علامه حسنزاده آملى دراسفند سال 1307، در روستاى «ایرا» از توابع لاریجان شهرستان آمل دیده به جهان گشود. وى دوران کودکى را در دامان پر مهر خانوادهاى مؤمن سپرى کرد.

عالم عامل ولادت و دوران کودکى حوزه علمیه آمل مهاجرت به تهران در شهر مقدّس قم ولادت و دوران کودکى علامه حسنزاده آملى دراسفند سال 1307، در روستاى «ایرا» از توابع لاریجان شهرستان آمل دیده به جهان گشود. وى دوران کودکى را در دامان پر مهر خانوادهاى مؤمن سپرى کرد. و با راهنمایى پدر، براى فراگیرى علوم و ادبیات به مکتب خانه رفت. بعد از آن، تحصیلات خود را در دبستان پىگرفت و بعد از کلاس ششم ابتدایى، به دلایلى ترک تحصیل نمود. در کلاس دوم ابتدایى بود که مادرش از دنیا رفت و در 16 سالگى پدر خود را از دست داد. بعد از ترک تحصیل، حدود یک سال و نیم نزد خانواده به سر برد، تا آن که بارقهاى الهى نصیب او گردید. استاد حسنزاده در این موردمىگوید : «حدود پانزده سال داشتم و قرآن را تازه فرا گرفته بودم، از قواعد تجوید چیزى نمىدانستم که یک روز رفتم صحرا نزد بنده خدایى که از خویشاوندان ما بود و ایشان قرائت قرآنش خوب و مشغول شخمزدن در زمین بود، گفتم: سؤالى دارم و آن این که در سوره توحید در قرآن نوشته شده است: (ولم یکن له کفواً احد)، چرا با این که با نون نوشته شده است، ما آن را به صورت ولم یکلله - با «لام» - مىخوانیم؟ آن مرد کشاورز گفت: باید با نون نوشت و با لام خواند. زیرا نون به حروف یرملون رسیده است. گفتم: یرملون یعنى چه؟ ایشان توضیحاتى در این باب داد و سپس با لحنى جدّى و خوش فرمود: شما با این سن و سال، فرصت را غنیمت بشمارید و بسیار مناسب است که به دنبال تحصیل علوم و معارف دینى بروید. این کلام تحوّلى در من ایجاد کرد و بسان آتشى بود که در روحم روشن شد. این جمله منشأ آن شد تا با توجه به آمادگى روحى، نزد عالم بزرگوار «آقا ابوالقاسم فرسیو» بروم. ایشان به گردن من زیاد حق دارند، به دنیا بسیار بىاعتنا بود و از سوى رضاخان خیلى آزار دید. ایشان ما را راهنمایى کردند و گفتند: کتاب جامع المقدمات را تهیه کنید و از آن روز بود که در سلک طلاب علوم دینى و روحانیت قرار گرفتم.» حوزه علمیه آمل آیةاللَّه حسنزاده از پدر خویش براى ورود به مدرسه علوم دینى اجازه خواست و او هم بىدرنگ، با شادمانى وافر و گریهاى از سرشوق و سرور، اجازه داد و فرزند را در خصوص تصمیمى که در پیش گرفته بود، نصیحت کرد و به صبر و استقامت و اِتکال به خداى متعال و کوشش و مجاهدت در تحصیل، کمال توصیه نمود. آیةاللَّه حسنزاده در مهر ماه 1323 / شوّال 1363 ه.