• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد سوم - صفحه 225 -  اسلام ، جامع تمام جهات مادي و معنوي
صفحه : 225
و بايد گفت كه اسلام بدا غريبا و . . . (9) شده ، حالا هم غريب است . از اول تا حالا اسلام غريب بوده است و كسي اسلام را نشناخته . آن عارف اسلام شناسي را به آن معاني عرفانيه و آن معاني غيبيه مي داند، و اين آدمي هم كه حالا پيدا شده است و اين اشخاصي هم كه حالا در مجلات و اينها چيز مي نويسند، اينها هم اسلام شناسي را عبارت از اين مي دانند كه حكومتش چه جوري باشد و تربيتش و چيز ظاهريش چه جوري باشد وبخش عدالت باشد و - عرض مي كنم كه - همين كه يك زندگي مادي طبيعي ، وقتي به اين رسيد غايت اسلام حاصل است . اسلام غايتش اين است كه همين يك زندگي مرفه حيواني باشد مثل ساير حيواناتي كه در كوهستانها مي چرند، به هم كار ندارند، هر كدام علف علي السوا مي خورند؛ و مثل آن انسانهايي كه - مثلا - مي گويند در اولها بوده است وهمه از ماهيها علي السوا مي گرفته اند و از درياها ماهي مي گرفته اند و از بيابانها آهومي گرفته اند، و يا حيوانات ديگر را مي خوردند و به هم كار نداشته اند. آن مرتبه اعلايي بوده است كه داشته ؛ اسلام دنبال اين است كه آن پيدا بشود. اسلام آمده است و سايرمكاتب الهي آمده است كه مردم را برگردانند به آن جور كه زندگي يك زندگي مرفه حيواني باشد. آنجا با ماهي دريا زندگي مي كنند، اينجا با مرغ و ماهي ! اما زندگي مرفهي باشد و - عرض مي كنم كه - عبا و كلاه انسان و علف انسان درست باشد. ماعداي اين معارف الهيه ، ماعداي اين عالم ، مافوق اين طبيعت ، ادراك اين را نمي توانند بكنند كه مافوق اين طبيعت چي است . يك عالمي است ، چه جور عالمي است ، نمي توانند ادراك بكنند. وقتي نتوانستند ادراك كنند، چه كنند؟!
بنابراين شما آقايان كه مشغول به تحصيل علوم هستيد، نه آنها حق دارند به شمابگويند كه به حسب واقع آن كسي كه اسلام را مي شناسد و مي داند اسلام چي است ، نه حق مي دهد به آنها كه بگويند اين ريش و عمامه ها به درد نمي خورد و اين درسها ديگر
اسلام ، جامع تمام جهات مادي و معنوي