امام علی (علیه السلام) و اقتصاد اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام علی (علیه السلام) و اقتصاد اسلامی - نسخه متنی

محمد دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


وقف كردن چشمه هاى فراوان براى مستمندان


جوانى بنام 'ابى نيزر' از فرزندان نجاشى پادشاه حبشه، در كودكى به مدينه آمد، در محضر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم، اسلام را پذيرفت، و در خدمت آن حضرت زندگى مى كرد،پس از رحلت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم در خدمت فاطمه عليها السلام و فرزندان او عليهم السلام بود.

ابونيزر مى گويد:

من حراست دو مزرعه اميرالمؤمنين عليه السلام را به عهده داشتم كه يكى 'عين ابى نيزر' و ديگرى 'بُغيبغه' بود.

روزى آن حضرت در مزرعه به من فرمود:

طعامى براى خوردن هست؟

گفتم:

دارم ولى آن را براى اميرالمؤمنين عليه السلام مناسب نمى بينم، چون كه آن را از كدوى مزرعه با دُنبه گوسفند تهيّه كرده ام،فرمود: بياور، غذا را آوردم.

امام على عليه السلام برخاست و در جوى آب دست خويش را شست، بعد مقدارى از آن كدو را ميل فرمود، سپس دست خويش را خاكمال كرد و با دو دست مقدارى آب نوشيد، آنگاه فرمود:

اى ابانيزر دست ها پاكترين ظرفند، سپس با رطوبت دست ها شكم مبارك خويش را مسح كرد و فرمود:

مَنْ اَدْخَلَهُ بَطْنُهُ فِى النَّارِ فَاَبْعَدَهُ اللَّهُ.

'هركه شكمش او را داخل آتش كند، خدا او را از رحمت خويش دور فرمايد.'

آنگاه كلنگ را به دست گرفت و براى كندن چاه به درون آن رفت، كلنگ مى زد و ذكر خدا را زمزمه مى كرد، سپس از چاه بيرون آمد كه هنوز از آب خبرى نبود.

از پيشانى آن حضرت عَرَق مى ريخت،دفعه ديگر داخل چشمه گرديد، و كلنگ زد، آنگاه چشمه به آب رسيد، آب به اندازه گردن شتر بيرون مى زد، حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام به سرعت بيرون آمد و فرمود:

خدا را گواه مى گيرم كه اين چاه در راه خدا صدقه است. ابانيزر براى من دوات و كاغذى بياور.

به زودى آن دو را محضرش آوردم امام اينگونه نوشت:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحمن الرَّحيم، هذا ما تَصَدَّقَ بِهِ علىّ اميرالْمُؤمِنين تَصَدَّقَ بِالضَّيْعَتَيْنِ بِعَيْنِ اَبى نِيْزَر وَ البُغَيْبِغَةِ عَلَى فُقَراءِ الْمَدينَةِ وَ ابْنَ السَّبيلِ، لِيَقَى اللَّهُ بِهِما وَجْهَهُ حَرَّ النَّارِ يَوْمَ القِيامَةِ لا تَباعاً وَ لا تُوهَبا حَتَّى يَرِثُها اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْوارِثينَ اِلاَّ اَنْ يَحْتاجَ اِلَيْهِما الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ، فَهُما طِلْقٌ لَهُما وَ لَيْسَ لِغَيْرِهِما.

'به نام خداوند بخشنده مهربان، اين چاه، چاهى است كه على عليه السلام اميرالمؤمنين آنرا صدقه جاريه قرار داد و آن دو مزرعه معروف به عين ابى نيزر و بغيبغه است.

بر فقراء اهل مدينه و در راه ماندگان تا خدا چهره على را در روز قيامت از آتش جهنّم نگاه دارد.

اين دو، قابل فروش و هبه به ديگرى نيستند تا روزى كه به خدا ارث رسند و او بهترين وارثان است، مگر اينكه حسن و حسين به آن دو احتياج پيدا كنند كه مطلق در اختيار آن دو مى باشند.'

محمّد بن هشام مى گويد:

امام حسين عليه السلام روزى مقروض شد، معاويه به او نامه نوشت، حاضرم 'عين ابى نيزر' را به دويست هزار دينار بخرم.

امام حسين عليه السلام فرمود:

'اِنَّما تَصَدَّقَ بِها اَبى، لِيَقَى اللَّهُ وَجْهَهُ حَرَّ النَّارِ'

"همانا اين چاه پر آب را پدرم در راه خدا به نيازمندان بخشيد تا از آتش جهّم در امان باشد و من به هيچ قيمتى آنرا نخواهم فروخت". [ الكنى و الالقاب، كلمه مبرّد، سير الائمّة ج 1 ص 321. ]

بخشيدن لباس هاى اهدائى


در زمان رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم حلّه هايى 'پيراهن هاى قيمتى' به آن حضرت تقديم كردند و پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم آنها را در ميان اصحاب تقسيم كرد، و پيراهنى را نيز به امام على عليه السلام بخشيد.

پس از چند لحظه يكى از ياران رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از راه رسيد و وارد مسجد و در جمع ياران قرارگرفت،پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم خطاب به اصحاب فرمود:

چه كسى پيراهن خود را به اين يار تازه رسيده مى بخشد؟

كسى جواب نداد.

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بلافاصله اعلام آمادگى فرمود و سهم خود را به آن شخص بخشيد. [ حلية الابرار ج 1 ص 370. ]

/ 120