• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هفدهم - صفحه 90 -  پيام به ملت ايران درباره سيد احمد خميني و رفع تهمتهاي ناروا
پيام
زمان : 23 آبان 1361 / 27 محرم 1403
مكان : تهران ، جماران
موضوع : شهادت امام خميني درباره فرزندش براي رفع ظلم و تهمتهاي ناروا
مخاطب : ملت ايران
صفحه : 90
بسم الله الرحمن الرحيم
23/8/1361
الحمدلله علي آلائه والصلوه والسلام علي انبيائه و اوليائه سيما النبي الختمي حبيب الله صلي الله عليه و آله سيما غائبهم و قائمهم ارواحنا له الفدا.
اينجانب هيچ گاه ميل نداشته و ندارم كه درباره نزديكان خود سخني بگويم يا دفاعي كنم . لكن علاوه بر آنكه در پيشگاه مقدس حق - جل و علا - مقصر و مجرمم و از درگاه متعالش اميد عفو و بخشش دارم و تمام سرمايه ام اعتراف به تقصير و عذر از آن است ودر نزد مسلمانان و ملت عزيز نيز اعتراف به قصور و تقصير و از آنان اميد عفو و طلب آمرزش دارم ، در پيش گروههايي و اشخاصي گناهاني نابخشودني دارم و احتمال قوي مي دهم كه پس از من براي انتقامجويي از من به بعض نزديكان و دوستانم تهمتها كه من آنها را ناروا مي دانم بزنند و به آتشي كه بايد مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احيانا به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگيرند. و اكنون در حيات من گفتگوها و زمزمه هايي به گوش مي خورد كه احتمال فوق را قوي تر مي كند. لهذا من احساس وظيفه شرعيه نمودم براي رفع ظلم و تهمت ، نظر خود را نزد ملت عزيز اظهاركنم كه از قبل من در اين خصوص تقصيري نباشد. يكي از آنان كه بيش از همه احتمال انتقامجويي از من درباره او مي رود احمد خميني فرزند اينجانب است . اينجانب در پيشگاه مقدس حق شهادت مي دهم كه از اول انقلاب تاكنون و از پيش از انقلاب در زماني كه وارد اين نحو مسائل سياسي شده است از او رفتار يا گفتاري كه بر خلاف مسير انقلاب اسلامي ايران باشد
صفحه : 91
نديده ام و در تمام مراحل از انقلاب پشتيباني نموده و در مرحله پيروزي شكوهمندانقلاب معين و كمك كار من بوده و است و كاري كه برخلاف نظر من است انجام نمي دهد و در امور مربوطه چه در اعلاميه ها يا ارشادها بدون مراجعه به من تصرف ودخالتي نمي كند؛ حتي در الفاظ اعلاميه ها بدون مراجعه دخالت نمي كند و اگر در امري نظري دارد تذكر مي دهد كه تذكراتش نيز صادقانه و برخلاف مسير انقلاب و مصلحت نيست و من اگر تذكراتش را نپذيرفتم تخلف از قول من نمي كند و من نيز اگر حرفش راصحيح ديدم قبول مي كنم و اميدوارم حرف صحيح را از همه كس قبول كنم .
و اما در جهت مالي كه بعض مخالفان انقلاب گاهي نسبتهايي به او مي دهند بايدبگويم كه ايشان در امور مالي من دخالت ندارد و ضبط و حفظ بيت المال در اختيار بعض آقايان مورد وثوق مي باشد و اگر براي اشخاص وجوهي بخواهد پيشنهاد مي كند و من بدون واسطه يا به واسطه آن آقايان وجه را مي رسانم . و من اعلام مي كنم كه احمد درهيچ بانك داخلي و خارجي و هيچ موسسه اي وجهي و سهمي ندارد و در هيچ جا درخارج و داخل زمين مزروعي و غير آن و ساختمان و امثال ذلك ندارد و اگر بعد از من داراي يكي از اين امور بود در داخل يا خارج دولت وقت با اجازه فقيه وقت مصادره نمايند و او را تحت تعقيب درآورند و اميد است كه دولتمردان جمهوري اسلامي هميشه ضوابط را ملاحظه و از روابط احتراز نمايند. از اموري كه تذكرش خوب بلكه لازم است آن است كه يكي از تهمتها كه به او زدند اين بود كه موزه عباسي را ربوده و به پاريس برده و چندي - علي المحكي - مخالفان وقت خود را صرف آن نمودند پس از آن معلوم شد خلاف آن . يا او در اطراف شمال زمينهايي خريده است و امثال آن كه براي مخالفت با من از او انتقامجويي مي كردند.
