• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد سوم - صفحه 508 -  حيات رژيم ، مغاير آزادي و استقلال
صفحه : 508
كه صورتش را به من داده اند كه در نجف اين صورت پيش من بود كه در كجاي شهرفلان عده ، در كجاي شهر فلان عده ، همين طوري در شهر متفرق ، با كوخهاي كوچك ، باچادرنشيني ، اينطوري است . در تهران مركز اينطور هست كه با چادرنشيني و كوخ نشيني دارند اينها زندگي مي كنند! نوشته بود كه [اگر]بخواهد يك كوزه آب براي بچه هايش بياورد، بايد نمي دانم چند پله ، صد پله ، چقدر، از آن گودالي كه اينها زندگي در آن مي كنند بايد بياورند به بالا، برسند به اين شير آبي كه اينجا گذاشته اند. در زمستان سرمااين زن بايد اين كوزه را بياورد بالا و بعد از اين پله ها برگردد يك كوزه آب ببرد براي بچه هايش .
ما مي گوييم اين وضع آشفته بايد از بين برود. از آن طرف خرجهاي خودشان آنطورخرجهاست كه همين آخري - من خواندم كه - براي فلان ويلايي كه براي يكي ازخواهرهاي شاه بود، خود ويلا را چقدر خريدند. الان من يادم نيست ولي زياد بود؛ پنج ميليون دلار! پنج ميليون دلار براي خرج گلكاري و زينت گلكاري ! اين وضع اينها! وبيشتر از اين است كه الان ما نمي توانيم تصورش را بكنيم . اين وضع عده كثيري از مردم كه در خود شهر تهران زندگي دارند مي كنند با يك چادري ، با يك كوخي ، بي همه چيز؛نه يك چراغ دارند، نه يك - عرض بكنم كه - آب دارند؛ اسفالت و اين حرفها هم كه اصلا معني ندارد براي آنها! ما كه مي گوييم حكومت اسلامي ، مي گوييم اين وضع بايد ازبين برود. نمي گوييم كه حكومت اسلامي . . . شاه مي گويد كه اينها مي گويند بايد مابرگرديم به آن زماني كه با الاغ راه برويم ! كدام آدم اين حرف را زده كه شما بايد با الاغ برويد؟! ما مي گوييم كه اين وضع را بايد به هم زد. و تا محمدرضا و دودمان پهلوي هست ، ما نمي توانيم يك روي آزادي و يك روي استقلال براي مملكتمان ببينيم . اين يك نوكري هست كه گذاشته اند او را اينجا و "مامور" براي وطنش هست ! خودش هم مي گويد "ماموريت براي وطنم "! راست مي گويد اما ماموريت از امريكا! مامور است ازجانب امريكا براي وطنش كه اين وطن را، وطن بيچاره را، نه بگذارد رشد معنوي بكند و
حيات رژيم ، مغاير آزادي و استقلال