• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـفتم - صفحه 215 -  آزادي و اتحاد، از دستاوردهاي انقلاب
صفحه : 215
آزادي و اتحاد، از دستاوردهاي انقلاب
در هر صورت ، الان يك وضعي ما داريم كه در حال حركت بوديم و غفلت ازمسائل ، مردم داشتند. شكستند اين سد را، حالا كه برگشته ، اين پوسيده هايي كه مانده انداز آنها و مردم هم يك قدري به حال خودشان برگشته اند، حوائج خودشان را مي بينند،[دائما] مي روند دنبال حوائج خودشان ، ديگر از آن مقصد اصلي يك قدري دارند كنارمي روند، حوايج خودشان را مي بينند، از اين طرف آن ريشه هايي هم كه از آنها مانده است افتاده اند دور كارخانه ها و مدرسه ها و اينها، هر جا به يكجور تبليغات مي كنند كه "اي ديديد، هيچ چيز نشد"! هيچ چيز نشد؟ مي خواهيد چه بشود حالا؟ ما مي گوييم تاحالا - بعدها هيچ چيز هم نمي شود - ما الان با هم نشسته ايم آزاد داريم صحبت مي كنيم .شما جرات نمي كرديد پيش ما بياييد، ما هم جرات نمي كرديم پيش شما بياييم ؛ فردابيرون مي رفتيم مي گرفتند ما را مي بردند حبس مي كردند، زجر مي كردند، داغ مي كردند؛روي تاوه جوانهاي ما را بو دادند در آن زيرزمينها! خوب ، از اين بهتر چه كه حالا ما آزادنشستيم ؟ ولو نداريم چيزي بخوريم اما آزاديم . از اين بهتر چي كه آن خارجيها كه مي آمدند و بر ما حكومت مي كردند حالا نمي توانند حكومت كنند؟ رفتند سراغ كارشان !حالا شيطنت مي كنند؛ آن وقت با قدرت از سفارت خود، اين مردك (8) گفت كه ازسفارت صورت مي آوردند و ليست مي آوردند كه اينها بايد وكيل بشوند و وكيل هم مي كردند! خودش در كتابش (9) نوشته اين را منتها براي مداحي خودش ! مي گويد ديگرحالا اينطور نيست ؛ من حالا همه را سر جاي خودش نشانده ام ! اينكه مي گفت پدر من
مردم چه ، آي علماي اعلام "! خوب ، اين همان بود كه علماي اعلام را مي گفت مثل حيوان نجس مي مانند! چطور حالا آمده مي گويد: "آي علماي اعلام ، مهلت بدهيد! من اشتباه كردم "! اين اشتباه را او هميشه خواهد كرد!