خود امريكاييها هم بعدها در بررسيهايشان به اين مسأله اعتراف كردند. جيمز.ا.بيل در كتاب عقاب و شير، تصويب اين لايحه را يكي از بدترين و اشتباه آميزترين كارهايي ميداند كه امريكاييها مرتكب شدند. وي حتي اشاره ميكند كه آيتالله خميني هرگز امريكا را به دليل ا

اعتراف امریکا درباره کاپیتولاسیون
خود امریكاییها هم بعدها در بررسیهایشان به این مسأله اعتراف كردند. جیمز.ا.بیل در كتاب عقاب و شیر، تصویب این لایحه را یكی از بدترین و اشتباه آمیزترین كارهایی میداند كه امریكاییها مرتكب شدند. وی حتی اشاره میكند كه آیتالله خمینی هرگز امریكا را به دلیل این توهینی كه به ملت ایران كرده بود، نبخشید.
بررسی دخالت های امریكا در ایران را باید عمدتا از دهه بیست شمسی شروع كرد. با عقبنشینی انگلستان در جنگ جهانی دوم و افزایش توازن قوا به نفع امریكا، دولت امریكا فعالیتهای سیاسی خود در ایران را آغاز كرد. احزاب و گروهها را جذب خود كرد و به نفوذ در كشورها پرداخت. در این دوره قدرت مردم در برابر استعمار و استبداد قد علم كرد. موقعیت حساسی در مملكت پیش آمد. منافع غرب به كلی به خطر افتاد. بار دیگر اتحاد انگلیس و امریكا آغاز شد و در سركوبی مردم به وحدت رسیدند ـ با پدید آمدن كودتای امریكائی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332ـ بار دیگر استبداد مسلط شد. البته بعد از كودتا، در ایران دوباره اختلاف قدرت بین امریكا و انگلستان آغاز شد. به خصوص كه امریكاییها نیروهای جوان و تكنوكراتهای جوانی را به میدان فعالیت سیاسی آوردند. درگیری انگلیس و امریكا در سالهای 1335 ـ 1339 روزافزون شد. دولتها عمرشان كوتاه بود، چون عمدتاً قدرت در خارج از حكومت بود. در 1338 شمسی حسنعلی منصور، كانون مترقی را با جمعی از مدافعان منافع امریكا تأسیس كرد. البته فعالیت رسمی كانون مترقی 1340 شمسی است. اما جلسات خصوصی در 1338 آغاز گردید و در 1340 به صورت یك قدرت توانست پستهای كلیدی را یكی پس از دیگری فتح كند.
با روی كار آمدن دولت منصور، امریكاییها برنامههایشان را اجرا كردند. به خصوص كه كانون مترقی به حزب ایران نوین تبدیل شد و به صورت یك تشكیلات قوی مجلس و دولت را در دست گرفت. در این دوره كاپیتولاسیون تصویب شد ، در مجلس عدهای از اعضای حزب ایران نوین نقش مخالفین لایحه را بازی كردند! در حقیقت مخالفت نبود، خاصه در آن جو اختناق و استبداد هم ساواك در یك طرف قضیه قدرتمند بوده و هم حكومت. كسانی كه به عنوان مخالف صحبت میكردند، عموماً یا از حزب ایران نوین بودند كه نقش بازی میكردند و یا لژهای فراماسونری. این نكته هم گفتنی است كه تشكیلات فراماسونری اكثراً به سمت قدرت امریكا چرخیده بود و در حقیقت نفوذ انگلیس به اعتدال خود رسیده بود.
با روی كار آمدن دولت منصور، امریكاییها برنامههایشان را اجرا كردند. به خصوص كه كانون مترقی به حزب ایران نوین تبدیل شد و به صورت یك تشكیلات قوی مجلس و دولت را در دست گرفت. در این دوره كاپیتولاسیون تصویب شد
از چهرههای برجستهای كه به عنوان مخالف صحبت میكرد، رحیم زهتابفر بود؛ از مریدان خاص سید ضیاءالدین طباطبائی و وكیل مجلس كه در دورههای بعد هم وكالتش ادامه داشت و روزنامه «اراده آذربایجان» را منتشر میكرد. دومین فرد خواجهنوری بود؛ از فراماسونهای برجسته و عضو حزب ایران نوین و از مؤسسین این حزب. سومین مخالف هلاكو رامبد بود كه او هم از اعضای حزب ایران نوین، فراماسون و از دوستان نزدیك جمشید آموزگار محسوب میشد.
محسن خواجهنوری از مؤسسین لژ نور در تشكیلات فراماسونری بود كه بعدها به لژ بزرگ ایران تبدیل گردید. از موافقین لایحه كاپیتولاسیون، یكی فخر طباطبائی، از نزدیكان شریف امامی و عضو لژ فراماسونری بود.
