• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد پنجم - صفحه 369 -  چهره دنيايي شاه و پدرش
صفحه : 369
نور طرف ظلمت مي روند؛ آنها تمام ظلمتها را پشت سر مي گذارند و طرف نور مي روند.تا اينجايش معلوم نيست . تا اينجا نه نورانيت آنها و مقام نورانيت آنها معلوم است ، نه ظلمت اينها و مقام ظلمات اينها معلوم است . وقتي اين ورق برگشت و آن طرف صفحه پيدا شد، آن وقت معلوم مي شود. يك نفر آدم مي بينيد كه ده تا ملكه داشته باشد به ده صورت پيدا مي شود، يكي است اما هم جهت . حيوانيت شهوي او اينقدر غلبه دارد كه يك صورت حيوان شهوي مثل خنزير؛ (10) هم صورت سبعيت او خيلي غلبه دارد -آنطوري كه در حيوانات هست مثل پلنگ مثلا - و هم صورت شيطنتش زياد است ،خدعه و فريبش زياد است ؛ اين در آنجا وقتي كه صفحه برگشت شيطان شيطان است . ودر عين حال كه صورت شيطاني دارد، صورت سبعيت هم دارد، آخر مرتبه سبعيت ؛صورت حيوان شهوي هم دارد، آخر مرتبه شهوانيت ؛ اين به اين صورتهاي مختلف درمي آيد. از اين جهت ماها نه ، او را درك نكرديم ؛ ما خودمان هيچ كدام خودمان را هم درك نكرديم ؛ ديگران [را] هم درك نكرديم . به اين معنا[ست ] كه درك نكرديم شمارا. آن وقتي كه سرائر معلوم بشود و ورق برگردد، آن وقت ، هم خودت ، خودت را درك مي كني و هم مردم تو را. و ما هم همان طور هستيم كه ما هم خودمان را باز درك نكرديم كه چه هستيم ؛ تا ببينيم ملكاتمان چه باشد. و به خدا پناه مي بريم از ملكات فاسده اي كه درماها هست .
چهره دنيايي شاه و پدرش
و اما آنكه مي گويي كه درك نكرديد، يعني به آن معنايي كه خودت مي فهمي - اينكه من گفتم ، خوب اهل فهمش نيستي - ما يك مقدار از كارهاي شما را درك كرديم ، يك مقدار هم از كارهاي پدر شما را درك كرديم . امروز روز 17 دي است . من يادم است ،شايد اين آقا(11) هم يادشان باشد؛ هركس سنش به سن ماهاست يادشان است كه 17 دي