تبیان، دستیار زندگی

جلد هـفتم - صفحه 85 -  روحانيت دژ تسخيرناپذير اسلام

صفحه : 85

طاغوتي را - ارتش طاغوتي را [و] كساني كه از اجانب دنبال سر او بودند - اينهابا"الله اكبر" از بين بردند.

ارتش ما، آنهايي كه پاك بودند، آلوده نشده بودند به چيزهايي كه - كثافاتي كه -طاغوت داشت ، به سوي ملت برگشتند و با ملت شدند. الان ارتش ما، ژاندارمري ما - همه اينها - قواي انتظامي ما، شهرباني ما، در خدمت اسلام است ؛ و آنچه مربوط به طاغوت بود دفن شد و دفن مي شود. امروز شما آزاديد و هيچ خوف از ستمكاران نداريد وخوف از دولتها نداريد؛ چون دولتها اسلامي است و خيانت نمي كنند و جباريت نمي كنند.

روحانيت دژ تسخير ناپذير اسلام

امروز اشخاصي كه ديده اند در راس اين قوا روحانيت بوده است و روحانيت در همه اقشار ملت - مقدم بر همه اقشار - در اين نهضت قيام كرده است و ساير ملت دنبال او، به واسطه اسلاميت و به واسطه قرآن مجيد، قيام كرده است ، درصدد برآمدند كه باروحانيت معارضه كنند. آنهايي كه در اين نهضت هيچ حظي نداشتند، امروز از روحانيت انتقاد مي كنند، مي گويند روحانيت نباشد. اين خيال خامي است براي اشخاص خام يابراي اشخاص خائن . روحانيت در راس ما هست و ما تبع روحانيت هستيم . ملت ما تبع روحانيت است و اگر روحانيت در كار نبود، اين نهضت به ثمر نمي رسيد. . . من به همه كساني كه براي كشور خودشان كار مي خواهند بكنند و علاقه به كشور خودشان دارندنصيحت مي كنم كه اين صف الهي را نشكنيد. شكستن اين صف ، شكستن قرآن است ،شكستن اين صف ، شكستن اسلام است ؛ اگر بيرق اسلام در راس ملت ما نباشد، تا آخر . . .برده و كاركن ديگران خواهند بود. آنهايي كه به كشور خودشان علاقه مند هستند، اين سد را نشكنند، و نمي توانند بشكنند. ملت ، ملت با روحانيت است ؛ آنكه به اسلام علاقه دارد، به كارمندان اسلام (2) هم علاقه دارد. اگر بعض كساني كه به طور قاچاق وارد در