جلد سوم - صفحه 514 - مصاحبه با خبرنگاران درباره آينده حكومت اسلامي
مكان : پاريس ، نوفل لوشاتو
موضوع : آينده حكومت اسلامي ايران
مصاحبه كننده : خبرنگاران بي . بي . سي . و تلويزيون تجارتي بريتانيا در پاريس
زمان : 20 مهر 1357 / 9 ذي القعده 1398
مصاحبه
صفحه : 514
سئوال : [هفته گذشته كه من و ديويد پرمن ، به پاريس رفتيم ، آيت الله خميني در مصاحبه اي براي بخش فارسي بي . بي . سي . توضيحات بيشتري در اين باره داد. ]
جواب : بايد اين رژيم برچيده بشود و پس از آن ، با يك رفراندم عمومي ، شخصي روي كاربيايد براي حكومت موقت ؛ و به آراي عمومي رجوع بشود براي تشكيل يك مجلس ؛ وتمام احكامي كه از مجلس بگذرد و تمام مسائلي كه در مجلس بگذرد، آن مسائل مطابق با اتكاي به ملت است . و تغيير، يك تغيير طبيعي است از يك حكومت و سلطنت غيرقانوني به يك حكومت و رژيم قانوني .
-برگشت به قانون اساسي ، همان برگشت به رژيم سلطنتي منحط است كه امري است كهنه شده و ارتجاعي ؛ و اين قابل برگشت نيست . و اشخاصي كه مي گويند مي خواهيم برگرديم در اقليت واقع هستند؛ و تمام ملت از سرتاسر كشور فرياد مي زنند كه ما حكومت اسلامي مي خواهيم . و اما رژيم اسلامي و جمهوري اسلامي ، يك رژيمي است متكي بر آراي
-[آقا ممكن است توضيح بفرماييد كه مقصود از حكومت اسلامي جمهوري اسلامي چيست ؟ و عده زيادي در ايران گفتند كه مي خواهيم برگرديم به قانون اساسي ايران ؛ در اين مورد ممكن است توضيحاتي لطف بفرماييد؟]
ما اميد آن داريم كه اين قيامي كه ملت ايران كرده است - براي مطالبه حق خودش - وبا اين نحوي كه نهضت رشد پيدا كرده است ، احتياج به قيام مسلحانه پيدا نكند؛ ولي اگريكوقت طولاني شد - اين معارضاتي كه هست و اين مباحثاتي كه هست و اين نهضت عمرش طولاني بخواهد بشود و شاه لجاجت كند و بماند در ايران ، راجع به قيام مسلحانه تجديد نظر ممكن است بكنيم .
صفحه : 515
-[نحوه رابطه حضرت آيت الله با جامعه غرب و با جامعه كمونيست چطور خواهد بود؟]
عمومي و رفراندم عمومي و قانون اساسي اش قانون اسلام و بايد منطبق بر قانون اسلام باشد؛ و قانون اسلام مترقي ترين قوانين است ، و قانون اساسي آن مقدار كه مطابق با اين قانون مترقي است آنها بر جاي خود باقي مي ماند و آن مقدار كه مخالف با اين است - به حكم خود قانون اساسي - قانونيت ندارد؛ و بسياري موادش ، موادي بوده است كه باسرنيزه تحميل شده است و آنها بايد ساقط بشود.
-اما روابط ما با جامعه غرب ؛ يك روابط عادلانه است كه نه زير فشار ظلم آنها خواهيم رفت و نه ظلمي بر آنها روا خواهيم داشت . ما با آنها به طور احترام متقابل رفتار خواهيم كرد، و با آنها اگر آنها هم احترام متقابل را حفظ كنند و نخواهند بر ما تحميل كنند وتجديد نظر در اين كارهايي كه تاكنون بر ما - بلكه با شرق - كرده اند بكنند، ما با آنهابه طور خوب و روابط حسنه رفتار مي كنيم و معاملات با آنها هم خواهيم كرد؛ به هرنحوي كه صلاح خودمان باشد، نه هر نحوي كه تحميل باشد يا فقط صلاح آنها در نظرگرفته شده باشد، ما روابط حسنه با آنها داريم . و اما با كمونيستها؛ چون سوءقصد آنها رانسبت به مملكت خودمان تاكنون احراز كرديم ، نمي توانيم يك روابطي داشته باشيم مگركه آنها هم دست از آن كارهايي كه دارند بردارند، و كمونيستي كه در ايران هست به دامن خود ملت و اسلام برگردد كه ما با آنها هم به طور عادلانه خواهيم رفتار كرد؛ و اما اگربخواهند باز مثل سابق يا ايام "توده " و اينها خيانت به مملكت بكنند(1) با آنها طور ديگررفتار خواهيم كرد.
