• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد یازدهم - صفحه 456 -  قيام بزرگ 15 خرداد
صفحه : 456
مردم به تنگ آمدند. منتظر اين بودند كه يك صدايي بلند بشود، دنبالش بروند.در 15 خرداد، جلوي 15 خرداد، يك چنين صدايي درآمد. از قم شروع شد. از قم علماي قم شروع كردند به اينكه يك مخالفتي بكنند. مخالفت كردند و صحبتها . . . شد تااينكه منتهي شد به 15 خرداد، 15 خرداد يك قيام بسيار بزرگي شد. آنها هم يك كشتاربسيار بزرگي كردند. من كه در حبس بودم ولي وقتي كه آمدم ، بيرون را اطلاعي خيلي ازآن نداشتم . هيچ اطلاعي نداشتم وقتي بيرون آمدم و بعدش هم يك مدتي در حصر بودم و در يك منزلي حبس بودم . منتها خوب فرق داشت به آن حبس . آنجا به من رساندند كه پانزده هزار آدم را كشتند. حالا چقدر هم گرفتند، خدا مي داند، نمي دانم . مردم به يك
ما مي رفتيم و خط قطار عبور مي كرد، از اين اطراف ، اين بچه ها، اين سربرهنه ها، اين پابرهنه ها هجوم مي آوردند كه يك چيز بگيرند از ما. آنجايي بود كه مخزن نفتشان زيرپايشان بود و داشت مي رفت جاي ديگر. مخازن را دادند به غير و عوضش براي امريكا،مي گويند اين آخر ديگر امريكا بود همه چيز. انگلستان در اينجا ديگر خيلي [منافع ]نداشت ، امريكا جلو بود. مخازن را دادند به خارج و امريكا چيزي كه به ملت ما دادپايگاههايي بود كه براي خودش درست كرد. يعني هم پول ، هم نفت را گرفت . هم پولش را به صورت پايگاه درست كردن براي خودش داد. يك چنين ابتلايي براي ملت ما پيداشد. از آن طرف قراردادهاي سنگين كه هيچ به نفع ملت نبود و ملت را تحت سيطره آنهاقرار دادند. همين چيزها بود. اين ملت به تنگ آمده است . مردم به تنگ آمدند. يك چنين حياتي كه يا بايد تو حبس صرف بشود يا بايد در تبعيدات از دستشان ، حياتشان برود. يا اگر بيرون هم هستند بيروني نبود. همه آن حبس بود. مامورين هميشه مراقب بودند كه يكي يك كلمه صحبت نكند. اگر مثل شمايي مي آمد در ايران امكان نداشت يك مصاحبه اي ولو چند كلمه اي راجع به اين امور صحبتي بكنيم . نه براي شما، نه براي هيچ كس .
قيام بزرگ 15 خرداد