مختلف به نمایش عموم بگذارید و همیشه بر این نکته تکیه کنید که وجود شما چقدر در توسعه و جهش سازمان، با اهمیت بوده است.
ایجاد تیم مدیریت
- طی صد روز اول، تیم مدیریتی خود را تشکیل دهید و اگر نیاز به تغییرات ساختاری یا انسانی وجود دارد، حتماً آن را انجام دهید. به یاد داشته باشید که از روز اول، سازمان و هر آنچه که در آن است، ارثیه شما محسوب میشود ولی پس از صد روز، هر چیزی که در سازمان کم یا زیاد شده باشد، خرید شما برای سازمان است و از چشم شما میبینند. صرفنظر از اینکه سازمان، خوب، بد یا افتضاح شود، شما مسئول آن خواهید بود.
- پس از مدتی، متوجه خواهید شد که تعداد اندکی از آدمهای سازمان، تمامی کارها را انجام میدهند. یکی از کارهای اصلی شما، تحقیق و یافتن این آدمهاست. طریقه یافتن شما میتواند اعلام رسمی هم باشد، ولی این موضوع را به خاطر داشته باشید که این کار حیاتی است، زیرا این چند نفر میتوانند تیم اصلی شما باشند تا بتوانید کلیه موانع و مشکلات را از سر راه خودتان و سازمان بردارید.
اجرای طرحها
- در استقرار و اجرا، شدت عمل و سختگیری زیادی به خرج دهید. تغییر، نیاز به کار سخت دارد. یک یا چند نفر را پیدا کنید که متخصص و مسئولیتپذیر باشند. شما موظفید که برای اهداف و خواستههای خودتان، نقشه کار و طرح اجرایی با زمانبندی دقیق داشته باشید. در طرح خودتان، دقیقاً بیان کنید که چه چیزهایی باید انجام شود و برای هر مرحله به طور شفاف، امتیازبندی قائل شوید.
یادتان باشد که بیان شما میبایست آن قدر شفاف و واضح باشد که کمسوادترین کارکنان شما هم متوجه منظورتان شوند. برای تحقق تغییرات مورد نیاز در زمان تعیین شده، همیشه یک نفر را به عنوان مسئول ممیزی این طرح، معین کنید. این شخص میبایست بسیار شجاع و نترس باشد. هر دو هفته، تیمهای اجرایی را جمع کنید و از آنها جزئیات کارهای انجام شده را بخواهید. هر شخصی که کارش را چه در قالب تیم و چه شخصی، به طور کامل انجام نداده، شناسایی و بازخواست کنید تا همه مشاهده کنند که شما تا چه اندازه، پیگیر امور هستید. یکی از دستورات جلسه بعد، نتایج فعالیت این شخص یا تیم متأخر میباشد.
تفهیم کامل سیاستها و ایجاد وفاق
- اطمینان حاصل کنید که در این صد روز، چه چیزهایی مهمترین هستند، چه کسانی تصمیمساز هستند، چه کسانی با مشتری در ارتباط هستند، چه کسانی صاحب فکر و اندیشه هستند، چه حمایتهایی از طرف شما لازم است و شما به حمایت چه کسانی احتیاج دارید.
- سیاستها و فرهنگ سازمانی را کاملاً مطالعه کنید. شما موظفید که «سازمان پنهانی» یا «گروههای غیررسمی» را شناسایی کنید، زیرا یکی از عوامل مهم در پیروزی یا شکست شما محسوب میشود.
- نگاه کارکنان به شماست. با آنها صحبت کنید. برایشان وقت بگذارید. خودتان را پشت میز مخفی نکنید و تابلوی «ورود ممنوع» روی درب اتاقتان نصب نکنید.
- خیلی از کارکنان مایلند که شما را تحریک کرده تا واکنش شما را ببینند. مراقب باشید و خونسردی خودتان را از دست ندهید.
- تضادها و تعارضهای احتمالی با تغییرات مورد نظر خود را شناسایی کنید. چه کسانی با عقاید شما مخالفند؟ چه کسانی در ایجاد این تضادها، نقش اصلی را بازی میکنند؟ چه کسانی با جان و دل برای شما کار میکنند؟ موافقان و مخالفان خودتان را بشناسید. آن وقت، استراتژی و برنامهای تنظیم کنید که از موافقان به درستی حمایت کرده و مخالفتها را خنثی نمایید.
- سلامت یک سازمان، متکی به رفتار و اخلاق کارکنان است. به رفتار و اخلاق کارکنان توجه کنید. آیا کارکنان، متعهد و کاری هستند؟ آیا دلگرمی به کار میدهند و برای پیشرفت، ایدههای نو دارند؟ آیا کارکنان، دلسوز هستند؟ آیا ضرورتها را به درستی متوجه میشوند و کار را ضرورت اول میدانند؟ و آیا کارکنان، رفتار و اخلاق موثر و موفق دارند؟

- اخلاق تهاجمی گردآوری و یافتن اطلاعات را در سازمان، اشاعه دهید. به شدت به یافتن، تحلیل و بررسی اطلاعات با رویکرد کاملاًٌ اجرایی، تکیه کنید. خیلی از رهبران، از آشکار شدن حقایق، ترس و دلهره دارند. شاید بر این عقیده باشند که اگر بیش از اندازه به حقایق نزدیک شوند، نمیتوانند دیگر آنها را ببینند، اما بدانید که کتمان حقایق هم نسخهای برای شکست شماست. از حقایق نترسید. حقایق را شکار و آشکار کنید.
- تحلیل اطلاعات مبتنی بر حقایق، به مدارک و شواهد بسیار زیادی نیاز دارد. قبل از هر ارائهای به هیئت مدیره، با اطلاع رسانی نمونهای به چند نفر، آنها را آزمایش کنید.
- تصمیم گیری، نیاز به اطلاعات زیاد و درست دارد. کارکنان را به روش تصمیمگیری مبتنی بر حقایق، ترغیب و تشویق کنید، زیرا آنها مایلند که تصمیم مدیرعاملشان بر اساس حقایق باشد. تعریف چارچوب تصمیم گیری مبتنی بر حقایق، یکی از مهمترین روشهای موفقیت یک مدیر عامل جدید است.
- اگر مایل به افزایش درآمد و سود سازمان هستید، نکات و نقاط پول ساز فعلی را شناسایی کنید. اطلاعات لازم را از فروش، هزینه، دارایی، محصولات و دیگر مبانی و کانالهای اطلاعاتی دریافت کنید. آنها را در یک فایل یا پایگاه اطلاعاتی وارد کنید. اطلاعاتی را كه به شکلهای مختلف به دستتان میرسد، ترتیب بندی و اولویت بندی کنید. آنها را به صورت خوشهای یا دستهای، بخش بندی کنید. دستهها و متغیرهایی که از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند را مشخص کنیـد. آنها میتوانند از یک طرف، مشکلات اساسی شما در کاهش درآمد و فروش باشند و از طرف دیگر، فرصتهای شما برای فروش بیشتر باشند. فرصتها را استخراج و از آنها استفاده کنید.
باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: samansaee
برگرفته از انجمن: مدیریت
مطالب مرتبط:
راهکارهایی برای افزایش بازدهی کارمندان
امان از تأثیر منفی همکار در کار!
چه کنیم تا بیشتر حقوق بگیریم؟!
دوپینگ تقویت روحیه در محل کار!
اصول کاریابی را در تبیان بخوانید!
هفت عادت برتر مدیران کسب و کار