ق. به حوزه علمیه آمل واقع در مسجد جامع شهر راه یافت. معروفترین فردى که علاّمه حسنزاده در آمل از محضرش کسب فیض نمود، ابوالقاسم فرسیو مىباشد که با ایشان از یک طایفه بود. ابوالقاسم فرسیو، از محققان و مؤلّفان عصر خویش محسوب مىگردید و مدتها در تهران، مدرّس و کتابدار مدرسه عالى شهید مطهرى بود. او با ظلم و جور رضاخان سرسازش نداشت و نفرت خود را از این ستمگر اعلام نمود. وقتى رضاخان روى کار آمد، امر قضاوت را به ایشان پیشنهاد نمود، ولى او نپذیرفت. رضاخان عصبانى شد و او را از سِمَت استادى و کتابدارى بر کنار کرد و برنامههاى علمى و فرهنگى او را با دشوارىهایى مواجه ساخت. آیةاللَّه شیخ محمّد غروى که در فقه و اصول مجتهد بود و از شاگردان آخوند خراسانى، آیةاللَّه سید ابوالحسن اصفهانى و آیةاللَّه نائینى مىباشد، از دیگر استادان علاّمه حسنزاده در آمل به شمار مىرود. شیخ عزیزاللَّه طبرسى که از دانشمندان پارساى آمل بود، آداب خوشنویسى را به وى آموخت. استاد حسن زاده توانست جامع المقدمات، شرح الفیه، سیوطى، حاشیه ملاعبداللَّه، شرح جامى، شمسیه، شرح نظام، مطول، معالم، تبصره، مغنى اللبیب، شرایع، شرح لمعه و قوانین (تا مبحث عام و خاص) را در حوزه علمیه آمل فرا بگیرد. آیةاللَّه حسنزاده پس از این که علوم مقدماتى را فرا گرفت، به تدریس آن پرداخت. علاّمه حسنزاده درباره دوران طلبگى خود در آمل مىگوید: «در همان اوایل جوانى نماز شب من ترک نمىشد. اساتید به ما مرتّب تأکید مىکردند: شما باید در رفتار و کردارتان مواظب باشید و مراعات بکنید. اساتید، خیلى مواظب اخلاق ما بودند و از این جهت به گردن ما حق دارند ... در دو جناح علم و عمل خیلى مواظب ما بودند. خودشان هم بسیار مردم وارستهاى بودند. بنده به نوبه خودم، در این شش سال که شاگرد آنها در آمل بودم، هیچ نقطه ضعفى در آنها ندیدم. حرکاتشان، معاشرت ایشان، همه خوب و پاکیزه بود و بسیار مردم قانعى بودند. در آن سختى روزگارشان، با چه صبر ایمانى به سر بردند.» استاد حسنزاده درباره سالهاى نخست طلبگى و برکات معنوى آن سالها، چنین مىگوید: «در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگى که در مسجد آمل سرگرم به صرف ایام در اسم و فعل و حرف بودم، در سحرخیزى و تهجد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم. در رؤیاى مبارک سحرى، به ارض مقدّس رضوى تشرّف حاصل کردم وبه زیارت حضرت علىبن موسىالرضا علیه السلام نائل شدم. در آن لیله مبارکه، قبل از آن که به حضور باهرالنور امام مشرّف شوم، مرا به مسجدى بردند که در آن، مزار حبیبى از احباءاللَّه بود و به من فرمودند: در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که برآورده است. من از روى عشق و علاقه مفرطى که به علم داشتم، نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم. سپس به پیشگاه والاى امامهشتم رسیدم و عرض ادب نمودم. بدون آن که سخنىبگویم، امام که آگاه به سرّ من بود، فرمود: نزدیک بیا! رفتم و چشم بر روى امام گشودم،دیدم بادهانش آبدهانِمبارک راجمع کرد وبر لب آورد و به من اشارت فرمود که بنوش! امامخمشد ومن زبانمرا در آوردم وباتمام حرص و وَلَع، از کوثر دهانش آب حیات نوشیدم.» بار دیگر که استاد حسنزاده از ضغف بینایى خویش ناراحت بود، در رؤیایى شیرین به زیارت امام رضا علیه السلام تشرّف حاصل نمود و آن حضرت در عبارتى