• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد یازدهم - صفحه 469 -  معناي واقعي جامعه توحيدي
صفحه : 469
جامعه توحيدي عبارت از جامعه اي است - توحيدي به معناي حقيقي ، نه به آن معناي غلطي كه گفته شده است - عبارت از جامعه اي است كه با حفظ همه مراتب يك نظرداشته باشند، كانه يك موجودند. شهرباني ، شهرداري - عرض مي كنم كه - ارتش ،ژاندارمري ، ساير قشرهاي دولت ، ملت ، رئيس جمهور، پايينتر، همه با حفظ مراتبشان يك مقصد داشته باشند و آن يك مقصد الهي ، كانه همان طوري كه يك جامعه توحيدي در خود بدن انسان است . انسان به منزله جامعه توحيدي است . چشم ، گوش ،دست ، اينها، اما هم فرمانفرما دارد، هم فرمانبر دارد. مغز فرمان مي دهد، دست فرمان مي برد، اما همه يك راه دارند. همه براي اين است كه اين كشور فردي را - انساني را -اداره كنند. همه دنبال اينند كه فرمان از بالا مي آيد و پايين هم اطاعت مي كند، لكن جامعه توحيدي است . اعضاي يك موجودند، اعضاي يك هيكلند، يك هويتند، لكن در عين حالي كه اعضاي يك هويتند و همه هم براي همين هويت دارند زحمت مي كشند، لكن فرمانفرما و كارفرما و كاربر داريم . مغز فرمان مي دهد، اعصاب دنبالش فرمان مي برند،دستها، پاها، چشم ، گوش ، همه اينها فرمان مي برند. جامعه توحيدي است يعني ، همه شان براي يك مقصدند. جامعه توحيدي را وقتي كه از انسان آورديم براي جامعه ، اين فرد كه به منزله يك جامعه توحيدي بود، يعني قواي مختلفه ، اعضاي مختلفه در يك فرمان و دريك راه تخطي نمي كنند. قوا مختلف ؛ قواي باطن ، ظاهر، اجزاء و اعضاي مختلف ؛ دست ،پا، سر، چه ، لكن همه در فرمان مغز هستند، يا روح هستند. و همه رو به يك مقصد هستندو آن براي حفظ مثلا خودش ، حفظ هويت خودش ، حفظ مصالح خودش . جامعه توحيدي معنايش اين است كه در عين حالي كه فرمانبر و فرمانفرما هست ، در عين اينكه رئيس جمهور هست و - عرض مي كنم - مجلس شورا هست و مردم عادي هستند وسرلشكر هست و رئيس ستاد هست و اينها، همه بايد فرمان ببرند از آن كساني كه فرمانفرما هستند و روي قواعد، لكن همه شان مثل يك بدن مي مانند، همه براي يك مقصد باشند، ارتش نكشد يك طرفي و ژاندارمري يك طرف . و در يك كشور اگر
معناي واقعي جامعه توحيدي