• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد یازدهم - صفحه 259 -  يادي از دوران نوجواني
صفحه : 259
انسان براي توهم اينكه شايد برسم به آنجا، اينقدر جنايت فعلي بكند. اينهااينطورند وضعشان .
يادي از دوران نوجواني
ننگ سياست بازان وابسته به امريكا
ما اميدواريم كه اين ملت ما همه تفنگدار باشند و همه جنگجو. آن قدري كه مي توانيم مي زنيم . حالا شما فانتوم آورديد ريختيد سر ما. هر كاري مي خواهيد بكنيد. ما
3- نايب حسين كاشي يكي از ياغيان معروف منطقه مركزي بود كه سرانجام با ترفند وثوق الدوله همراه با چند تن ازپسران و نزديكانش به تهران آمد و او را دستگير و اعدام كردند.
4- "زلقي "ها نيز گروهي از ياغيان اواخر سلسله قاجار و اوايل حكومت رضا خان بودند.
و ما امروز مبتلاي با يك همچو انسانها يا آدمها يا موجوداتي هستيم كه بايد همه ملت ما با آن مبارزه كند. و ما نمي ترسيم از اينكه در اقتصاد ما را منزوي كند. يا فرض كنيد كه دخالت نظامي . ما از اين چيزها نمي ترسيم . ما قبل از اين حرفها، شايد شما هيچ كدامتان يادتان نباشد، همه اين شلوغيها كه حالا مي بينيد بود. ما شاهدش بوديم . ما در همان محلي كه بوديم ، يعني خمين كه بوديم سنگربندي مي كرديم . من هم تفنگ داشتم . منتهامن بچه بودم به اندازه بچگي ام . بچه شانزده ، هفده ساله . ما تفنگ دستمان بود. تعلم تفنگ هم مي كرديم . من بلدم الان تفنگ اندازي را. اين اخوي ما بزرگتر از ما بود. ايشان تفنگ انداز است . منتها حالا پيرمرد است . ما سنگر مي رفتيم و با اين اشراري كه بودند وحمله مي كردند و مي خواستند بگيرند و چپاول بكنند. هرج و مرج بود. ديگر دولت مركزي قدرت نداشت . و هرج و مرج بود. قبل از اين رضا خان بود. هرج و مرج و دولت مركزي هم بدون قدرت . و همه جا. كاشان و اين حدود قم و كاشان دست نايب حسين كاشي بود؛ "نايب حسين "(3) و پسرش . [به ] آن حدود ما هم حمله مي كردند "زلقي (4)"ها ونمي دانم اينها حمله مي كردند. و يك دفعه هم آمدند يك محله اي از خمين را گرفتند. ومردم با آنها معارضه كردند. و تفنگ دست گرفتند. و ما هم جز آنها بوديم كه به اندازه اي كه مي توانستيم حركت بكنيم .