تبیان، دستیار زندگی

جلد یازدهم - صفحه 263 -  رژيم شاهنشاهي ، بدترين حكومتها

صفحه : 263

از اين جهت اسلام بايد گفت كه غريب است . همان طوري كه غربا را كسي نمي شناسد اسلام را هم نگذاشتند شناسايي بشود. "اصل حكومت در اسلام " مطرح نشده است . هر وقت صحبتش پيش مي آيد، حتي بين خود مسلمانها، باز صحبت مي شود به اين كه خوب اين امر سياسي است ؛ به ما چه ربط دارد. روحانيت بايد از سياست جداباشد! مسجد مال روحانيون ، فقط بروند توي مسجد! اسلام را حبسش كرده اند توي مسجد. فقط در صورتي كه اسلام در همين قشر دنيايي و طبيعي اش هم در ميدان بيشتربوده تا مسجد.

همه چيز وسيله رسيدن به عالم نور است ، كه اصلا در حكومتها و رژيمهاي عالم اين مطلب مطرح نيست . يك مطلبي بوده است كه مطرح شده است در مكتب انبيا، ودستورات انبيا عمل نشده است تا حالا. در زمان خود رسول الله هم يك قدريش عمل شده است . تبليغ شده است لكن ، باز نشده ، آنطور كه مي خواستند. در زمان اميرالمومنين - سلام الله عليه - هم همين طور. نشده است آن كه مي خواستند. و بعدها هم كه ديگرحكومتهاي جور كه آمده اند؛ مثل خلفاي بني اميه و بني العباس ، و بعد هم حكومتهايي كه بين مسلمين بوده است .

رژيم شاهنشاهي ، بدترين حكومتها

رژيم شاهنشاهي كه بدترين حكومتها در عالم بوده است يا از بدترين حكومتها، هيچ ارتباطي با اسلام نداشته است ، و هيچ مسائل اسلام در آن مطرح نبوده . گاهي ادعاي يك مطلبي ، مثلا، ملاحظه كرديد كه محمدرضا ادعا مي كرد كه عدالت اجتماعي ، عدالت اسلامي . لكن او خبر نداشت از اين كه عدالت اسلامي چي هست . از اسلام چيزي نمي دانست .

دستورات اسلام براي ترقي دادن انسان است از عالم طبيعت به ماوراي عالم طبيعت .انبيا آمده اند كه مردم را دستشان را بگيرند و از اين ظلمتهايي كه در اين عالم هست نجات بدهند و به عالم نور برسانند.