از دیگر موافقین لایحه، بهبودی، عضو لژ تهران و از نزدیكان خلیل جواهری بود. سومین فرد مدافع ابوالفضل حاذقی، از عناصر سیاسی كه سعی میكرد خود چهرة مذهبی جلوه دهد، مسؤول روزنامه كوشش، نویسنده و محقق، عضو تشكیلات تسلیحات اخلاقی امریكاییها بود. بازیگران صحنه مشخص بودند.
بعد از تصویب كاپیتولاسیون در ایران، امریكا میدان فعالیت را وسیع یافته و سازمان سیا فعال شد. امریكا بسیاری از نیروهای اطلاعاتی خود را از قبرس به ایران گسیل كرد، به خصوص كه قصد داشت ایران را جزیره امن خود قرار دهد. سكوتی كه احزاب و رجال سیاسی در قضیه كاپیتولاسیون كردند، چه احزاب چپ، چه احزاب راست و یا ملی قابل تامل بود. هیچكدام اقدامی نكردند. جالب این كه برخی از اینها خود را مدافع ملّت و منافع ملّی میدانستند، ولی در این قضیه سكوت ناشایستی كردند كه متأسفانه بعدها هم به هیچ وجه علل سكوتشان بیان نشد. تنها شخصیت و تنها جریانی كه در برابر این قضیه ایستاد، امام خمینی ( ره ) بود.
امام به عنوان دفاع از ملت ، دفاع از اسلام ، دفاع از قرآن ایستاد و تصویب این لایحه را تحقیر ملت دانست. امریكاییها در حقیقت با تصویب این قضیه، ملت ایران را وحشی قلمداد كردند. ملتی عقبمانده تعریف كردند. خود امریكاییها هم بعدها در بررسیهایشان به این مسأله اعتراف كردند.
جیمز.ا.بیل در كتاب عقاب و شیر، تصویب این لایحه را یكی از بدترین و اشتباه آمیزترین كارهایی میداند كه امریكاییها مرتكب شدند. وی حتی اشاره میكند كه آیتالله خمینی هرگز امریكا را به دلیل این توهینی كه به ملت ایران كرده بود، نبخشید.
تعدادی از محققین غربی درباره این لایحه و جنایتها و خیانتهایی كه سربازان امریكایی در ایران مرتكب میشدند، نوشتهاند. شاید بهترین متن و گویاترین گزارشات ، تحلیلهائی است كه خود سفارت امریكا ثبت نموده است.
جالب این كه برخی از اینها خود را مدافع ملّت و منافع ملّی میدانستند، ولی در این قضیه سكوت ناشایستی كردند كه متأسفانه بعدها هم به هیچ وجه علل سكوتشان بیان نشد. تنها شخصیت و تنها جریانی كه در برابر این قضیه ایستاد، امام خمینی ( ره ) بود.
در مجلدات70 ، 71 ، 72 و 73 اسناد لانه جاسوسی گزارشهای متعددی از سیر ورود نظامیان ، حضور مستشاران و تشكیل پایگاههایی در ایران توسط امریكائیها وجود دارد. بالاخص در جلدهای 72 و 73 سیر تصویب لایحه كاپیتولاسیون در مجلسین، رایزنی سفارت امریكا ، ارتباط با برخی از عناصر وزارت امور خارجه و نمایندگان مجلس سنا و مجلس شورای ملی وجود دارد. در دوران تصویب لایحه از مجلس سنا (مرداد 1343) تا تصویب آن در مجلس شورای ملی (مهر 1343) بعضاً گزارشات از ایران به امریكا ـ از وزارت امور خارجه آمریكا به سفارت امریكا در تهران ـ حجم قابل توجهی را در بر میگیرد.
مروری بر آن گزارشات ، ما را از ارجاع به منابع دیگر بینیاز مینماید. چون جریان میان وزارت امور خارجه امریكا، سفارت آمریكا در ایران و وزارت امور خارجه ایران میچرخد. هیچ چیزی مانع از ارتكاب كارهای غیرقانونی توسط سربازان امریكایی نبود. در متن لایحه، تنها مسأله نظامیان نیست، بلكه كارمندان فنی را هم در بر میگیرد. حتی پا از این هم فراتر گذاشته شده است.
در سندی از ساواك ، سرلشگر پاكروان در ذیل تصویب این قانون اشاره میكند:
«از لحاظ مصونیت، این قانون حد و حدودی ندارد. حداقل خیلی مفید بود كه شما حدود این را تعیین میكردید و راه عاقلانهای در پیش میگرفتید یا قراردادهای كنسولی فرانسه را مطالعه میكردید و یك چهارچوبی ارائه میدادید.»
بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
منبع :موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی