امام سجاد علیه‌السلام در فرازی نورانی از دعای دوم از صحیفۀ سجادیه، با عباراتی موجز اما پرمعنا، شش مقام والای نبوی را برمی‌شمارد که هر یک، درسی برای زیستن در روزگار ماست. اگر سوگواری، یادآوری فقدان است، تأمل در این کلمات، یادگیری وظیفه است: چگونه می‌توان میراث نبوی را از حاشیه احساس، به متن کنش رساند؟

ابوالقاسم شکوری
جمعه ۳۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۴
۶ ویژگی ممتاز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ در صحیفه سجادیه

در دعای دوم صحیفه سجادیه می‌خوانیم: 

«اَللّهُمَّ فَضَلِّ عَلی مُحَمَّد أمینِک عَلی وَحْیک، وَ نَجیبِک مِنْ خَلْقِک، وَصَفِیک مِنْ عِبادِک، إمامِ الرَّحْمَةِ، وَقائِدِ الْخَیرِ، وَ مِفْتاحِ الْبَرَکةِ» :

"بار پروردگارا بر محمّد صلّی الله علیه و آله درود فرست که بر وحی تو امین بود و از آفریدگانت برگزیده، و در بندگانت ناب و ممتاز. او پیشوای رحمت، و پیشاهنگ خیر و نیکی، و کلید برکت است".

امام سجاد علیه‌السلام در این فرازی نورانی، شش ویژگی ممتاز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ را برمی‌شمارد که اینک به اختصار به شرح و تبیین هر یک می‌پردازیم:

یک. امانتدار وحی

«امینک علی وحیک» : پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ امانتداری راستین بود که در سه مرحۀ دریافت، حفظ و ابلاغ وحی، پیام وحی را بی‌کم و کاست به گوش مردم رساند.

این تعبیر در روزگاری که حقیقت به کالایی قابل معامله بدل شده و تحریف واقعیت به ابزار قدرت تبدیل شده، الگویی است برای بازسازی اعتماد اجتماعی. جامعه‌ای که رهبرانش امین حقیقت باشند، از گرداب بی‌اعتمادی نجات می‌یابد.

دو. نجیب و برگزیده الهی

«نجیبک من خلقک» : نجابت در ادبیات عرب، ابعادی فراتر از صرف پاکی نژاد و حسب خانوادگی دارد. این صفت به معنای اصالت، شرافت ذات، فضیلت، ارزشمندی، وقار، متانت، عفت و تمامی خصلت‌های برتر انسانی است که یک فرد را از دیگران متمایز می‌سازد. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ نه تنها از پاک‌ترین و اصیل‌ترین نسب‌ها برخوردار بودند، بلکه در تمامی ابعاد شخصیتشان، از اخلاق و رفتار نیکو گرفته تا گفتار صادقانه و کردار معصومانه، تجلی‌گاه نجابت بی‌همتا بودند. ایشان با صلابت و وقار خود، مظهر کمال انسانی بودند و ذره‌ای نقص یا ناخالصی در وجودشان راه نداشت. این نجابت ذاتی، باعث اعتماد بی‌حد مردم به ایشان و پذیرش پیام الهی از سوی آنان شد؛ چرا که رهبر هدایتگری که خود از هر عیب و نقصی مبرا نباشد، نمی‌تواند مسیر سعادت را به درستی نشان دهد. حضرت در حقیقت، نمونه کامل انسان تربیت یافته و پاک سرشتی بودند که می‌توانستند دیگران را نیز به این مرتبه از کمال برسانند.

سه. خالص و پاکدست

«صفیک من عبادک» به پاکی و خلوصی اشاره دارد که پیامبر را از دیگر بندگان متمایز می‌کند. این خلوص، درسی است برای همه کسانی که در مسند قدرت می‌نشینند. پیامبری که در اوج قدرت، همچنان بر زمین می‌خوابید و با دستان خود کار می‌کرد، نشان داد که قدرت باید در خدمت باشد، نه خدمت در بند قدرت.

«صفی» بودن نشان از پاکیزگی نیت و دوری از تعارض منافع دارد. ترجمان امروزین این دو وصف، شایسته‌سالاری و پاک‌دستی نهادی است: گزینش مدیران بر مبنای تخصص و امانت، شفاف‌سازی منافع، و مرزبندی روشن میان خدمت عمومی و منفعت شخصی. این پیام بیش از آنکه خطاب به حاکمان باشد، خطاب به ماست: هرکس به اندازه حوزه نفوذ خود باید معیارهای نجابت و صفا را عینیت بخشد.

چهار: پیشوای رحمت

«امام الرحمة» : رحمت در لغت به معنای رقت قلب و عطوفتی است که به احسان و نیکی منجر می‌شود.

این وصف، مدل رهبری اسلامی را ترسیم می‌کند. رهبری که نه بر پایه زور و اجبار، که بر مبنای رحمت و شفقت استوار است. پیامبری که دشمنان دیروز را به یاران امروز تبدیل کرد، الگویی است برای حل منازعات در جهان پرتنش امروز.

به تعبیر قرآن، پیامبر رحمتی برای جهانیان بود؛ رحمت به معنای نرم‌خویی بی‌قید نیست، عقلانیتی است که کرامت انسان را محور تصمیم می‌کند. سیاستِ رحمت‌محور، به‌جای انتقام، بر ترمیم زخم‌ها، پیشگیری از آسیب‌ها و توانمندسازی محرومان تمرکز می‌کند؛ در آموزش، فرصت برابر می‌سازد؛ در عدالت کیفری، به بازاجتماعی‌سازی می‌اندیشد؛ و در فرهنگ، از نفرت‌پراکنی پرهیز می‌کند. این همان رهبری است که قدرت را در خدمت شفقت می‌نشاند.

در فتح مکه، وقتی قدرت مطلق در دستان پیامبر بود، او جملۀ یوسف نبی را تکرار کرد: «لا تثریب علیکم الیوم». این رحمت، قدرت را به اقتدار معنوی بدل کرد.

پنج: رهبر خوبی‌ها

«قائد الخیر» : کلمه «قائد» به معنای کسی است که قافله‌ای را رهبری می‌کند، راه را به درستی می‌شناسد و مسافران را به مقصد می‌رساند، بی‌آنکه خود دچار اشتباه یا گمراهی شود. قرآن کریم نیز ایمان و تقوا را منبع خیر دانسته و اعمال صالح، روزه، صدقه و اطاعت خدا و رسولش را خیر می‌شمارد. پیش از بعثت ایشان، معنای حقیقی «خیر» در میان انسان‌ها، یا به کلی مجهول بود یا وارونه فهمیده می‌شد؛ اما رسول خدا با تعالیم جامع و هدایت‌بخش خود، نه تنها مفهوم خیر را تعریف کردند، بلکه راه رسیدن به آن را نیز هموار ساختند. از عباداتی چون نماز و روزه و زکات گرفته تا اخلاقیات نیکو، صبر، توبه، جهاد و تمامی اعمال صالح، همگی در دایره «خیر» قرار گرفتند و ایشان خود بهترین نمونه و کامل‌ترین الگو در عمل به تمامی این خوبی‌ها بودند.

شش: کلید برکت‌

«مفتاح البرکة» : برکت در فرهنگ اسلامی به معنای رشد، فزونی، دوام و پایداری خیر و نعمت است. هر آنچه خیر و نیکی است و پایدار می‌ماند، از برکت وجود پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ نشأت می‌گیرد. ایشان در واقع واسطه و کانال تمامی نعمت‌های الهی بر بشریت هستند و سرچشمه فزونی و پایداری خیرات به شمار می‌روند.  

برکت جمع جبری منابع نیست؛ ضریب هم‌افزایی معنا و ماده است. هرجا حقیقت امانت‌دارانه پاس داشته شود، شایستگان برگزیده شوند، ساختارها پاکیزه بمانند، رحمت معیار سیاست گردد و خیر فعالانه رهبری شود، درها به‌طور غیرمنتظره‌ای گشوده می‌شوند.

ایشان با گشودن دروازه‌های برکت الهی بر روی انسان‌ها، راه و رسم زندگی سعادتمند را تعلیم دادند، بار تکالیف سنگین را از دوش مردم برداشتند و آن‌ها را از قید آداب و رسوم جاهلی و خرافات رها ساختند. در عصر جاهلیت که جهان در ظلمت جهل و فساد غرق بود، ایشان مشعل فروزان هدایت را برافروختند و موجب تحولات عمیق عقلی، روحی، اجتماعی و تمدنی شدند که تا به امروز نیز آثار پربرکت آن مشهود است. ایشان نه تنها به ارمغان‌آورنده برکات بودند، بلکه با حضورشان، تمامی نعمت‌ها و خیرات جامعه را به سوی رشد و بالندگی سوق دادند.

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها