• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد سوم - صفحه 221 -  آفات يك بعدي نگريستن به اسلام
صفحه : 221
بسياري از زمانها بر ما گذشت كه يك طايفه اي فيلسوف و همان - عرض مي كنم كه -عارف و صوفي و متكلم و امثال ذلك كه دنبال همان جهات معنوي بودند، اينها گرفتندآن معنويات را، هر كسي به اندازه ادراك خودش ، و تخطئه كردند قشريون [را]. تمام ماعداي خودشان را قشري حساب كردند و تخطئه كردند بلكه وقتي دنبال تفسير قرآن رفتند ملاحظه مي كنيم كه ، تمام آيات را، اكثر آيات را برگرداندند به آن جهات عرفاني وجهات فلسفي و جهات معنوي ، و بكلي غفلت كردند از حيات دنياوي و جهاتي كه دراينجا به آن احتياج هست و تربيتهايي كه در اينجا بايد بشود؛ از اين غفلت كردند. به حسب اختلاف مشربشان رفتند دنبال همان معاني بالاتر از ادراك - مثلا - عامه مردم . وعلاوه بر اينكه آن معاني را - مثلا - تحصيل كردند، ماعداي خودشان را تخطئه كردند. ودر همين اوان و همان عصر، يك دسته ديگري كه اشتغال داشتند به امور فقهي و به امورتعبدي ، اينها هم تخطئه كردند آنها را: يا حكم الحاد كردند، يا حكم تكفير كردند، ياهرچه كردند، آنها را تخطئه كردند. و اين هر دواش خلاف واقع بوده . اينها محصوركردند اسلام را به احكام فرعيه ؛ و آنها هم محصور كرده بودند اسلام را به احكام معنويه ،به امور معنويه و به مافوق الطبيعه . آنها - به خيال خودشان - مافوق الطبيعه همه جهات هست ؛ اينها هم - به خيال خودشان - احكام طبيعت و فقه اسلامي و اينهاست و ديگران همه اش بي جهت است .
آفات يك بعدي نگريستن به اسلام
و اخيرا باز يك وضع ديگري پيدا شده است و آن اينكه اشخاصي پيدا شده اند،نويسنده هايي پيدا شده اند كه متدينند، خوبند، خدمتگزارند، چنانچه آنها هم خوبند،فقها هم خدمتگزار، متكلمين و فلاسفه هم خدمتگزار، اينها هم - همه هم - مي خواستندبه اسلام خدمت بكنند، مي خواستند احكام اسلام را - او به حسب فهم خودش ، او به حسب فهم خودش - براي مردم تشريح كنند و بيان كنند. حالا هم يك جمعي پيدا شده اندكه اينها نويسنده اند و خوب هم چيز مي نويسند لكن آيات قرآن را عكس آن چيزي كه فلاسفه و عرفا آن وقت [مطرح ] كرده بودند و همه ماديات را برمي گرداندند به