• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد یازدهم - صفحه 348 -  تفاوت حركتهاي خدايي با تلاشهاي مادي
صفحه : 348
تفاوت حركتهاي خدايي با تلاشهاي مادي
خرما را اين مي گذاشت دهن خودش ، يك قدري شيريني اش را درك مي كرد، مي داد به رفيقش . او مي گذاشت [به ] آن مي داد. [به ] آن مي داد تا آخر. اما روحيه قوي بود. قدرت روحي [فوق العاده بود] آن قدرت است كه انسان را پيروز مي كند. هر چه تجهيزاتشان زياد باشد و هر چي عيش و نوش داشته باشند، روحيه شان ضعيف است . ملت ما الان روحيه اش قوي است بحمدالله در اين كشاورزهاي ما، اين دانشجوهاي ما، اين طلاب علوم دينيه ما و امثال اينها، آن طور نيست كه مشغول عيش و نوش باشند. عيش و نوش پيش آنها مطرح نيست . دلشان قوي است . زندگيشان در اينجا هر چه مي خواهد باشد.طرفهاي ما اين طور هستند كه در عيش و نوش هستند.
دشمنهاي ما مي خواهند براي دنيا بزنند. شما براي خدا مي خواهيد جنگ بكنيد،نهضتتان براي خدا بوده است . آنها براي دنيا بوده . اين دو تا فرق ، فرق بين اين دو تا خيلي زياد است كه يك دسته اي براي خدا قيام كنند، يك دسته اي براي دنيا. آن كه براي دنياست تا ببيند كه شايد دنيايش متزلزل بشود فرار مي كند. آن كه براي خداست تا آخرهم فرار نمي كند. در اين جنگهايي كه در اسلام ؛ در صدر اسلام واقع شده است يك امورآموزنده است . خيلي امور آموزنده براي ماهاست . در يكي از افرادي كه به حسب تاريخ ، يك فردي كه با يك فرد ديگري مقابل شده بود، آن طرف كه دشمن بود و كافربود، نيزه را زد به سينه يا شكم اين مسلمان از آن طرف بيرون رفت . و او توي اين نيزه دويد و او را كشت . يعني نيزه تو شكمش بود فشار داد، و همان تو نيزه آمد اينجا رسيد واو را كشتش . در يك جنگ قلعه اي - كه قلعه داشتند آنها - مسلمين بيرون قلعه بودند وآنها در داخل قلعه . مي خواستند اينها فتح كنند آن قلعه را. راه نبود، درها بسته و ديوارهابلند. يكيشان داوطلب شد كه من روي سپر مي نشينم . سپر را نيزه ها را بگذاريد زيرش وبلند كنيد تا من برسم به ديوار. من مي روم تو اين قلعه و راه را باز مي كنم . همين كار راكردند. رفت آن طرف و در عين حالي كه اهل قلعه هم ، خوب ، افرادي بودند، و چه