• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد سوم - صفحه 507 -  نابودي كشاورزي و تزايد فقر
صفحه : 507
از روز اول كه من يادم است - شماها جوانيد يادتان نيست - از روز اولي كه رضاشاه كودتا كرد، كودتايي بود كه با دست انگليسها بود! خود انگليسها هم بعد از اينكه اين رفت ، در راديو دهلي گفتند كه "من خودم شنيدم " ما رضاشاه را آورديم وليكن خيانت كرد برديمش ! آن وقتي كه بردند او را به جزيره كذا، (1) در راديو دهلي - كه مربوط به انگليسها بود - گفتند كه ما رضا شاه را آورديمش سر كار و بعد از اينكه خيانت كرد او رابرديم ! خود آقاي محمدرضا خان گفت ! در يكي از چيزهايش نوشته بود - كه شايد هم در همان خدمت براي وطنم (2) باشد - لكن بعدش اين را از بين بردند، ديدند بد حرفي زده است ! كه متفقين وقتي كه آمدند اينجا، صلاح ديدند كه من باشم ! از خاندان ما باشد!لكن جنابعالي هم دست نشانده هستي ! "صلاح ديدند كه من باشم " معنايش اين است كه آنها مرا قرار دادند. ما مي گوييم نمي خواهيم يك كسي را كه با صلاح متفقين آمده اينجا،و حالا هم براي متفقين دارد كار مي كند، زحمت مي كشد، همه هستي ما را دارد به بادمي دهد. استقلال ما نداريم ، آزادي بيان نداريم ، آزادي قلم نداريم ، هيچي نداريم .
زراعت يك مملكت زراعي كه زراعتش بايد صادر بشود چقدرها، اينها براي 33روز - مثل اينكه اينطور نوشته بودند، 33 روز يا 34 روز، يك همچو چيزي دارد - باقي آن را بايد از خارج بياورند. شما الان مي بينيد كه از خارج هي سيل گندم است و جو است و چه و چه و چه ، تخم مرغ است . و همه چيز را از خارج دارند مي آورند. اينها به اسم "اصلاحات ارضي " زراعت ايران را به باد دادند؛ يعني دهقان و رعيت بيچاره را بيچاره كردند كه ديگر نتوانستند اينها بمانند در مزرعه هاي خودشان . از آنجا كوچ كردند وآمدند به تهران . و اطراف شهر تهران به وضع بدي زندگي مي كنند. به وضع بسياراسفناكي . الان عده كثيري زياد - شايد قريب چهل مورد، چهل محل ، شايد اين مقدارها
نابودي كشاورزي و تزايد فقر
رژيم پهلوي دست نشانده اجانب