• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـفتم - صفحه 438 -  احساس مسئوليت نمودن تمامي افراد
صفحه : 438
هيچ يك از شما نمي توانيد از زير بار مسئوليت خارج بشويد. يك مسئوليت وجداني است ، ديني است ، الهي است ؛ ملي است . امروز شما نمي توانيد بگوييد كه خوب من زحمت بكشم آن وقت فرض كنيد كه يك كس ديگري منفعتش را ببرد. من هم بگويم كه خوب ما زحمت بكشيم يك كس ديگر چه كار بكند. امروز ديگر آن جور نيست .آنهايي كه منافع شما را از بين مي برند و شما را استثمار مي كردند نيستند. الا شايد كمي ، كه نمي توانند كاري بكنند. الان كسي شما را نمي تواند استثمار كند. الان يك مملكتي است مال خود شما. يعني شما نظرتان ، هر يك ما نظرمان ، به مملكت مثل نظرمان به عائله خودمان باشد؛ يك قدر هم بيشتر، يعني خيلي هم بيشتر، همه را ما عائله خودمان بدانيم .مملكت مال خود شماهاست ؛ مال همه ماهاست و اين آشفتگيها بايد به دست ماهادرست بشود.
احساس مسئوليت نمودن تمامي افراد
هر فرد يك فرد است لكن يك فرد به اندازه يك فرد كار ازش مي آيد. اجتماع ازافراد درست شده است . اگر از فرد كاري بر نمي آيد، از شما هم كاري بر نمي آيد. يك سنگ مثلا صد خرواري را يك نفر نمي تواند بلند بكند؛ بايد هزار نفر جمع بشونددورش ؛ لكن هر يك اينها يك مقدار قوه ايجاد كرده اند. اينطور نيست كه من دخالت نداشته باشم . من به اندازه خودم فشار دارم ، شما هم به اندازه خودتان ، او هم به [اندازه خودش ]. اين قوا وقتي كه رو به هم رفته جمع شد، آن وقت يك سنگ چند خرواري بلند مي شود. يك قطره باران يك قطره است ؛ از يك قطره هم نمي شود يك سيل درست شود؛ لكن اين قطره ها وقتي كه با هم جمع شدند مي شود يك سيل . و اين سيلهاوقتي با هم جمع شدند مي شود يك دريا. افراد حكمشان اين است : مثل قطره ها مي مانند.وقتي تنهايند كار ازش مي آيد، اما نه آن كار بزرگ . از او يك مقدار كار مي آيد، اگر اين قطره بنشيند كنار بگويد من كه قطره ام كار از من نمي آيد، آن قطره هم بنشيند كنار بگويد:[از] من هم كار نمي آيد، هيچ كاري انجام نمي گيرد. هر قطره بايد بگويد به اندازه اي كار