• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد دهـم - صفحه 64 -  سخنراني در جمع نمايندگان انجمن اسلامي دانشگاهها "رسالت انجمن اسلامي "
زمان : 29 شهريور 1358 / 28 شوال 1399(1)
حضار: نمايندگان انجمنهاي اسلامي دانشگاههاي سراسر كشور
سخنراني
مكان : قم
موضوع : رسالت انجمنهاي اسلامي - دخالت بيگانگان در اغتشاشات - مخالفان ولايت فقيه
صفحه : 64
من در باب دانشگاهها بنا دارم ، در وقتي كه بناست دانشگاهها باز بشود، مسائلي رابگويم ان شاءالله آنجا مفصلش را بيان مي كنم ، ولي حالا شما آقايان كه از انجمنهاي اسلامي و نماينده انجمنهاي اسلامي هستيد، لابد عدد مسلمانها در دانشگاهها بيشتر ازديگران است ، ديگران در اقليت واقع اند؛ يعني آنهايي كه منحرف اند، اينكه حالا با شماكه دانشگاه اسلامي هستيد و انجمن دانشگاههاي اسلامي و. . . اسلامي دانشگاهها هستيد،عرض مي كنم ، يك جهت راجع به اينكه خود انجمنها وظايف اسلامي را عمل كنند. ازما نمي پذيرند كه ما اسلامي هستيم مگر خودمان به اسلام عمل بكنيم ؛ نه اينكه فقطبگوييم ما اسلامي هستيم . چنانچه جمهوري اسلامي از ما پذيرفته نيست ، مگر اينكه محتوايش هم اسلامي باشد. ما همين بگوييم ما در يك مملكتي هستيم كه جمهوري اسلامي است ، لكن هر جايش دست بگذاريم اسلامي نباشد، اين پذيرفته نيست . اين يك لفظ بي معناست . همين طور انجمنها، هر جا كه باشد. خوب ، الان انجمنهاي اسلامي زياد است ، هم انجمنهاي اسلامي در دانشگاهها زياد است و هم جاهاي ديگر، شايد دربسياري از ادارات هم انجمن اسلامي دارند، اول وظيفه اين است كه اين اشخاصي كه انجمن اسلامي را تشكيل مي دهند خودشان راهشان همان راه اسلام باشد، عملشان عمل اسلامي باشد، اخلاقشان اخلاق اسلامي باشد، خودشان را ساخته باشند و بسازند، اگر
بسم الله الرحمن الرحيم
وظايف انجمنهاي اسلامي
صفحه : 65
ساخته هستند - كه ان شاءالله موفق بشوند كه ساخته تر بشوند - و اگر ساخته نيستند، جديت كنند كه خودشان را بسازند؛ يعني همه چيزشان را تطبيق بدهند با احكام اسلام و بينش ازاحكام اسلام ، به همه ابعادش هم ، تا آن حدودي كه برايشان ممكن است پيدا بكنند؛اسلام براي چه آمده است ، چه مي خواهد بگويد، اين چه جور مكتبي هست ، تمييزبدهند بين مكتب اسلام با ساير مكتبهايي كه ادعاها را دارند و واقعيتها را ندارند. آن وقت مشغول فعاليت بشوند.
