• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد یازدهم - صفحه 347 -  پيروزي آفريني قدرت روحي
صفحه : 347
چه بود كه شصت نفر آدم ، شصت هزار نفر آدم را؛ شصت نفر آدمي كه مجهز به آن جهازها نبودند، با شصت هزار نفر آدمي كه با آن جهازها بودند شكست دادند. براي اين بود كه اينها يافته بودند اين مطلب را كه ما اگر كشته هم بشويم به سعادت مي رسيم . با اين روحيه قوي ، كه ما بكشيم سعادتمنديم ، كشته بشويم هم سعادتمنديم ، با يك همچوروحيه اي پيش رفتند و شكست دادند. در عين حالي كه لشكر اسلام در آن وقت يك لشكر بسيار ضعيفي از حيث قواي مادي [بودند]، و تجهيزات جنگي نداشتند. هر چندنفرشان گاهي يك شمشير، يك شتر، اسب كم و گاهي وقتها يك روز، يك شبانه روز رابا يك خرما يك نفر آدم زندگي مي كرد. و، در يك نقلي هست كه ، در يك جنگي يك
پيروزي آفريني قدرت روحي
پشت بامها رفتند و مقابله كردند با دشمنها. مقابله كردند با توپ و تانك و پيش بردند. و ازاين به بعد هم ان شاءالله پيش مي برند. لكن دو شرط در پيش بردن هست . يك شرط اين است كه براي خدا باشد. اگر يك قيامي براي خدا باشد خداي تبارك و تعالي كمك مي كند. از كمي جمعيت نترسيد. ولي بحمدالله جمعيتهاتان زياد است . در صدر اسلام يك جمعيت سي هزاري به دو تا امپراتوري كه به همه جهازهاي سلاحي مجهز بودند ويكيشان هفتصد هزار نفر يا هشتصد هزار نفر نظامي مجهز به جنگ آورده بود. اينها باسي هزار نفر غلبه كردند. يكي از سردارهاي اسلام آن وقت گفت كه شصت هزار نفرجلو آمدند، پيشاهنگند از دشمن . و دنبال آنها هم هشتصد يا هفتصد هزار نفر [سرباز]دشمن هست . ما اگر يك ضربه اي به اينها نزنيم اينها جري مي شوند. اين سردار گفت كه سي نفر همراه من بيايد، شب مي رويم و به اين شصت هزار نفر شبيخون مي زنيم ، سي عدد. تمام لشكرشان سي هزار نفر بود. گفتند كه آخر سي نفر با شصت هزار نفر. هر آدمي مقابل دو هزار نفر نمي شود. بالاخره راضي اش كردند اين را كه شصت نفر بروند؛ هرآدمي مقابل هزار نفر. شب ، شبيخون زدند و تار و مارشان كردند. شكستشان دادند؛شكستي كه بعد منتهي شد به اينكه آن لشكر بعد را هم اينها شكست دادند.