• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد پنجم - صفحه 513 -  حكومت مطلوب
صفحه : 513
همه چيز اين مملكت را به باد داده است . ما اگر موفق هم بشويم و اين تتمه و لاشه را هم بيرون بريزيم ، باز ده - بيست سال لازم است كه همه اقشار ملت فعاليت كنند تا بتوانند اين نقيصه ها را رفع بكنند. شما بخواهيد زراعت ما را برگردانيد به حالي كه قبل از اين افسادات ارضيه (5) بود، بخواهيد به آن حال برگردانيد، ده - بيست سال زحمت لازم دارد.همه مردم بايد دست به هم بدهند، بايد زارعين و دهقانها و اينها - كشاورزها مشغول كاربشوند، ديگران كمك كنند به آنها. تنها با يك قشر، با يك دولت نمي شود.
حكومت مطلوب
ما امروز مي خواهيم همه ملت را وارد در دولت كنيم . جدا نباشد. همه با هم اعانت كنند، معاون هم باشند؛ نه اينكه آن يك اجنبي اي باشد كه مردم از آن بترسند نگاهش كنند، نتوانند با او حرف بزنند. ما يك كسي را مي خواهيم كه - البته نمي شود اين - اينكه من مي گويم مي خواهيم شبيه ، آن هم نه يك شبيه نزديك ، شبيه بسيار دور، مثل حضرت امير - سلام الله عليه - كه زمان سلطنتش ، استغفرالله كه سلطنت مي گويم ، امارت ، امارت شرعيه اش ، خلافتش كه اينقدر طول و عرض داشت ، حجاز و مصر و عراق و - نمي دانم -ايران و همه اينها را داشت ، آن وقت بعد پا مي شد خودش راه مي افتاد در خانه اين زن رفت و آن زن و آن زن ، بعد از اينكه خانه يك زني رفته - به حسب آنطوري كه تاريخ نقل مي كند و آقايان نقل مي كنند - رفته و دلجويي كرده به بچه ها . . . بعد كاري مي كند كه اين بچه كوچكها بخندند. يك كاري كه آدمهاي متعارف عادي نمي كنند، يك آدم ماوراي طبيعت اين كار را مي تواند بكند؛ يك صدايي در مي آورد كه اين بچه بخندد! مي گويدمي خواستم اينها، اول كه من رفتم گريه مي كردند، مي خواستم با خنده بيرون بيايم . مايك همچو آدمي مي خواهيم نه يك كسي كه از سايه اش بترسيم . ما يك حاكمي مي خواهيم كه توي مسجد وقتي آمد نشست ، بيايند دور او بنشينند، با او صحبت كنند، بااو حرف بزنند؛ اشكال دارند اشكالشان را بگويند. ما يك اميري مي خواهيم كه وقتي