تبیان، دستیار زندگی

جلد پنجم - صفحه 109 -  تناقض گويي كارتر در ادعاي حقوق بشر

صفحه : 109

ايستاده اند و يك حق اوليه بشر را دارند مطالبه مي كنند، اينها "اراذل پست " هستند و كشتن ايشان هم لازم است ! اينهايي كه مي گويند ما مي خواهيم آزاد باشيم و مي خواهيم مستقل باشيم ، اينها كشتنشان لازم است ! يك امر لازمي بوده ولو تاسف دارد كه چرا اينها يك همچو حرفي مي زنند! خوب بود اين حرفها را نزنند! باشد، مردم باشند تحت همين مهميز! "اعليحضرت " باشند تا ما هم نفتها را ببريم و راه باز باشد براي ما! با سرنيزه ريختندآبادان و آن چيزها را، مي خواهند باز نفتها را ببرند. مردم تا حالا حاضر نشده اند؛نمي دانم الان وضع امروز چه جوري است .

تناقض گويي كارتر در ادعاي حقوق بشر

در هر صورت ما در يك محيطهايي واقع شديم ، در يك عصري واقع شديم كه عجايب و غرايب ما مي بينيم ! از آن طرف مردك دم از آزادي بشر مي زند و حفظ حقوق بشر، از آن طرف مي گويد كه در مثل ايران ديگر حفظ حقوق بشر مطرح نيست ! در يكي از فرمايشاتشان آقاي كارتر اينطور مي گويند كه در مثل ايراني كه ما يك منافعي داريم وقضيه سوق الجيشي است ، اينجا ديگر حقوق بشر مطرح نيست ! حقوق بشر در جاهاي ديگر مطرح است ؛ در مثل ايران و امثال ايران ، نه ديگر لازم نيست كه حقوق بشر را ماحفظ بكنيم ! از آن طرف هم اين حرفها را مي زند كه يك مشت اراذل - عرض مي كنم -پست ، اينها هستند! آيا آن كسي كه سلب آسايش مردم را مي خواهد بكند اراذل است ياآن كسي كه مي گويد مي خواهم آزاد باشم ؟ آن كسي كه منافع مردم را مي خواهد بچاپداز اراذل و اوباش است يا آن كسي كه مي گويد منافعمان را براي خودمان مي خواهيم ؟خوب اين را حساب بكنيد؛ بيحساب حرف نزنيد. حساب بكنيد كه اين مردم چه مي خواهند؛ ببينيم خواست مردم اراذلي است و پستي است يا آنكه جلو اين خواست رامي خواهد بگيرد اراذل و پست است ؟

خواست مردم ايران ، استقلال - آزادي

مردم ايران حرفشان واضح است : دارند داد مي زنند، از بچه دبستاني تا دبيرستاني تا