جلد پنجم - صفحه 105 - لاف و گزاف كارتر
صفحه : 105
اين كشتارهايي كه در سرتاسر ايران ما هر روز مي شنويم ، هر روز - تقريبا - از تلفنهايي كه از ايران مي شود اطلاع مي دهند كه فلان جا چند نفر كشته داشت ، فلان جا چند نفركشته داشت ، فلان اعتصاب واقع شد، فلان جا اعتصاب شد فلان اداره اعتصاب شد،فلان دستگاه اعتصاب شد، اينها همه آرامش است كه با وجود شاه الان يك مهد آرامي است ايران و ثبات دارد؟! يا اگر شاه باشد آرامش نيست ؟ ما مي گوييم كه اگر شاه الان باشد و بخواهد ادامه بدهد اين سلطنت غيرقانوني و اين سلطه جهنمي را، ثبات ايران ازبين مي رود؛ و رفته است و ايران در معرض سقوط است .
آن شخص مي گويد كه اگر چنانچه شاه [بماند] يك ايران مستقل ، يك ايران برومند،يك ايران قدرتمند، ثبات منطقه را، ثبات ايران را حفظ مي كند! و دنبالش هم آن انگشت مي گذارد روي آن قدرتمند و آن كسي كه استقلال را در ايران ايجاد كرده است و يك دولت برومندي است كه آن عبارت از دولت شاه است كه آرامش را حفظ كرده واستقلال را حفظ كرده است ! و اگر چنانچه او برود، اين استقلال و آرامش - اين آرامش
ايران ؟! اينها اصلا فكر [نمي كنند] اين حرفي كه مي زنند خوب ، منعكس مي شود. اين يك آدمي است كه قدرتمند است ، از ابرقدرتهاست ، حرفش را منعكس مي كنند؛ درايران منعكس مي شود، در ساير ممالك منعكس مي شود كه الان كه شاه هست الان ايران در ثبات و آرامش دارد زندگي مي كند! مردم همه آرام ، همه راحت [در] منزلهايشان مي خوابند! اينجا هم به راحتي مشغول كسب و كارشان هستند! و مدارس هم همه آرام !دانشگاهها هم همه مشغول به تحصيلشان هستند با آرامش ، با خوشي - براي اينكه شاه هستند در ايران ! خوب ، اين منعكس مي شود در دنيا كه يك همچو انقلابي كه الان درايران هست ، در غياب شاه هست يا در حضور شاه هست ؟ شاه نيستند و اين ناآراميهاي سرتاسري هست ؟ يا شاه هم تشريف دارند، در حضور مبارك "اعليحضرت " همه مردم ايستاده اند و مي گويند مرگ بر اين شخص ، مرگ بر اين سلسله ؟!
لاف و گزاف كارتر
