• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد پنجم - صفحه 371 -  آثار خيانت و جنايت شاه
صفحه : 371
كه نه ، ديگر در حبسها چيزي نيست ! ايشان اينطور مي فرمايند: اصلا آن حرفهايي كه گفته مي شود كه در حبسها زجر هست ، اينها نيست ديگر! بله آن چيزهايي كه پيشتر بود كه دستش را يك قدري اينطور مي كردند، نيست ديگر - ايشان اين جور مي گويد - حالا بله يك قدري چيزهاي رواني هست ، والا خير، ديگر زجر و اينها نيست ! اينها را از خودش بايد پرسيد. يعني يك كسي سريره اين را بتواند حالا بخواند، بخواند ببيند چي ثبت است در مغز اين . آنهايي كه مطلع شده است - اطلاع به او مي دهند، آنهايي كه مطلع شده - ثبت است الان در مغز او؛ در روح او ثبت است ؛ ملائكه الله نوشته اند اينها را. اگر كسي سوادآن عالم را داشته باشد، آن وقت مي خواند كه چه كارهايي اين كرده ، چه دستورهايي داده . و آنهايي كه عمل كردند، بعدش اطلاع دادند كه ما چه كرديم . مي داند اينها را؛ بروزنمي دهد!
آثار خيانت و جنايت شاه
شما خيانتهايي كه به اين ملت كرديد، شما يك ملتي را كه در لفظ مي گوييد كه من مي خواهم به دروازه تمدن برسانم - دروازه بزرگ تمدن - يك ملتي را نيروي جواني اش را هدر داديد، شما بياييد از اين جوانهاي ما كه در خارج هستند و فرستاديد در خارج براي - نمي دانم - نيروي اتمي و بساط، بياييد بپرسيد از اينكه اينها چه مي كنند اينجا.خودشان هستند. حالا مي آيند پيش من ، كه اينها در اينجا چه مي كنند. شما جوانهاي ما رانمي گذاريد كه يك درجه بالا بروند. دانشگاه ما را نگه داشته ايد در سطح پايين ،نمي گذاريد دانشگاه استقلال پيدا كند؛ نمي گذاريد اساتيد دانشگاه به كار خودشان ادامه بدهند. فرهنگ ما را شما عقب افتاده قرار داديد؛ فرهنگ استعماري ، يعني فرهنگ دستوري . شما اين فرهنگ ما، كه الان ما فاقد هستيم ، الان اگر چنانچه ايشان هم بروند واين حكومت هم از بين برود، يك مملكت آشفته به هم ريخته فاسد. . . اقتصادش ازدست رفته ، فرهنگش از بين رفته ، نظامش فاسد است . يك همچو مملكتي را به ارث مي گذارند اينها. ما وارث يك مملكت آشفته هستيم . سالهاي طولاني لازم است تا به بركت جوانهاي ما، تحصيلكرده هاي ما، قشرهاي بيدار مملكت ما و ملت ما، كه در انزوا