خطر سوءاستفاده از انجمنهاي اسلامي
و فعاليتهاي اسلامي در دانشگاهها، كه از ساير جاها حساستر است ، يعني ازدانشگاهها بايد انسانها درست بشوند و بعد هم مقدرات مملكت ما به دست همينهاست كه از دانشگاهها بيرون مي آيند و چنانچه مي دانيد چون مقدرات مملكت دست جوانهايي است كه بعد از [آنكه از] دانشگاه كه بيرون آمدند ديگر مشغول فعاليت مي شوند و مملكت دست اينهاست ، از اين جهت است كه آنهايي كه مي خواهند مملكت ما به يك سر و ساماني نرسد روي دانشگاه حساسيت دارند و دانشگاه را نمي خواهند كه يك دانشگاه مفيد براي جامعه مملكت ما باشد. اين يك مطلبي است كه بايد خيلي باهوشياري در آن دقت بشود كه مبادا ما بگوييم انجمن اسلامي و كذا و رخنه كنند در ما وهمين انجمن اسلامي را به اسم انجمن اسلامي منحرفش كنند. اينها يك شياطيني هستند؛يعني خارجيها، آنهايي كه مي خواهند كه همه چيز ما را ببرند و دانشگاهي نباشد تا بتوانندمقابلشان بايستد، دانشگاه روحاني نباشد تا بتواند مقابلشان بايستد - آنها ممكن است درهمين انجمنهاي اسلامي هم عمالشان رخنه بكنند و منحرف بكنند؛ با اسم اسلام ، مسائلي ديگر را پيش بياورند. بايد خيلي از كساني كه در اين انجمنها وارد هستند هوشيار باشند كه ديگران نفوذ نكنند و آنها متحرك به حركت ديگران نباشند. در خيلي از جاها همين طوردارد مي شود و شده است و سابقا هم بوده است كه با همان اسم اسلام و با اسم قرآن وامثال ذلك ، چيزهايي كه مربوط به اسلام نبوده بلكه برخلاف مسير اسلام بوده است ؛
صفحه : 66
اين يك مسئله اي است كه تا اين را با تمام قوا و تمام هوشياري خودتان در مسائلي كه مي خواهيد طرح بكنيد، درست مطالعه نكنيد و رسيدگي نكنيد و افرادي كه به شمامي خواهند متصل بشوند درست شناسايي نكنيد و ندانيد چه جوري است سابقه اش را تاندانيد، افراد را بايد خيلي در آن دقت بكنيد، چه بسا افرادي هستند كه اينها به حسب ظواهرشان و بر حسب ادعاهايشان از شما بيشتر ادعاي مسلماني مي كنند و از شما هم بيشتر فرض كنيد آدابش را به جا مي آورند، لكن وقتي به حالشان مطالعه مي كنيد مي بينيدكه رويه شان با رويه شما فرق دارد؛ آن اسلامي كه آنها مي گويند، غير از اين اسلامي است كه اسلام مي گويد، در بين اينها هست يك همچو اشخاصي . و لهذا اين اشخاصي راكه مي خواهيد در انجمن خودتان وارد كنيد اشخاصي باشند كه بشناسيد آنها را؛سوابقشان را مطلع باشيد چه جور اشخاصي هستند، چه رويه اي دارند، چه مقاصدي دارند، تا آن وقت بتوانيد يك انجمن اسلامي كه حقيقتا اسلامي باشد و به دردخورجامعه ما و مهذب دانشگاه و اينها باشد، البته كار مشكل است ؛ در تمام دانشگاههاي ايران بخواهد يك همچو كاري انجام بگيرد، انجام گرفتنش مشكل است لكن مشكلات را بايد تحمل كرد. كساني كه بخواهند يك كاري انجام بدهند، يك كار مثبتي انجام بدهند، يك خدمتي بكنند، آن هم يك همچو خدمت ارزنده بزرگي بخواهند بكنند،بخواهند در سرتاسر كشور دانشگاههايش را اصلاح بكنند، از افراد فاسد تصفيه بكنند،كار مشكل است لكن چون يك كار بسيار ارزنده اي است ؛ مشكلات بايد تحمل بشود.
توصيه هاي مهم به همه انجمنهاي اسلامي
هميشه كارهاي ارزنده اشكالاتش شايد بيشتر باشد از كارهاي ديگر. از اين جهت بايد توجه به اين معنا باشد كه سفارش [مي كنم ] به همه انجمنهاي اسلامي كه در سرتاسركشور هست و مي خواهند شروع به فعاليت بكنند و چند روز ديگر هم اول باز شدن
لزوم هوشياري در عضوگيري انجمنهاي اسلامي
تحويل جامعه مي دادند.
