تبیان، دستیار زندگی

جلد دهـم - صفحه 294 -  تبليغات سو مطبوعات عراق عليه ايران

صفحه : 294

مع الاسف برادرهايي كه در عراق هم هستند به گوششان همين مسائل فرو رفته است ،

آقا، بنابراين بود كه اين مملكت را اينطوري بزرگ كنند؛ نگذارند اصلا يك رشدي بكند. اصلا بنابراين بود كه ما ذخاير زير پايمان [را] آنها ببرند، ذخاير ما را ببرند؛ و ملت ما خودشان گرسنگي بخورند؛ خودشان بدبختي بكشند. شما گمان نكنيد كه كردستان بدتر از همه جاست . بلوچستان از كردستان مي گويند بدتر است . بلوچ مي گويد بلوچستان بدتر، شما مي گوييد كردستان بدتر! هر دو درست مي گوييد. براي اينكه مي بينيد قضايا را.مي بينيد از اين بدتر كه چيزي نمي شود. و من كه اطراف تهران را، از نجف كه بودم ، به من هي اطلاع دادند، و اينجا هم كه آمدم ، در تلويزيون چند دفعه تا حالا ديدم ، مي بينم خوب ، ديگر زندگي از اين بدتر؟ بايد چه بگوييم اسمش را. يك سوراخ ! توي اين سوراخ آدم مي بيند كه يك مرد آمد بيرون ، يك زن آمد و چند تا بچه آمدند، يك سوراخ ! اصلا بنابراين بوده است كه اينطور بكنند. و حالا هم بنابراين است كه نگذارنداين نهضت به ثمر برسد؛ برنامه هايي كه در اسلام هست پياده بشود. چه كنند كه نگذارند،مي روند در هر جا كه ببينند چند تا گوش هست ، آنها به آن مي خوانند به اينكه نه ، اين اسلام بدتر از سابق ! اينها همان مسائل است ، اسمي رويش گذاشتند. اينها ديكتاتورترهستند از ديگران ! ديكتاتوري عمامه بدتر از ديكتاتوري كذا! كدام ديكتاتوري ؟ خوب من يك عمامه اي هستم ، كدام از ما، چه ديكتاتوري ؟ آقايان ديدند كه دارند ترويج مي كنند. البته اينها چيزهايي كه داشتند ازدستشان رفته ، و مي خواهند تبليغ بكنند بر ضد ما.

كردها و عرض كنم بلوچها كارشان بدتر است ، يا اين زاغه نشينهاي اطراف تهران ؟اينهايي كه الان در حاشيه تهران هستند. من اينها را گاهي وقتها در تلويزيون مي بينم خانه هايشان را نشان مي دهند؛ سوراخهايي كه از اين سوراخها بيرون مي آيند! بچه هاشان و زندگيشان را، اينها را من بايد بگويم خيلي بدتر از كردستان ، خيلي بدتر از بلوچستان ،در حاشيه تهران هستند.

تبليغات سوء مطبوعات عراق عليه ايران