• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد سوم - صفحه 389 -  فرمان اخراج شاه و امريكا
صفحه : 389
و هم خودشان مي دانند كه همه مي دانند كه اينها دروغ مي گويند مع ذلك مي گويند. براي جلب نفع خودشان ، جلب رضايت رضا شاه ، محمدرضا شاه ، سخط خداي تبارك وتعالي را بر خودشان مي خرند. اين وضع مجلس ما، آن وضع قوانين ما، آن وضع احكام شرعي ما، آن وضع بازار ما، آن وضع نفت ما، آن وضع استقلال ما.
فرمان اخراج شاه و امريكا
خدا مي داند كه بعضي از اين صاحب منصبها گاهي همين جا - قاچاقي - پيش من مي آيند، چه خون دلي اينها دارند از اين مستشارهاي امريكايي كه هر چند وقت يك دفعه يك جبهه هاي تازه اي مي آيد اينجا و با ما چه مي كند و چه معاملاتي اين نانجيبها بااينها مي كنند. و من نمي دانم ، واقعا براي من معماست كه اين صاحب منصبهاي ما چرااينقدر بي عرضه اند، چرا اينها اينقدر بي عرضه هستند؟ چرا نشسته اند توي خانه شان تااينطور تحميلات بر آنها بشود؟ چرا مستشارهاي امريكايي را اينطور اجازه مي دهند كه باآنها اينطور رفتار كنند؟ چرا اين مردك را بيرونش نمي كنند؟ به ما مي گويند كه خوب ، اگراين برود، كي جاي اين بيايد كه چه بشود؟ من گفتم اگر اين برود، عبيدالله (7) هم بيايد بهتراز اين است . براي اينكه هر كس بيايد حالا فكر مي كند به آنجا. اين حالا كهنه كار شده واواخر عمرش است و عصبي شده و ديوانه شده است و به هر جا مي زند و مي كشد ونمي دانم به كجا مي رسد. اما اگر اين برود هر كه بيايد، هر كس را شما تصور كنيد بيايد، دراول امر تا يك مدتهايي مردم راحت هستند. اگر اين باشد يك ساعت راحتي نيست . اگراين برود هر كس بيايد مردم باز يك مدتي راحت هستند. خيال نكنيد كه حالا اگر اين رفت ، دنيا به هم مي خورد، هيچ چيز به هم نمي خورد. اين صاحب منصبها كجا هستند؟هي ارتشبد كذا و نمي دانم سپهبد كذا و سرلشكر كذا! حرف است آنها، مثل وكلا مي مانندآنها. وكيلم ! وكيل كجا. . . هر كدام از قول ملت حرف مي زنند. مردكه خودش هست تنهايي ، آن وقت مي گويد ما و همه ملت !