• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـفتم - صفحه 368 -  ناراضي تراشيها
صفحه : 368
ناراضي تراشيها
اينها كه مي آيند، مي گويند كه چه شد، نه اينكه ندانند چه شده ؛ مي دانند كه كاري شده است كه دست اربابها را كوتاه كرده ؛ مي دانند خيلي كار شده ؛ مي دانند كه يك معجزه اي شده است كه دست اربابها كوتاه شده . چه بكنيم كه دست اربابها دوباره باز بشود؟ برويم بگوييم "چه شد، چيزي نشد، هيچ خبري نشد"! آنها مي دانند كه اين قدرت شيطاني شكست و رفت ؛ اينها مي دانند كه نفت مال خودمان شده است ، و خودمان بايد ديگربرداشت از آن بكنيم . اينها مي دانند كه امريكا و شوروي و انگلستان و ساير ابرقدرتهانمي توانند ديگر الان در مملكت ما يك تصرفي بكنند؛ ولو شياطينشان مشغولند، لكن خودشان نمي توانند بيايند مستقيما يك دخالتي بكنند؛ چنانكه مي كردند.
است كه خدا براي بشر قرار داده .
اينها مي دانند اينها را؛ نه اينكه غافلند. اينها استادند در فن خودشان ! تحصيلكرده انداينها! اينها را آنها تربيت كرده اند؛ اجنبيها تربيت كرده اند؛ براي اينكه يك همچو موقعي به دردشان بخورند. مي خواهند الان اذهان را از آن معنايي كه همه دنبالش بوديم ، كه پهلوي و امثالش نه ، و حكومت اسلامي آري - "نه " آن شد، اما "آري " آن تا حالا نشده ؛ما فقط راي داديم . همه شما راي داديد به اينكه "جمهوري اسلامي "، اما تا حالاجمهوري اسلامي پياده نشده ، اينها خوف اين را دارند كه اين جمهوري اسلامي تحقق پيدا بكند؛ يعني بعد از راي ، واقعش هم واقع بشود. از اين مي ترسند، مي خواهند نگذارنداين بشود؛ چنانچه مي خواستند نگذارند راي بدهند مردم . خيلي از صندوقها را - ازقراري كه به ما اطلاع دادند - سوزاندند! خيلي جاها مسلح رفتند نگذارند مردم راي بدهند. با اينكه خوب ، اين راي ملي بود و مردم مي خواستند راي خودشان را بدهند -همه هم با اشتياق - چرا مي خواستند نگذارند؟ براي اينكه مي ديدند كه با اين راي ،دستشان كوتاه مي شود. حالا هم مي بينند كه خوب ، حالا رايشان را دادند، تا حالا كه نشده ، نگذاريم بشود؛ يك كاري بكنيم نشود. چه بكنيم كه نشود؟ برويم در بين اقشار