• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد پنجم - صفحه 49 -  اعتصاب سراسري در ايران
صفحه : 49
اين همين طوري اين اموال ايران دارد از بين مي رود. و يك مقداري از آن توي جيب شاه و اين شصت هزار نفري كه مي گويند كه اتباع خورنده اين قضيه هستند؛ (2) يك مقدار زيادترش هم توي جيب امريكا و انگلستان ؛ و گازش هم [به ] شوروي مي رود. وحالا مردم مي خواهند ندهند اين را، ارتش مي گويد بدهيد. ارتش اگر مستقل بودنمي گفت بدهيد؛ چون وابسته است مي گويد بدهيد. پس ما ارتشمان ، كه يكي از اموري است كه بايد به او بگوييم ، يعني ايشان مي گويد هميشه كه ما استقلال داريم ، استقلال داريم ، و ارتش داريم و ارتش داريم ، ارتش ما به اين صورت است . الان وضع ارتش مااين است . اين ارتش ما در خدمت خلق است ؟! در خدمت مردم است و ملت است ؟! يااينكه بر ضد ملت است ؟ ملت كي هستند؟ ملت همين بازاري و همين - عرض مي كنم كه -زارع و همين كشاورز و همين صنعتكار و همين اداري و همين [دانشجو] است ؛ اينها كه همه ايستاده اند و مي گويند ما نمي خواهيم .
به مملكت ايران دارند مي كنند. آنها هم تحت نظارت كس ديگري هستند و خودامريكاست كه در اينجا اين كار را دارد انجام مي دهد. پس شما مي گويي ، ادعا مي كني كه اگر من بروم استقلال ايران از دست مي رود، (1) يعني اگر من بروم ديگر ارتش همچونيست كه تحت فرمان امريكا باشد و مردم را وادار كند كه - يعني كارگرها را - وادار كند كه نفت را بدهيد. حالا وادار مي كنند كارگرها را كه نفت را به امريكا بايد جاري بكنيد و ازجيب ملت ايران در هر روز چقدر نفت بيرون بكنيد، بدون اينكه به اين ملت ايران نفعي برسد.
اعتصاب سراسري در ايران
ادارات دولتي يكي پس از ديگري اعتصاب مي كنند و فرياد مي زنند كه نمي خواهيم سر اين كارها برويم كه نفعش به ديگران برسد؛ ما كارها را رها مي كنيم . دانشگاه ما الان