صفحه : 67
دانشگاهها هست ، بايد اين توجهات باشد: اولا خود افراد، افراد متعهد باشند؛ افرادصددرصد اسلامي باشند، مواظب كارهاي خودشان و اعمال خودشان باشند، بهانه دست آنها ندهند كه تويي كه ادعا مي كني اسلامي هست مثلا اعمالت اسلامي نيست ؛ اخلاقت اسلامي نيست . اول بايد انسان از خودش شروع كند، كسي كه مي خواهد يك جامعه اي راتهذيب كند تا خودش مهذب نباشد نمي تواند. گروهي هم كه مي خواهند يك مركزي رامهذب كنند و اسلامي كنند تا خودشان ابتدائا مهياي براي اين كار نشده باشند و ابتدائاخودشان را اصلاح نكرده باشند، نمي توانند ديگران را اصلاح بكنند. آدمي كه خودش مرتكب مثلا مسائلي است كه برخلاف اسلام است نمي تواند به ديگري بگويد تو برو اين كار را انجام بده . خوب ، حرف اين است كه تو خودت چرا نمي كني ؟ و آنكه مهم است همين قضيه اي است كه عرض كردم كه ممكن است در بين اين انجمنها يك اشخاص باصورت اسلامي و با جهات اسلامي وارد بشوند، لكن مسيرشان مسير شما نباشد؛بخواهند منحرف كنند و آن وقت كم كم آنها انحراف را از خودشان سرايت به بعضي بدهند و باز در مقابل شما يك گروهي درست كنند كه شما مي خواهيد اسلام را درست كنيد، آنها با اسم اسلام و صورت اسلام مي خواهند يك چيز ديگر را درست كنند و اين نمي شود الا اينكه شناسايي بشوند. افرادي كه در انجمنها وارد مي شوند، معلوم باشد كي هست اين ، سوابقش چه بوده ، پدر و مادرش چه كسي است ، كجا زندگي كرده ،تحصيلاتش چه هست ، چه رشته هايي دارد، اينها همه بررسي بشود، مطالعه بشود تا آن وقت يك انجمن مهذبي باشد و بتواند كار مثبت ، كار اسلامي مثبت ؛ كاري كه به دردمملكتتان بخورد انجام بدهد.
و در عين حالي كه اين كاري كه شما داريد بسيار ارزنده است ، بسيار ارزشمند است ،همه اديان براي همين مسئله آمده اند كه درست كنند؛ انسانها را درست كنند؛ اصلاموضوع بحث انبيا انسان است . همه انبيا از آدم تا خاتم موضوع بحثشان انسان است ، به
تربيت انسان ، هدف همه انبيا
صفحه : 68
چيز ديگر هيچ فكر نمي كنند؛ به انسان فكر مي كنند براي اينكه همه عالم هم خلاصه اش همين انسان است . انسان يك موجودي است خلاصه همه موجودات عالم است از همه موجودات عالم يك چيزي در انسان هست و يك زياده هم دارد. انسان اگر درست بشود، همه چيز عالم درست مي شود. اگر اين انبيا موفق شده بودند كه آن برنامه اي كه دارند - كه انسانسازي باشد - اگر موفق به اين معنا شده بودند، الان عالم يك عالم ديگري بود و اوضاع يك اوضاع غير اين اوضاعي بود كه الان ما ملاحظه مي كنيم ، لكن خوب ،موفق نشدند به واسطه كارشكنيهايي كه شد و بعد از آنها شد. و از اين جهت چون اداره عالم را تقريبا غيرانسانها مي كنند، از اين جهت آنكه انبيا آن را مي خواستند نشده است .اين كاري كه شما مي كنيد هم يك شعبه اي از همان كار است ، كار انبياست كه مي خواهيدكه انسان درست كنيد؛ مي خواهيد دانشگاهتان افرادي كه انسان باشند بيرون بدهد. هميني كه ديگران مي خواهند نگذارند.
آنقدري كه اينها از انسان مي ترسند، اين خارجي ها آنقدري كه از انسان مي ترسند ازچيز ديگر نمي ترسند. همه عالم دست آنهاست ، اما اگر چهار تا انسان در يك جايي پيدابشود، زندگي آنها را تباه مي كند. و لهذا كوشش مي كنند كه در اين مملكتهايي كه مي خواهند از آن استفاده كنند انسان در آن پيدا نشود. كوشش مي كردند كه - از زمان رضاخان كه من همه آن را يادم هست - كوشش مي كردند كه در مجلس شوراي ملي ، انسان نباشد در سرتاسر اداره و نمي دانم ، وزارتخانه ها و اينها، يك انسان مهذبي كه اسلامي باشد و كار از او بيايد نباشد و لهذا تقريبا همه مجلسها اينطوري بوده ، تقريبا نه ، تحقيقا.بودند بعضي از افراد صحيح و همانها اسباب زحمت شدند. الان هم همان مسائل هست ؛يعني آنها باز هم چشم طمعشان به اينجاهاست ، آن ذخايري كه ممالك شرق دارد، ايران دارد، نمي گذارد آنها راحت باشند، خصوصا كه ايران وضعيت جغرافيائي اش هم يك وضعيت حساسي است .
