• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد سوم - صفحه 292 -  وصيتنامه شخصي و تعيين وصي
زمان : 15 دي 1356 / 25 محرم 1398
وصيتنامه
مكان : نجف
موضوع : وصيتنامه شخصي (1)
صفحه : 292
1 - كليه وجوهي كه در منزل و نزد آقاي خلخالي (2) و در قم نزد آقاي اخوي (3)موجود است ، وجوه شرعيه و سهم مبارك امام - عليه السلام - و سهم سادات عظام است ،و يك فلس (4) آنها از ورثه نيست و تكليف آنها را در وصيت علي حده تعيين نموده ام ، ووراث اينجانب حق معارضه با اوصيايي كه امر وجوه شرعيه را به آنها واگذار نموده ام ندارند؛ و اگر نزد وكلاي من در هر جا وجوهي به اسم من بوده بايد برسانند به اوصيا، يا به مرجع عادل .
2 - كتب و اثاثي را كه از كتابخانه اينجانب و منزل ، دولت ايران به غارت برده است اگربرگرداندند، آنچه اهدايي آقاي آقا نجفي مرعشي (5) بوده به كتابخانه ايشان برگردانند و
والصلوه علي محمد و آله الطاهرين و لعنه الله علي اعدائهم اجمعين .
بسم الله الرحمن الرحيم
چون با كمال تاسف فرزند بزرگم كه وصي بود به رحمت ايزدي پيوست لهذا وصي خود نمودم ، در حال صحت و سلامت ، در تاريخ بيست و پنجم ماه محرم الحرام 1398فرزند خود نورچشم مكرم حاج سيد احمد خميني - ايده الله تعالي - را كه پس از فوت وتجهيز به نحو متعارف ، به اموري كه توصيه مي كنم اقدام و عمل نمايد؛ و از خداوند تعالي توفيق و سلامت و تاييد او را خواهانم :
صفحه : 293
8 - آخرين وصيت من آن است كه فرزندان من با صلح و صفا، و مهر و وفا عمل كنند وبا فرزندان و عيال مرحوم مصطفي - رحمه الله - با كمال مهر و محبت رفتار نمايند؛ و احمد
بقيه به همين كتابخانه يا ساير كتابخانه ها واگذار شود. و كتبي كه از خود اينجانب غارت شده است ، اگر برگشت ، و كتبي كه در نجف دارم در اختيار وصي است ؛ هر چه مورداحتياج اوست يا مورد احتياج نورچشمي حسين پسر مرحوم مصطفي - رحمه الله تعالي -بردارند و باقي را به يك كتابخانه واگذار كنند.
5 - دو - سه سال احتياطا نماز و روزه از قبل اينجانب قضا شود، اگر در كمره ملكي دارم يا منافع شخصي در آن ، بدهند و الا احمد تبرع (9) كند و مختار است در اين تبرع .
3 - منزل شخصي كه در قم دارم - نزديك باغ قلعه - و جزئي ملكي كه در كمره (6) دارم و نمي دانم چي است و چقدر است و آقاي پسنديده اطلاع دارند، بين ورثه - كمافرضه الله (7) - تقسيم شود ولي ورثه موظفند مادامي كه مادرشان (8) در قيد حيات است ،اگر مايل باشد در آنجا اقامت كند، با او مزاحمت نكنند؛ و به عبارت ديگر سكني و منافع آن تا زمان حيات ، حق ايشان و واگذار به ايشان نمودم و كسي حق مزاحمت ندارد.
4 - اثاث البيت - غير از كتاب كه ذكر شد - واگذار نمودم پس از موت به مادر فرزندانم ؛و كسي حق مزاحمت ندارد.
6 - كتب خطي اينجانب را در صورت امكان طبع كنند؛ و اگر كسي خواست طبع كنددر اختيار او بگذارند به طوري كه ضايع نشود، خصوصا كتب اخلاقي را.
7 - فرزندان من عموما و احمد خصوصا موظفند از مادر خود اطاعت كنند و با احترام با او رفتار كنند، و رضاي او را به دست آورند كه خير دنيا و آخرت آنها در آن است . و اگرخواست مستقلا زندگي كند، در صورت امكان ، اسباب آن را فراهم كنند.
صفحه : 294
از همراهي با آنها - حتي الميسور و المقدور - مضايقه نكند.
از خداوند تعالي توفيق و تاييد همه را خواستار و اميد است كه خداوند تعالي همه رااز شرور، خصوصا از آلودگي به دنيا و زخارف آن ، محفوظ نگه دارد. و اميد آن دارم كه پدر آلوده و عاصي و آثم (10) خود را كه با بار گران و گرفتاري فراوان دنيا را ترك و به سوي حضرت "قابل التوب و غافر الذنوب "(11) كوچ نموده ، از دعاي خير و طلب مغفرت فراموش نكنند. "انه خير معين "(12) و الحمدلله اولا و آخرا و ظاهرا و باطنا. والسلام عليكم .
روح الله الموسوي الخميني