تصریح فرمود: «ما ضامن چشم توایم.» و با این بشارت براى ایشان یقین حاصل گردید که هر دو چشم تا آخرین دقایق عمر بینا خواهند بود. مهاجرت به تهران استاد حسنزاده در اواخر آموزش دروس مقدماتى حوزه، به دستور آیةاللَّه غروى ملبّس به لباس مقدّس روحانیت گردید و در 22 سالگى، در شهریور 1329 براى ادامه تحصیل، به تهران رفت. استادان او در حوزه علمیه تهران عبارتند از: 1- آیةاللَّه حاج سید احمد لواسانى ، فرزند سید ابوالقاسم: وى در سال 1313 ه.ق. در نجف اشرف به دنیا آمد و مقدمات و سطح را نزد آیةاللَّه سید محمّدتقى خوانسارى و آیةاللَّه حاج شیخ محمّد حسین اصفهانى فرا گرفت و در سال 1339 ه.ق. به ایران آمد. و پس از مدتى، به عراق رفت و سپس به قم مهاجرت نمود و در سال 1357 ه.ق. بار دیگر به نجف رفت و سه سال بعد به ایران بازگشت و در تهران ماندگار شد و به تدریس در مدرسه محمّدیه - واقع در بازار - پرداخت. وى به امر آیةاللَّه بروجردى ، چند سال در مدینه، سرپرستى شیعیان را عهدهدار بود و در ایام حجّ به امور حاجیان رسیدگى کرد. علاّمه حسنزاده درباره او مىگوید: «از کسانى که باید در ابتداى ورودم به تهران نام ببرم، که بسیار به گردن من حق دارند و پدرى فرمودند ... و در تربیت و تعلیم من سهم به سزایى دارند، مرحوم آیةاللَّه آقا سید احمد لواسانى؛ است. بنده بقیه لمعه را، با جمع دیگر از رفقا تا آخر کتاب حدود و دیات، در خدمت ایشان خواندیم. همچنین از قسمت عام و خاص قوانین تا آخر آن در مدت سه سال، این دو خوانده شد.» علاّمه حسنزاده سیزده یا چهارده سال در تهران، در درسهاى او شرکت کرد. 2- آیةاللَّه میرزا ابوالحسن شعرانى (1320 - 1393 ه.ق.)؛ ایشان درسهاى زیر را نزد علاّمه شعرانى فرا گرفت: مکاسب؛ رسائل؛ کفایه؛ طهارت، صلوة، خمس، زکات، حج و ارث جواهر، شرح خواجه طوسى بر اشارات ابن سینا؛ بیشتر مطالب کتاب «اسفار» ملاّ صدرا؛ کتاب نفس، حیوان، نبات و تشریح «شفاى» ابن سینا؛ یک دوره تفسیر «مجمع البیان» طبرسى؛ شرح شاطیه؛ «هیئت» قوشچى؛ «شرح چغمینى» قاضى زاده رومى با اصول اقلیدس؛ «اکرمانالاوس» به تحریر خواجه طوسى، شرح علاّمه خضرى بر تذکره خواجه، از اول تا آخر «زیج» بهادرى «مجسطى» بطلیموس به تحریر خواجه طوسى؛ دوره دو جلدى «جامع الرواة» حاج محمّد اردبیلى؛ (در رجال و درایه)؛ قانونچه چغمینى و تشریح کلیات «قانون» بوعلى سینا. آیةاللَّه حسنزاده از علاّمه شعرانى ، اجازه اجتهاد و اجازه نقل حدیث و مطالب صحیفه سجادیه را گرفت و اصول کافى را با راهنمایى او، اعراب گذارى کرد. 3- استاد حسنزاده با راهنمایى علاّمه شعرانى، به حضور آیةاللَّه حاج میرزا سید ابوالحسن رفیعى قزوینى (1315 -ه.ق.) تشریف فرما گردید و چند سالى در محضر مبارکش به تحصیل علوم نقلى و عقلى پرداخت. 4- علاّمه حسنزاده یازده سال نزد آیةال لَّ ه میرزا مهدى الهى قمشهاى (1283 - 1352ش.) حکمت «منظومه» سبزوارى و مبحث نفس «اسفار» و حدود نصف «شرح خواجه بر اشارات» ابن سینا را فرا گرفت و نیز از مجلس تفسیر قرآن آن مرحوم فیض برد. آیةاللَّه قمشهاى براى پذیرش وى در درس، استخاره مىکند که آیه (و ممّا رزقناهم ینفقون) مىآید . 