اغتشاشات داخل كشور به دست بيگانگان
آنها دست برنمي دارند از ايران ، نه از طرف شرقيها و نه از طرف غربيها، و با هر
صفحه : 69
كوششي كه دارند مي خواهند نگذارند كه اين مملكت سر و سامان پيدا بكند. همه شلوغيهايي كه الان درست مي كنند با دست آنها دارد درست مي شود، همه جاآشفتگيهايي كه پيدا مي شود با دست آنها درست مي شود و پيدا مي شود كه نگذارند يك آرامشي بشود و يك ساماني پيدا كند مملكت . شما ملاحظه كرديد كه قبل از اينكه شاه برود و بعد هم وارث خبيثش (2) برود، فعاليت زياد در اين بود كه نگه دارند او را، نرود،بعد از اينكه حالا او رفت و تمام شد، فعاليت زياد بود كه جمهوري اسلامي درست نشود.از جمهوري اسلامي اينها مي ترسيدند، نه از جمهوريش ؛ از اسلامش . آنهايي كه قلمهايشان يا تابع آنها بود يا از باب اينكه خودشان توجه نداشتند و غربزده شده بودند،شروع كردند نوشتن به اينكه ديگر اسلام را مي خواهد چه كند؟ همان جمهوري باشد؛جمهوري دمكراتيك باشد؛ آخرش هم ديگر راضي شده بودند به اينكه جمهوري اسلامي دمكراتيك باشد. اينها از اسلام مي ترسند و از رژيم اسلامي مي ترسند، حالا كه ضربه خورده اند از اسلام ؛ يعني رژيم را مسلمانها با كلمه اسلام از بين بردند، ديگراني كه حالا آمده اند و سر اين سفره مي خواهند بنشينند اينها دخالت نداشتند. آنهايي كه دخالت داشتند همين مستضعفين بودند كه در خيابان و در بازار و زن و مردشان ريختند و جلوي تانك و توپ و مسلسل ، اينها رفتند و كار را انجام دادند. حالا انجام گرفت ، يكدفعه ماديديم از اروپا و امريكا و از گوشه و كنار خود مملكت ، كساني كه آن وقت طرفدار بودندحالا شدند انقلابي و شدند مخالف رژيم . و هر جا شد هر كس مي آيد اينجا مي گويد مادر سالهاي سابق مخالف رژيم بوديم و ما چيزها ديديم . و - خيال مي كند كه من از كره مريخ آمده ام و نمي دانم ، هيچ اطلاع ندارم كه اينها چه بوده اند - ! حالا يك وقتي بود كه همه شاهنشاهي بودند، همه "چه فرمان ايزد چه فرمان شاه " بود، آن وقت كه باد به بيرق اومي خورد اينها زير آن بيرق سينه مي زدند؛ حالا كه آن بيرق خوابيده است و يك بيرق اسلامي بلند شده است و اميدوارم كه اين بيرق و اين پرچم باقي باشد، حالا آمده اند زير
صفحه : 70
اين طايفه الان هستند كه حالا هم وقتي كه صحبت مي شود، مي نويسند؛ چه مي كنند؛هي كوشش مي كنند كه اسلام نباشد. آن چيزهايي كه مال اسلام است هي كوشش مي كنندبا زبانهاي مختلف ، گاهي به دلسوزي در قضيه ولايت فقيه كه اين چند روز داغ شده است ، خوب اينها ديدند كه يك كار خطرناكي است براي آنها براي اينكه يك حكومت اسلامي دارد درست مي شود؛ اينها هم نمي خواهند اين را. گوينده شان گاهي مي گويد كه بگذاريد كه روحانيون قداستشان را حفظ بكنند! "قداست روحانيون " كه اينها مي گويندمعنايش اين است كه بگذاريد روحانيون مشغول مسجد و محراب - همين مقدار درهمين حدود - باشند، و سياست را به امپراتور واگذار كنيد. اين يك تزي است كه مسجدمال پاپ ؛ سياست مال امپراتور. اينها هم مي گويند مسجدها مال شماست ، برويد تومسجدتان نماز بخوانيد، درس هم مي خواهيد بگوييد؛ درس هم بگوييد هيچ مانعي ندارد، اما در يك حدودي ، نه اينكه تو مسجد برويد و سنگر بگيريد براي ما؛ يا توي مدرسه برويد و براي ما ايجاد زحمت بكنيد. نه ، آن نه ! همان مقداري كه "قداست " شمامحفوظ باشد، بگويند يك آدم مقدس ، آدم خوب مهذبي است ؛ يك آدمي است كه اگر نفتش را هم ببرند، حرفي نمي زند و مي گويد بردند؛ مال دنيا است چه ارزشي دارد!اينها اين جور "قداست " را مي خواهند و نمي دانند كه اسلام و پيغمبر اسلام و اولياي
