• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد سوم - صفحه 300 -  جلوگيري از مجالس روضه خواني
صفحه : 300
يك رشته هم جلوگيري از منابر و جلوگيري از روضه خواني و خطابه به هر عنوان . درتمام ايران شايد گاهي اتفاق افتاد كه عاشورا يك مجلس نداشت . بعض از اشخاصي كه يك قدري مثلا جرات داشتند، نصف شب ، آخر شب ، سحر مجلس داشتند كه اول اذان مثلا تمام بشود.
همه ايران را از اين فيض و از اينكه حتي ذكر مصيبتي بشود، ذكر حديثي بشود محروم كردند. اين جز اين [بود] كه اسلحه در دست بي عقل بود؟ افاضل بايد اسلحه دار باشند.اگر اسلحه در دست ناصالح باشد، آن وقت اين مفاسد از آن پيدا مي شود. و آن جناياتي -كشتار عامي - كه در مسجد گوهرشاد واقع شد و دنبال آن علماي خراسان را گرفتندآوردند به تهران حبس كردند؛ علماي بزرگ را حبس كردند و بعضي شان [را] هم محاكمه كردند و بعضي شان [را] هم كشتند. اسلحه در دست بي عقل بود. علماي اصفهان ، علماي آذربايجان ، اينها، به مجرد اينكه كلمه اي گفتند، يك نهضتي كردند،اينها را گرفتند و تبعيد كردند و بردند به جاهايي . علماي آذربايجان مدتها ظاهرا در سنقربودند. و مرحوم آقا ميرزا صادق آقا - رحمه الله - تا آخر هم نرفت به تبريز. يك رشته هم در زمان آن مرد خبيث اين رشته ها بود كه چه كردند و قابل ذكر نيست يعني من كه حافظه ندارم ، كسي هم حافظه داشته باشد با يك مجلس و دو مجلس نمي شود اين مصايب راذكر كرد.
ديگر هم به همين ترتيب . دسته دسته اينها را دعوت مي كردند و الزام مي كردند كه بازنهايتان بايد جشن بگيريد. "آزادي زن " اين بود كه الزام مي كردند، اجبار مي كردند باسرنيزه و پليس مردم محترم را، بازرگانهاي محترم را، علما را، اصناف را، به اسم اينكه خودشان جشن گرفتند. در بعضي از جشنها، به اصطلاح خودشان ، اينقدر گريه كردندمردم كه اينها از آن جشن شايد اگر حيايي داشتند پشيمان مي شدند. يك رشته هم اين بود، كه خدا مي داند كه چي كردند.
جلوگيري از مجالس روضه خواني