• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد یازدهم - صفحه 368 -  مطرح نبودن انگيزه هاي مادي و قوميتها در انقلاب
صفحه : 368
درمي آوردند. همه "الله اكبر" مي گفتند. همه اتكال به خدا داشتند. همه جمهوري اسلامي مي خواستند. اين جهت كه همه با هم بودند و يكصدا جمهوري اسلامي مي خواستند.ضربه اي بود كه بر امريكا و رفقاي امريكا خورد. آنهايي كه تبع بودند. آنها الان يافته اندكه ضربه را از كجا خوردند. همان نقطه اي را كه از آن ضربه خوردند هدف قرار دادند.همان چيزي را كه موجب شكست آنها شده است حالا هدف قرار دادند. به همان وضعي كه شما پيروز شديد آنها حمله كردند.
مطرح نبودن انگيزه هاي مادي و قوميتها در انقلاب
موضع پيروزي اتفاق كلمه بود. وحدت بين آذربايجان و كردستان و بلوچستان وايران ، همه جا همه جا بود. همه جاي ايران بود. و اتكال به خدا آن جهت را كه وحدت كلمه و طرح نبودن در انقلاب ، اينكه من از كدام طايفه ام ، شما از كدام طايفه ايد، من چه مسلكي دارم ، شما چه مسلكي داريد. اين در انقلاب ، در ابتداي انقلاب كه همه با هم متوجه بوديد به اينكه آن سد شيطاني را بشكنيد، آن وقت اين مسائل اصلا طرح نبود.مسئله احتياجات هم طرح نبود. مسئله اينكه ما امشب وقتي برويم منزل آيا شاممان چيست ؟ منزلمان كجا است ؟ شما شايد در تلويزيون ديده باشيد آن كنار شهر تهران كه اين زاغه نشينان هستند. خوب اينها معلوم است كه منازلشان چي هست و زندگيشان چي .در تلويزيون كه نشان داد گفت شما چه مي كنيد روزها يا چه مي كرديد. گفت ما صبح كه مي شد زن و بچه مان را برمي داشتيم براي تظاهرات [مي رفتيم ]. اصلا به فكر اينكه من دراين زاغه زندگي مي كنم ، به فكر اينكه من بچه هايم چه حالي دارند، در اين فكر نبودند.شما هم در فكر اينكه ما گرفتاريمان چيست ، مدرسه مان چه گرفتاري داريم ، معلممان چه آدمي است ، شما هم اين فكر را نمي كرديد. اين القاي افكار متعدد و پشت كردن بر خودو رو كردن به خدا، حقيقت اين است كه ملت ما به خودش پشت كرد، به خدا رو آورد.آن چيزهايي كه نفسش خواهش داشت توجه به آن نداشت . همه توجهش به اين بود كه جمهوري اسلامي را ايجاد كند. اين توجه به خدا بود. از خود گذشته بود به خدا پيوسته