• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـفتم - صفحه 346 -  برادري و اتحاد، شكرانه نعمت الهي انقلاب
صفحه : 346
الان كه ما و شما برادرها با هم نشستيم اينجا، بايد با هم درد دلمان را بگوييم كه چي است درد ما و درمان چي است . درد فعلي ما همين ريشه هايي است كه ، ريشه هاي گنديده اي كه از رژيم سابق مانده است و مشغول مفسده هستند. در كارخانه ها مي روندنمي گذارند كارخانه ها به كار بيفتد. در صحراها و بيابانها و كشاورزي مي روندنمي گذارند كشاورزي به راه بيفتد. بين رعايا اختلاف مي اندازند. در هر جا به يك صورتي اينها دارند اختلاف مي اندازند. اين درد است . اگر اين درد خداي نخواسته علاج نشود، من خوف اين را دارم كه همان مسائلي كه ما پنجاه و چند سال به آن مبتلابوديم ، و همه شما تلخي آن را چشيديد، به صورت بدتري باز برگردد، به صورتي غيرصورت شاهنشاهي ؛ يك صورت ديگري . يا اگر بتوانند با همان صورت . من خوف اين را دارم كه اگر ما علاج اين مصيبت را، اين درد را نكنيم ، همان مسائل برگردد. دوباره همان سازمان امنيت و همان مامورين دولت و همان بساط، كه امكان نداشت براي ما يك همچو روزي با هم بنشينيم صحبت كنيم . اگر رژيم سابق بود، حالا شما همه توي حبس بوديد. از دم اين در كه آمده بوديد، همه را گرفته بودند و بعد هم ريخته بودند ما را برده بودند. به شكرانه اين نعمتي كه خداي تبارك و تعالي به ما عطا فرمود و ما را بر طاغوت غلبه داد، براي علاج اين دردي كه الان هست ، هيچ چيز علاج نيست و هيچ چيز شكرانه
فارس است ، به عنوان عشيره اي ، به عنوان اينكه اين گروه با آن گروه دو زبان دارند، دوفرهنگ دارند، از اين راه ، كردستان علي حده ، آذربايجان علي حده ، خراسان علي حده ؛به اين اسباب مختلف و تشبثات مختلفه مي خواهند كه برادرها را به هم بريزند. در تهران هم كه بياييد، مي بينيد كه به يك صورتهاي ديگري مي ريزند توي دانشگاههانمي گذارند دانشگاهها باز بشود. هر چند روزي يك بهانه اي درست مي كنند؛ با اين بهانه يك تظاهراتي مي كنند و يك اجتماعي مي كنند؛ و يك اختلافاتي مي خواهند ايجادبكنند.
برادري و اتحاد، شكرانه نعمت الهي انقلاب