امام علی (علیه السلام) و اقتصاد اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام علی (علیه السلام) و اقتصاد اسلامی - نسخه متنی

محمد دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


بخشيدن شمشير به دشمن


در يكى از جنگ ها كه همه با حريف خود سرگرم مبارزه بودند، حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام با مشركى درگير شد و مبارزه ادامه پيدا كرد كه ناگاه شمشير دشمن شكست، و او از اخلاقيّات امام على عليه السلام اطّلاع داشت،فوراً گفت:

اى على شمشيرت را به من بده.

حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام شمشيرى را به سوى او انداخت،دشمن شگفت زده شد، و گفت:

در چنين موقعيّت خطرناك شمشير به دشمنت مى بخشى؟

امام على عليه السلام پاسخ داد:

تو دست تقاضا به سوى من دراز كردى، و رد كردن درخواست دور از شيوه كَرَم و بخشندگى است.

مرد مشرك از اسب پياده شد و گفت:

اين روش اهل ديانت است،و پاى مبارك حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام را بوسيد و مسلمان شد. [ فروع كافى ج 4 ص 39. ]

اين الگوى رفتارى يكى از جلوه هاى اخلاق فردى امام على عليه السلام به حساب مى آيد، كه حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام دشمن را مى شناخت و مى دانست كه دشمن با اين بخشش كريمانه، مسلمان مى شود، و حق را مى يابد، و تازه امام على عليه السلام شمشير ديگرى نيز داشت.

و اگر هم شمشيرى نداشت، چون علوم و فنون دفاعى را مى دانست و با شجاعت و شهامتى كه داشت، مبارزه با دشمن را ادامه مى داد و خود را حفظ مى كرد.

امّا هم اكنون نمى توانيم به سربازان عمل كننده بگوئيم، در گرما گرم نبرد تفنگ خود را به دشمن ببخش.

و به نقلى ديگر:

در يكى از ميدان هاى جنگ، دشمن حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام كه حمله را آغاز كرد، شمشير او شكست، فوراً از امام درخواست كرد و گفت:

اى على شمشيرى به من بده.

امام على عليه السلام بدون درنگ شمشيرى به او داد، و فرمود:

دست حاجت به سوى من دراز كردى، دور از كَرَم است كه تو را محروم كنم.

دشمن در شگفتى فرو رفت و خود را به پاهاى حضرت افكند، و گفت:

اين راه ورسم دينداران است كه نياز حاجتمندان را برآورند. [ بحارالانوار ج 41 ص 69 - و - مناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 87 - و - سفينة البحار ج 1. ]

كمك به ابن ملجم


وقتى ابن ملجم در مدينه مريض شد، دو سه هفته در منزل حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام پذيرائى و مداوا گرديد، به هنگام رفتن به سوى يَمَن، اسب سوارى از امام على عليه السلام درخواست كرد،و حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام دستور داد كه اسب سرخ موئى به او بدهند.

وقتى سوار شد و رفت امام على عليه السلام شعر معروف عمرو بن معديكرب را خواند، كه:

"من زنده بودن او را مى خواهم و او اراده كشتن من را دارد". [ ارشاد شيخ مفيد ص 13. ]

/ 120