• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد یازدهم - صفحه 255 -  خطاي كارتر
صفحه : 255
هيچ . فقط يك نفر مفلوك حق دارد، يك نفر جاني حق دارد. سي و پنج ميليون جمعيت اينجا كه بسيارشان روحاني هستند، بسياريشان تحصيلكرده هستند، همه شان مومن ومتقي هستند، شما اين سي و پنج ميليون جمعيت مي گوييد اصلا حقي در دنيا ندارند. فقطحق مال محمدرضاست . حق مال اين جاني است . غير از اين است كه ما اينطور فكر كنيم كه ايشان نه براي اين است كه يك حس انساندوستي اش او را وادار كرده به اين معنا.براي اينكه اين برخلاف حس انساندوستي است . اينها نيست مسئله .
خطاي كارتر
او خيال مي كرد حالا هم ملت ما مثل آن وقت است . نمي داند كه ملت ما تحول پيداكرده . يك موجود انساني به تمام معنا شده . يك موجودي كه دفاع مي خواهد از خودش بكند. يك موجودي كه زير بار ظلم نمي رود. دستور اسلام اين است كه نه ظلم بكنيد نه زير بار ظلم برويد. انظلام يعني زير بار ظلم رفتن از ظلم كمتر نيست . انظلام به خود ظلم
مسئله اين است كه بد تشخيص داده . روي آن تشخيص بدش ، مثل اينكه لج كرده . ازاول بد تشخيص داده . مي گويند هم تحميلش كردند. تشخيصش از اول براي اينكه موفقيت پيدا كند براي رياست جمهوري دوره بعد. راهش را بد رفته است . راه اين نبودكه ايشان شاه را بردارد برود آنجا، و بخواهد يك توطئه بكند. يا بگوييد بخواهد معالجه بكند. حالا من اطلاعي ندارم . يك عده اي مي گويند براي توطئه رفته است . بردند او راآنجا. و يك عده اي هم مي گويند كه نه اين مفلوك است و اين مريض است ديگر.سرطان دارد و چه . اين ، راه را بد رفت . خيال كرد به اينكه حالا هم وضع مثل وضع سابق است ، كه يك كلمه اي القا مي كرد به محمدرضا، آن هم تحميل مي كرد به ملت . ملت هم حرف نمي زد. وضع آن وقت اينطور بود. تا گفته مي شد كه تو بايد اين كار را بكني ،ماموري كه اين كار را بكني ، آن هم مي آمد آنجا، و به وسيله اين عمالش آن كار راتحميل مي كرد به مردم . مردم هم يك وضعي پيدا كرده بودند كه تسليم بودند.
انظلام ، قبيح تر از ظلم