• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـفتم - صفحه 439 -  احترام به ارتش اسلام
صفحه : 439
همه ما موظفيم به اينكه هر كدام به اندازه اي كه ازمان كار مي آيد به همان اندازه كاربكنيم . محول نكنيد شما به ما و ما به شما، ما همه به ژاندارمري ، ژاندارمري به شما. هركس در هر جايي كه دارد، هر كس در هر جايي كه دارد مشغول كارش بشود و تقويت كنند. شماها صحبت كنيد تقويت كنيد رفقايتان را. تحذيرشان كنيد از اينكه اينهايي كه دارند تحريك مي كنند شما را كه نه ، نبايد شما مثلا سلسله مراتب را حفظ كنيد، اينهاخيانتكارند، اينها مي خواهند نگذارند يك ارتشي درست بشود. اينها مي خواهندنگذارند يك مملكت آباد بشود. اينها را بايد موعظه كنيد، بگوييد؛ اشخاص بيايندبگويند به اينها و آنها را بيدارشان كنند، ان شاءالله من بعدا هم كه . . . . به صحبتهايي كه تاحالا كردم توجه كنيد. من شايد مكرر اين كلمه را گفته ام كه آنهايي كه خيانتكار بوده اند وجنايتكار يا فرار كردند يا گرفتار شده اند و الان اينهايي كه هستند اشخاصي هستند كه براي اسلام دارند كار مي كنند. الان اين ارتش ، ارتش اسلام است و ارتش اسلام احترام دارد و كسي حق ندارد اين احترام را از آنها سلب بكند و خوب عرض مي كنم گفتن يك مطلب است ؛ وادار كردن به اينكه يك همچو كاري را اشخاصي كه مي كنند اشخاص ديگر جلويش را بگيرند مسئله ديگر است كه اين بايد بشود و ان شاءالله مي شود اين هم .
در هر صورت شما مطمئن به [اين ] معنا باشيد كه اينطور نيست كه گفته مي شود كه
احترام به ارتش اسلام
از من بيايد انجام مي دهم . وقتي اينطور شد، يك همچو حسي در يك ملتي پيدا شد كه همه افراد خودشان را موظف دانستند به اينكه هر كس در هر جا هست كار كند براي كشور خودش ، 35 ميليون آدمي مي شود كه كار مي كنند براي ملت ، محال است كه آن وقت كارشان درست نشود. اما اگر بنا شد كه شما رفتيد سراغ كارتان بگوييد به من چه ، من كه زورم نمي رسد به اين كار، من هم بگويم خوب من يك طلبه هستم ، من هم زورم نمي رسد، آن يكي همين طور، كارگر هم همين طور، همه چيز باقي مي ماند سر جاي خودش .