احادیث در مورد فتوا و افتاء

احادیث مربوط به فتوى :
احادیث فراوانی در باب فتوا وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم؛
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
1- "ان الله لایقبض العلم انتزاعا ینتزعه من الناس ؛ ولكن یقبض العلماء حتى اذا لم یبق علماء، اتخذ الناس رؤ ساء جهالا، فسئلوا فافتوا بغیر علم فضلوا و اضلوا"
خداوند متعال ، علم و دانش را بدینگونه از مردم دریغ نمى كند كه آن را از دست مردم بگیرد؛ بلكه علم و دانش را - از طریق برگرفتن علماء و دانشمندان از میانشان - از دست آن ها مى گیرد، (و آنان را بدینطریق از نیروهاى انسانى حامل علم و دانش ، تهیدست و محروم مى سازد)
تا آنگاه كه در میان آن ها دانشمندانى را باقى نگذارد و سرانجام ، ناگزیر گردند افراد نادان و فاقد علم را به عنوان رؤ سا و سرپرستان خویش انتخاب نمایند، و آنان نیز بدون بصیرت و آگاهى هاى لازم فتوى دهند، و خود گمراه شوند و دیگران را نیز به گمراهى سوق دهند.[1]
این حدیث نشان از اهمیت افتا و فتوای علماست که می تواند مردم را از جهالت دور سازد و طلبه علوم دینی باید بداند که چه مسئولیت سنگینی بر دوش او خواهد بود. پس باید تلاش و کوشش خود را به طور کامل بکار گیرد تا در نهایت به هنگام افتا، از روی علم و تفحص سخن گوید.
2- "من افتى بفتیا بغیر ثبت (من غیر تثبت ، بغیر علم ) فانما اثمه على من افتاه "
اگر كسى فتوائى را اخذ كند كه فتوى دهنده بدون آگاهى لازم ، آنرا صادر كند گناه مستفتى در عهده كسى است كه به او فتوى داده است.[2]
همانطور که ذکر شد اگر فتوا دهنده بدون علم و جستجو از منابع لازم، فتوا دهد و مسیری را برای مستفتی و سوال کننده روشن کند، مسئولیت اشتباه بر عهده خود اوست چرا که مردم با اعتماد کامل به مرجع دینی خویش و علمای خود، سوالات خود را بیان می دارند و عالم دینی نباید جواب بدون علم به او بدهد.
منظور از فتوا در این احادیث ممکن است فقط فتوای مرجع تقلید نباشد بلکه هر سوال و جوا بدینی که ممکن است حتی از یک طلبه ای که به حد اجتهاد نرسیده است سوال شود.
3- "اشد الناس عذابا یوم القیمة : رجل قتل نبیا، او قتله نبى ، او رجل یضل الناس بغیر علم ، او مصور یصور التماثیل"
(پرشكنجه ترین و معذب ترین مردم در روز قیامت ، عبارت از كسانى هستند كه ذیلا از آن ها یاد مى شود:
1- كسى كه پیامبرى را به قتل رسانده باشد.
2- كسى كه پیامبرى ، او را به قتل رساند.
3- كسى كه بدون علم و آگاهى فتوى دهد و مردم را گمراه سازد.
4- كسى كه دست اندر كار مجسمه سازى و پیكره تراشى جانداران گردد) .[3]
این حدیث به وضوح کامل و به نوعی تهدید، اهمیت علم قبل از پاسخ گویی و بیان فتوا را بیان می دارد و چه دردناک است اگر طلبه ای که برای خدمت به دین و مردم تحصیل علوم دینی را شروع کرده است در نهایت در زمره قاتلین انبیاء قرار گیرد! پس باید طلبه به خوبی و با تمام تلاش و اخلاص تحصیل علم کند تا در این خطرات قرار نگیرد.
قال الباقر علیه السلام: "من افتى بغیر علم و لاهدى لعنته ، ملائكة الرحمة و ملائكة العذاب ، و لحقه وزر من عمل بفتیاه"از ابى عبیده حذاء است كه گفت از امام باقر (علیه السلام ) شنیدم كه مى فرمود: (اگر كسى بدون علم و آگاهى كافى و در عین محرومیت از هدایت به حق ، به صدور فتوى براى مردم دست یازد، فرشتگان رحمت و فرشتگان عذاب ، او را لعنت كرده و بار سنگین كسانى كه به فتواى او عمل كردند بدو مى پیوندد) (و این بار گران گناه آنها در روز قیامت بر دوش او سنگینى خواهد كرد).[4]
آیت الله محمد جواد فاضل در ذیل این حدیث می فرماید:
"گرچه این روایت در مورد افتاء است، لکن در مورد بیان احكام هم همین ملاك وجود دارد، از انسان یك حكمى طبق نظر یك مجتهدى مىپرسند، انسان همینطور بدون علم یا احتمالى یا ظنى یک چیزی بیان كند، این درست نیست.
ما گاهى اوقات از مراجع تقلید بزرگوارمان سؤال مىكنیم كه نظرتان در این مسأله چیست؟ مىفرمایند من الان یادم نیست و باید مراجعه كنم كه آنجا چه نوشته است، وقتى تحقیق كردیم به چه نتیجهاى رسیدیم.
ما در مورد مراجع از گذشتهها و از آنهایى هم كه الان در قید حیات هستند زیاد این را سراغ داریم، اما نوبت به من طلبه ضعیف كه میرسد، هر مسألهاى را كه بپرسند گویا عیبمان مىآید كه بگوییم «بلد نیستیم»، «نمىدانیم»، بلا فاصله یك جوابى را مىدهیم و اصلاً هیچ توجه نمىكنیم كه این چه آثارى دارد.
بالاخره این هم افتاء است كه در خود روایت است و با توجه به ملاك مىگوییم درباب فتوا هم همین طور است که اگر كسى بدون علم فتوایی را بیان كند همین ملاك را دارد .
- برادران عزیز دقت کنید شما در مسیر اجتهاد هستید، و انشاء الله خداوند این عنایت را به شما مىكند و مىتوانید بالاخره به مرحلهاى برسید كه فتوا دهید، اما اینقدر مسأله فتوى دادن مشكل است كه به این جهاتش باید خیلى توجه كنید"[5]
پی نوشت ها :
[1] بحارالانوار 2/110 و 121 و 124.
[2] كنزالعمال 10/193.
[3] منیة المرید، ص 128.
[4] اصول كافى ج 1,ص 52.
[5] خارج فقه، جلسه 89 سال 1385.
منابع:
منیه المرید
کافی
کنر العمال
بحار الانوار
تهیه و فرآوری : احمد اولیایی ، گروه حوزه علمیه تبیان