5- آیةآللَّه حاج شیخ محمّد تقى آملى (1320 - 1390 ه.ق.) استاد خارج فقه و اصول آیةاللَّه حسن زاده در تهران بود. 6- استاد حسنزاده در تهران از خرمن حکیم الهى، شیخ محمّدحسن فاضل تونى (1298 - 1380 ه.ق.) خوشهها چید. 7- علاّمه حسنزاده بخشى از شفاى ابوعلى سینا را نزد میرزا احمد آشتیانى (1300 - 1395 ه.ق.) فرا گرفت. خودش مىگوید: «آقا میرزا احمد آشتیانى جامع علوم عقلى و نقلى و بزرگ مرد علم و عمل بود، در تهران قانون و طبّ [تدریس] مىفرمودند» در شهر مقدّس قم آیةاللَّه حسنزاده آملى در روز دوشنبه 25 جمادى الاولى سال 1383 ه.ق. 1342/7/22، از تهران به قم رفت. هفده سال از محضر علاّمه سید محمّد حسین طباطبایى و برادرش، سید محمّد حسن الهى قاضى طباطبایى بهرهمند گردید. ایشان از این توفیق چنین یاد مىکند: «وقتى در محضر مرحوم حاج شیخ محمّد تقى آملى دهان باز کردم و اظهار توقعى نمودم، به من فرمودند: آقا! شما بدانید اگر انسان باید در تحت تربیت کامل به جایى برسد، براى شما بهتر از آقاى طباطبایى در قم کسى را نمىشناسم» آیةاللَّه حسنزاده کتاب «بحارالانوار» علاّمه مجلسى را نزد علاّمه طباطبایى خواند. در وصف مقام فقهى استاد خویش، خاطرنشان ساخت: «ایشان بدون اغراق و در فن اصول و فقه هر دو مجتهد بود و این تعلیقات ایشان بر کفایه که چاپ شده است، مشت نمونه خروار است.» علاّمه طباطبایى پس از اقامت در قم، به تدریس فقه پرداخت، ولى بعد به تدریس حکمت و فلسفه و تفسیر قرآن روى آورد. استاد دیگر آیةاللَّه حسنزاده، سید محمّد حسن الهى (1326 - 1387 ه.ق.) در سال 1345 ه.ق. به قم آمد. آیةاللَّه حسنزاده محضر ایشان را درک کرد و دانستههاى فلسفى و عرفانى خویش را نزد وى تکمیل کرد. یکى از شخصیتهایى که استاد حسن زاده در قم از فروغ دانش او برخوردار گردید، سید مهدى قاضى طباطبایى فرزند حاج میرزا على آقا قاضى مىباشد که در علوم غریبه و حکمت و عرفان تخصّص داشت. و به دلیل طىّ مراحل سیر و سلوک، ریاضت نفس و تصفیه درون بر اثر عبادت و تهجد، به مکاشفاتى دست یافته بود. علاّمه حسنزاده پس از استفاده از محضر استادانى که اجمالاً بدانها اشاره گردید، خود در قم حوزه درسى تشکیل داد و صدها شاگرد در عرصههاى حکمت و فلسفه و عرفان پرورش داد. ایشان از همان سالهاى نخست طلبگى در آمل، دروسى را که مىخواند، تدریس مىکرد. وى وقتى مطول مىخواند، سیوطى و شرح نظام را درس مىگفت. او 6 دوره مطول را تدریس کرد. آیةاللَّه حسنزاده در حوزه علمیه قم به تدریس اسفار، «شرح فصوص» قیصرى و شرح تمهید القواعد و مصباح الانس پرداخت و حدود 17 سال به تدریس ریاضیات، هیئت، وقت و قبله پرداخت و «دروس معرفة الوقت و القبله» محصول این درسها است. نویسنده: غلامرضا گُلىزواره تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه
-
[placeholder]