• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـفتم - صفحه 517 -  جمهوري اسلامي از لفظ تا عمل
صفحه : 517
جمهوري اسلامي از لفظ تا عمل
الان ريشه هايي از آن رژيم سابق و عمالش هست . آنطوري كه گفته مي شود در
حسب ظاهر فريبنده همان فريبهايي كه شاه در آن وقت ، شاه سابق در وقت سلطنتش مي داد ماها را، و صورت فريبنده درست مي كرد: "دروازه تمدن بزرگ " عرض مي كنم ،دهقان كذا، "آزادزنان و آزادمردان "، "بيرون آوردن نيمي از ملت را براي خدمت "،همين حرفهايي كه حرف است ، محتوا ندارد، همين حرفهاي فريبنده الان روي هرنقشه اي كه كشيده شده است ؛ و با دقت كشيده شده است . و كاردارها و آن اشخاصي كه درست مطالعات در همه روحيات مردم داشتند و دارند همين مسائل را، حالا مي بينند كه تا اينجا رسيده است ، نگذارند جلو برود. اينها فهميده اند كه اگر اين نهضت به اين قدرتي كه تا حالا آمده است برود جلو، اين اسباب اين مي شود كه بكلي تا آخر دست آنها كوتاه بشود. اين را مي خواهند در اين نيمه راه خفه اش كنند. و لهذا در همه قشرهاي مختلفي كه اينها عمالشان هست تبليغاتي شروع شده است دامنه دار. توي كارگرها مي روند يك صورتي ، با يك وضعي ، صحبت مي كنند كه خوب ، براي كارگر هم كه باز فكري نشد. كوخانه ؟ كو زندگي ؟ كو چطور؟ آن روزي كه كارگر اعتصاب كرد و هيچ توجه به خانه و به زندگي نداشت و با اعتصاب خودش جلو رفت ، حالا مي آيند به او مي گويند كه خوب ،اين هم جمهوري اسلامي ! پس چه شد الان ؟ كو خانه تان ؟ كو [حقوقتان ]؟ آنها هم غفلت مي كنند از اينكه خوب ، ما باز نرسيديم به جمهوري اسلامي . حالا باز الفاظ است ؛ معاني تا حالا نيست ؛ ما بين راه هستيم ؛ باز به مقصد نرسيديم . مثل اينكه مثلا يك رئيس كارواني به دوستان و اجزاي كاروان بگويد كه ما وقتي به منزل رسيديم ، همه اسباب ووسايل راحتي آنجا فراهم است . بعد كه دارند حركت مي كنند، يك جا اينها اعتقادشان اين اصل بشود كه رسيده ايم ؛ باز مي بينند كه نه ديگر، باز زحمت و باز جور و باز راه رفتن و باز [مشكلات ] است ؛ هي بروند ايراد بگيرند كه خوب ، ما كه رسيده ايم حالا، پس كواين وعده هايي كه تو كردي ! خوب اين غفلت از اين است كه ما نرسيده ايم . باز به آنجايي كه بايد برسيم ، نرسيديم .