هنوز بیش از بیست و پنج سال از عمر مبارک علی علیهالسلام نگذشته بود و از ازدواج پر برکتش با زهرا علیهاالسلام زمانی نرفته بود، که جنگ احد پیش آمد. معمولاً مردان جوان پس از ازدواج، بیشتر در اندیشه زندگانی مشترک خویشند و به همسر...
جوان مجاهد هنوز بیش از بیست و پنج سال از عمر مبارک علی علیهالسلام نگذشته بود و از ازدواج پر برکتش با زهرا علیهاالسلام زمانی نرفته بود، که جنگ احد پیش آمد. معمولاً مردان جوان پس از ازدواج، بیشتر در اندیشه زندگانی مشترک خویشند و به همسر و معاش و آینده خانواده خود میاندیشند، ولی علی علیهالسلام درست در چنین هنگامی، خانه و خانواده را رها کرد و به دستور پیامبر صلی الله علیه وآله روی به میدان جنگ نهاد. پس از جنگ، به پیامبر صلی الله علیه وآله گفت: «یا رسولالله! هفتاد نفر در احد شهید شدند و حمزةبنعبدالمطلّب، سر سلسله آنان بود، امّا من از این فیض محروم گشتم و از شهادت به دور افتادم. بسیار ناراحت شدم که چرا فیض شهادت نصیبم نگردید!» پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «یا علی! تو سرانجام شهید خواهی شد، امّا میخواهم بدانم هنگام شهادت، چگونه آن را میپذیری؟» علی علیهالسلام گفت:«یا رسولالله! نفرمایید چگونه میپذیری، بفرمایید چگونه سپاسگزاری میکنی. این جا، جای صبر نیست، جای سپاس گزاردن است!» 1 پینوشت: 1- انسان کامل /44.



