وقتی پای ازدواج وسط می‌آید، بعضی هزینه‌ها نه از سر نیاز که برای توجیه هزینه‌های قبلی گرفته می‌شود؛ زنجیره‌ای از هزینه‌هایی که ناشی از یک سوگیری است و برای حفظ ظاهر توجیه می‌شود.

عطیه ذاکری
دوشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۵
ازدواج و دام تجملات و هزینه‌های بی‌پایان!

گاهی تنها چیزی که ما را به ادامه‌ یک مسیر پرهزینه و بی‌فایده وامی‌دارد، نه عقلانیت است و نه ضرورت، بلکه ترس از اعتراف به تصمیم اشتباهی است که درباره انتخاب آن مسیر گرفته‌ایم. سوگیری «هزینه‌ هدررفته» در چنین موقعیت‌هایی فعال می‌شود؛ وقتی نمی‌خواهیم بپذیریم اشتباه کرده‌ایم، به خرج‌کردن ادامه می‌دهیم به‌ امید آنکه تصمیم قبلی را توجیه و ظاهر را حفظ کنیم؛ اما چرا چنین اتفاقی میافتد؟

در واقع ذهن ما نمی‌خواهد بپذیرد پول، وقت، انرژی، احساس و خلاصه هر هزینه دیگری را در مسیر اشتباهی خرج کرده‌ایم؛ مثلاً اینکه یک سریال بی‌محتوا را تا انتها می‌بینیم، نه از سر علاقه، بلکه چون ۱۰ قسمت از آن را تماشا کرده‌ایم و احساس می‌کنیم اگر نیمه کاره رها کنیم، همه‌ هزینه وقتی که صرف آن کرده‌ایم بی‌ارزش می‌شود. در حالیکه ادامه دادن، هزینه‌های بیشتری را روی دستمان می‌گذارد.

سوگیری هزینه‌ هدررفته، ترکیبی‌ست از خودفریبی و فشار اجتماعی؛ ما هم نمی‌خواهیم به خودمان بگوییم «اشتباه رفتی» و هم نمی‌خواهیم از بیرون بشنویم «دیدی گفتم؟». همین است که مسیر نادرست را با جسارت ادامه می‌دهیم، چون پذیرش اشتباه و توقف کردن آن، جسارت بیشتری می‌خواهد.

این پدیده فقط به تجربه‌های کوچک روزمره محدود نمی‌شود؛ ذهن ما همین خطای ساده را در تصمیم‌های بزرگ‌تر هم تکرار می‌کند. گاهی در مسیرهایی پرهزینه گیر می‌کنیم و هرچه جلوتر می‌رویم، پافشاری بیشتری برای ادامه دادن داریم؛ البته نه برای رسیدن به چیزی، بلکه فقط برای اینکه از انتخابمان احساس شکست نکنیم.

اما شکل بارز این سوگیری در جامعه‌ امروز، به‌ویژه در تشریفات ازدواج و مقدمات زندگی مشترک به وضوح قابل مشاهده است؛ جایی که بسیاری از تصمیم‌ها نه بر پایه‌ عقلانیت اقتصادی، بلکه در امتداد هزینه‌ های قبلی و برای حفظ ظاهر و توجیه انتخاب‌های پیشین گرفته می‌شوند.

از جهیزیه تا جشن عروسی؛ زنجیرۀ توجیهات

در برگزاری مقدمات زندگی مشترک و به خصوص تشریفات ازدواج، بسیاری از انتخاب‌ها نه از روی نیاز واقعی یا حتی میل شخصی، بلکه صرفاً در امتداد هزینه‌های قبلی شکل می‌گیرد. دعوت صدها مهمان، تالار مجلل، چهار یا پنج نوع غذا، فیلم‌برداری چند دوربینه، لباس‌های چند ده میلیونی، پکیج‌های آرایشگاه با خدمات غیرضروری و هزینه‌های عجیب برای تزئینات و دیزاین، اغلب نه از سر اشتیاق، بلکه برای این است که «تا حالا که انقدر خرج کردیم، اینم روش».

در بسیاری از موارد، اگر زوج‌ها یا خانواده‌ها تصمیم بگیرند سطح مراسم را متعادل‌تر برگزار کنند، با این احساس مواجه می‌شوند که انگار هزینه‌های قبلی‌شان به چشم نمی‌آید. کسی که تالار گران‌قیمتی رزرو کرده، احساس می‌کند نمی‌تواند به کمتر از چند مدل غذا رضایت دهد. کسی که برای لباس یا گل‌آرایی هزینه کرده، نمی‌تواند سالن را ساده بچیند. اینجاست که ذهن ما به‌جای بازبینی تصمیمات قبلی، به‌دنبال راهی برای توجیه آن‌هاست و این یعنی هر تصمیم پرهزینه، مسیر را برای تصمیم پرهزینه‌ بعدی هموار می‌کند.

اما ماجرا فقط به فراهم‌سازی تشریفات جشن عروسی ختم نمی‌شود؛ این سوگیری حتی در برنامه‌ریزی برای خرید جهیزیه هم گریبان‌گیر فرد می‌شود؛ آنجا که انتخاب چند قلم لوازم خانه از برندی خاص، تبدیل به نقطه‌ شروع زنجیره‌ای می‌شود که در آن، باقی اقلام هم باید هم‌سطح باشند. خرید یک یخچال چند ده میلیونی، انگار ما را متعهد می‌کند که بقیه‌ وسایل هم در سطح آن انتخاب شود، حتی اگر واقعاً تفاوت چندانی با برند مشابه و کم خرج‌تر نداشته باشد. این روند در چیدمان خانه هم دیده می‌شود؛ یک طراحی خاص، کل پروژه را وارد فاز تجملاتی می‌کند.

در انتخاب سفر برای ماه عسل هم همین الگو تکرار می‌شود. زوجی که بلیت گران‌قیمتی برای یک سفر خارجی یا هتل پنج‌ستاره خریده، دیگر نمی‌خواهد در هزینه‌های ادامه سفر صرفه‌جویی کند؛ نه به‌خاطر لذت بیشتر، بلکه چون حیف است سطح سفر پایین‌تر از چیزی باشد که ابتدا تعریف کرده؛  چون زشت است یا «حرف درمی‌آید» و این، همان نقطه‌ای‌ست که نمایش، جای واقعیت را می‌گیرد.

وقتی پافشاری، آرامش را می‌بلعد

اما «سوگیری هزینه‌ هدررفته» به تدریج در جای‌جای زندگی مشترک رسوخ می‌کند و با کوله‌باری از هزینه‌ها، آرامش زندگی مشترک را می‌بلعد؛ با این اوصاف، وفادار ماندن به یک تصمیم اشتباه، فقط به‌خاطر هزینه‌هایی که قبلاً کرده‌ایم نه‌ تنها عقلانی نیست، بلکه ما را در چرخه‌ای از اسراف و فشار روانی گرفتار می‌کند.

این سوگیری، اگرچه در ظاهر از «تعهد» می‌آید، اما در واقع، حاصل نپذیرفتن مسئولیت اشتباهات است. در فرهنگی که ظواهر و تلاش برای خوب به نظر رسیدن، معیار سنجش تصمیم‌هاست، این خطای ذهنی به‌راحتی تقویت می‌شود.

اما پذیرش اشتباه و تلاش برای اصلاح مسیر، جلوی دومینویی از اشتباهاتی که در انتظارمان است را می‌گیرد.

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها