برای بسیاری از زنان، بهویژه زنان خانهدار، درخواست پول شبیه عبور از یک میدان مین است؛ همانقدر دلهرهآور و ترسناک. ترس و دلهره از اینکه مبادا نقطه شروع بحث و جنجال جدیدی شود و از همه مهمتر، نگرانی از خدشهدار شدن عزت نفس.
اما این مسئله نه یک استثناء، که داستان تکراری خانههای زیادی است؛ خانههایی که در آن، حرف زدن از پول مثل باز کردن در یک اتاق ممنوعه است.
وقتی پول در قلمرو مرد است
در بسیاری از خانوادهها، هنوز این باور ریشه دارد که پول، مربوط به قلمرو مرد است. زن میتواند برای مواردی که مرد تعیین میکند خرج کند، اما تصمیمگیری با او نیست. همین نگاه باعث میشود که گفتوگو دربارهٔ مسائل مالی به یک تابو تبدیل شود.
اگر زنانی که با چنین ذهنیتی مواجهاند، سواد مالی و اعتماد به نفس کافی نداشته باشند، شرایط سختتر میشود طوریکه حتی از بیان نیازهای اساسی خود هم سر باز میزنند.
در واقع نداشتن مهارت و تجربه در سواد مالی، باعث میشود که نه تنها نیازهای مالی زن جدی گرفته نشود بلکه حتی برای تصمیماتی مثل سرمایهگذاری خانوادگی هم مرد نیازی به اظهارنظر زن نبیند.
کلید عبور از چنین تابویی در افزایش آگاهی مالی است. در واقع سواد مالی نقش زن در امور مالی خانه را پررنگ میکند و او را از حاشیه به متن خانواده میبرد. بودجهبندی خرج و مخارج خانه و حتی پیشنهاد پسانداز برای خرید یکی از لوازم مورد نیاز خانه میتواند، زن را به جایگاه اصلی خود در امور مالی خانه بازگرداند.
یک سرکوب و مدتها سکوت
معمولا برای زنان یک بار سرکوب یا حتی بیتوجهی، کافی است تا برای مدت طولانی حرفی درباره نیازهای مالی شخصی و خانواده نزنند. این تجربههای منفی باعث میشود زنان، پیش از هر گفتوگوی مالی، یاد همان لحظههای ناخوشایند بیفتند و خودشان را از طرح دوبارهٔ موضوع منصرف کنند. رفته رفته این سکوت گاهی آنقدر طولانی میشود که بهمرور به یک رفتار عادی و پایدار تبدیل میشود.
از سوی دیگر بسیاری از زنان پیش از بیان نیازهای مالی، واکنش همسر را در ذهن خود تصویر میکنند: مخالفت، عصبانیت یا بیتفاوتی. این پیشبینیهای ذهنی که اغلب بدتر از آنچه واقعا در انتظارشان است، آنها بیش از پیش در این چرخه سکوت گرفتار میکند. این تصورات ذهنی باعث میشود گفتوگو پیش از آغاز شدن، در ذهن زن شکست بخورد.
در واقع همسران به یکدیگر به عنوان تیمی نگاه کنند که هدف مشترکشان بهبود شرایط زندگی و رفاه خانواده است، نه کسب قدرت یا کنترل مالی. اگر چنین نگاهی از بستر گفتگو و نه جنجال، شکل بگیرد درک شرایط و صرف نظر کردن از خواستهها و تمرکز روی نیازها برای هر دو نفر دغدغه جدی میشود.
استقلالی که فاصله میسازد
برخی زنان، به دلیل داشتن درآمد مستقل، تصمیم میگیرند بهطور کامل از همسر جداگانه خرج و پسانداز کنند. این استقلال مالی در ظاهر نشانهٔ توانمندی است، اما گاهی القا میکند که زن نیازی به مشارکت و حمایت مالی همسر ندارد. در حالیکه حتی زنانی که درآمد مستقل دارند، برای احساس امنیت و دریافت حمایت عاطفی، نیازمند پشتیبانی مالی همسرشان هستند.
وقتی هدفی وجود ندارد
نداشتن هدف مالی روشن یا مطرح نکردن دلیل درخواست پول، یکی از موانع پنهان صحبت درباره پول و خواستههای مالی است. اینکه به طور شفاف بگویید برای خرید لباس، پرداخت قسط یا هر مورد دیگری نیاز به پول دارید، اعتماد همسرتان بیشتر شده و حتی متوجه نیازهای مالی شما میشود.
حالا تصور کن هدفی مشترک داشته باشید: خرید خانه، پسانداز برای تحصیل بچهها یا حتی یک سفر خانوادگی. هدف مشترک دو طرف را به سمت گفتگوی مشترک سوق میدهد. در واقع وقتی نیازها و دغدغهها شفاف مطرح شود، پول پلی برای رسیدن به رویاهای مشترک خواهد بود.
تاثیر نسخهپیچیهای رسانه
رسانهها و شبکههای اجتماعی، هر روز نسخهای تازه از زن «کاملاً مستقل و بینیاز» ارائه میدهند؛ تصویری که زن را از هر گونه هماهنگی یا مشارکت مالی با همسرش بینیاز نشان میدهد و او را در نقش قهرمان تنها و موفق جا میزند. این نسخهپیچیها زنان را ترغیب میکند تا گفتوگو با همسر را نشانه ضعف تلقی کنند و بهجای حفظ زندگی مشترک، به استقلال مالی آسیبزا روی بیاورند؛ بنابراین فریب رسانهها را نخورید و اجازه ندهید برای زندگی شما تصمیم بگیرد.
سکوتی که باید شکسته شود
از سکوت درباره مسائل مالی نباید به سادگی عبور کرد چرا که پشت چنین سکوتی تجربههای تلخ و عادتهای غلط پنهان شده است. شکستن این دیوار سکوت به تغییر نگاه هر دو طرف نیاز دارد. زن باید جسارت صحبت کردن درباره نیازهای منطقی و متناسب با وضعیت خانواده را یاد بگیرد و مرد نیز باید فضایی امن و بدون قضاوت برای شنیدن ایجاد کند.




پیام شما به ما