و در امور سياسي مدتي تهمتها زده شد كه احمد طرفدار منافقين است و من در طول مدت انقلاب مخالفتهايي از او مي ديدم كه ديگران بر آن شدت و قاطعيت نبودند و دراين آخر كه قضيه زندان اوين پيش آمد و شكاياتي از آقاي لاجوردي مي شد ومخالفتهايي مي شد [غير] از احمد كسي را نديدم كه بيشتر از آقاي لاجوردي طرفداري
صفحه : 92
كند و دفاع نمايد و وجود او را براي زندان اوين لازم و بركناري او را تقريبا فاجعه مي دانست . يا مسئله طرفداري از بني صدر، او مادامي كه من از بني صدر به واسطه بعض مصالح جانبداري مي كردم او هم گاهي طرفداري مي كرد و آنگاه كه من پرده را بالا زده واو را بركنار كردم حتي يك مرتبه از او طرفداري نكرد و مخالفت شديد مي كرد. يا مسئله خط سوم كه مدتي نقل مجالس مخالفان بود و تهمتهاي ناروا مي زدند و من او را امر به سكوت كردم و او هيچ گاه از خط انقلاب و اسلام خارج نبود و بالاخره اگر بواسطه انتقامجويي از من پس از من گروههايي به مخالفت او برخاستند من دين خود را به او به عنوان يك مسلمان و يك رحم ادا كردم و خداوند تبارك و تعالي حاضر و ناظر است ومن اميدوارم كه احمد به خداي تبارك و تعالي اتكال نمايد و از غير او از هيچ كس نهراسد و در خدمت به خالق و خلق به واسطه تهمتها و مخالفتها به خود تزلزل و ترديدراه ندهد و در خدمتها از خداوند متعال چشم داشت داشته باشد و براي بدست آوردن هيچ مقامي قدم برندارد و چون او را شخص مفيد براي انقلاب مي دانم اميدوارم در كناروفاداران به انقلاب و متعهدان در راه اسلام و هدف به خدمت هر چه بيشتر قيام كند. و بابرادران انقلابي و ايماني در خط انقلاب و اسلام كوشش كند و از هيچ خدمتي مضايقه ننمايد و پاداش از هيچ مخلوقي نخواهد و خدمت را در راه كشور اسلامي و اهداف الهي خالصانه و براي رضاي خالق - جل و علا - ادامه دهد. و به مستمندان و مستضعفان كه حق تعالي سفارش آنان را فرموده بيش از ديگران خدمت كند و ديگران را به خدمتگزاري دعوت كند و هر چه مشكل در راه خدمت به هدف كه اسلام عزيز است پيش آيد و هرچه كارشكني شود، از كوشش براي خدا دست برندارد و براي هر خدمتي كه او را دعوت كردند و تشخيص داد مفيد است اجابت كند و رضاي خدا را با خدمت به خلق جلب نمايد.
و اما در موضوع روحانيت كه گاهي احمد مورد تهمت واقع مي شود من او را موافق جدي با روحانيت مي دانم . اساس روحانيت چيزي نيست كه يك نفر مسلم با آن مخالف باشد و اما موافقت بي قيد و شرط كه هر كس با هر عمل و اخلاق و ايده مورد تاييد او باشد
صفحه : 93
و لباس روحانيت به قامت هر كس اگر چه بر خلاف مشي اسلامي انساني رفتار كندسزاوار و موجب لزوم غمض عين باشد از او و هيچ روحاني متعهد و مسلمان معتقد به ارزشهاي اسلامي متوقع نيست و نبايد باشد. و اينجانب كرارا گفته ام كه روحاني نماي غيرمهذب و در غيرخط اسلام از ساواكي براي اسلام و جمهوري اسلامي خطرناكتر است .در هر صورت احمد در اين باره از خط اسلام و خط روحانيت متعهد پيروي مي كند واميد است ان شاءالله تعالي در اين خط مستقيم كه صراط الله است پايدار باشد. از خداوندمتعال دوام جمهوري اسلامي و عزت و عظمت مسلمانان جهان بويژه ملت شريف ايران و تعهد و پايداري متصديان امور و قدرت و شوكت رزمندگان سلحشور و حضور ملت بزرگ ايران را در صحنه خواستار[م ]. والسلام علي عبادالله الصالحين . (1)
يكشنبه 23 آبان 1361 / 27 محرم الحرام 1403
روح الله الموسوي الخميني غفرالله له
1- آقاي سيد احمد خميني در زماني كه اسناد وآثار مكتوب امام خميني راجهت درج در مجموعه آثار امام بازبيني مي كردند، در ذيل اين نوشته امام خميني ، چنين مرقوم داشته است : "جناب آقاي حميد انصاري ، بارها خدمت امام عرض مي كردم كه دفاع از من در فرهنگ جنابعالي نيست و ديديم هم نشدجز نامه اي كه در آن بدين معنا هم اشاره شده بود، فكر مي كنم اين دفاع هم با فرهنگ معظم له سازگاري ندارد، ايشان چون مظلوميت مرا ديده اند ناچار به عنوان دفاع از مظلوم اين را نوشته اند، لذا اين نامه را نياوريد و بگذاريد آنچه راجع به من مي گفته اند گفته باشند، خدا به اعمال انسان داناتر است .احمد خميني L3/12/73".Lپس از رحلت يادگار امام ، از فرزندايشان ، آقاي سيد حسن خميني كه به موجب وصيت پدر و مقررات قانوني ، توليت موسسه تنظيم و نشر آثار امام را عهده دار مي باشند درخواست كرديم اجازه دهند اين سند ارزشمند كه گوياي بسياري ازرنجهاي امام و فرزند و منسوبين و ياران ايشان است و پاسخي است به ترديدها و شبهه هايي كه غرض ورزان مي افكنند،را منتشر سازيم و در مجموعه آثار امام نيز درج شود. "حميد انصاري ".