استدلال مخالفان ولايت فقيه
اين پرچم سينه مي زنند! منتها بعضيشان شيطنت هم دارند، زير اين پرچم برخلاف پرچم عمل مي كنند. بعضيها همان استفاده مي خواهند، آنها ضررشان كمتر است . آنهايي كه همين مي خواهند كه يك بهره اي داشته باشند، آنها ضررشان كمتر است . خوب ،بهره شان هم مي برند، اما ضرر كم دارند. اما يك دسته اي هستند كه اينها يا معوج اند وادراكشان ناقص است ؛ و يا اينكه نه ، ادراكاتشان هم خوب است و از روي نقشه كارمي كنند و ديگران به آنها گفته اند اين كارها را بايد بكنيد و مي كنند. اينها البته خطرناك اند.
صفحه : 71
اين امور بايد با دقت ملاحظه بشود. در اين نطق هايي كه اينها مي كنند دقت كنيد كه اينها يك خرده ريزهايي دارند؛ با آن خرده ريزها مي خواهند اغفال كنند مملكت و ملت شما را.
اسلام با تمام قداست اين مسائل را داشتند، تمام قداست و الوهيت محفوظ بوده است ،مع ذلك مي رفتند و اشخاصي كه برخلاف مسير انسانيت هستند آنها را دفع مي كردند وسياست مملكت را حفظ مي كردند و منافات با قداست هم نداشتند؛ يعني ما روحانيون ،قداستشان از حضرت امير زيادتر باشد؟ اينها ادعا دارند يا او را قداست برايش قائل نيستند؟! اين منطق اين است كه شما قداستتان را حفظ كنيد و كار نداشته باشيد ديگر به حكومت و به جريان سياست مملكت . خوب ، اينها مي خواهند بگويند پيغمبر اسلام وحضرت امير - سلام الله عليه - قداست خودشان را حفظ نكرده بودند؟ براي اينكه آنهاكار داشتند، نمي توانند بگويند آنها كار نداشتند. حضرت امير، والي مي فرستاد، خودپيغمبر هم اينطور والي مي فرستاد آن طرف و آن طرف ، جنگ مي كردند؛ با كذا وسياست مملكت دست خود آنها بود. اين آدمي كه مي گويد كه بگذاريد روحانيت قداست خودش را حفظ كند منطقش اين است كه اميرالمومنين هم قداست نداشت !براي اينكه اين داخل شد در امور مملكتي و اينها، خود پيغمبر هم كه نداشت ! پس معلوم مي شود تو نمي خواهي قداست ما حفظ شود، تو يك شيطنتي مي كني كه اينها را كناربزني و اربابها بيايند سراغ كار.
شما بيدار كنيد اينها را، در مقابل حرفهايشان حرف بزنيد، در مقابل مقاله هايشان مقاله بنويسيد، در مقابل سخنرانيهايشان سخنراني كنيد. اين نقايصي كه اينها دارند كه گاهي ازقصور است و گاهي از شيطنت ، اينها را به رخشان بكشيد، بفهمانيد كه قضيه اين حرفهانيست كه يك ملتي كه جمهوري اسلامي را با نود و هشت يا نود و هشت و نيم درصدپذيرفت ، آن وقت بيايند بگويند كه ما اسلامش را، اينجايش را ديگر نمي خواهيم ، اين برخلاف مسير ملت است ، ملت اين را پذيرفته است ، جمهوري اسلامي را پذيرفته است ،اين مثل اين است كه حالا بيايند بگويند كه خوب ، ملت حالا گفته جمهوري اسلامي ، ما
صفحه : 72
شرايط ولي فقيه
شما بعدها مبتلاي به اين هستيد، دانشگاه كه باز بشود، مبتلاي به يك همچواشخاصي هستيد كه گاهي با صورت اسلامي وارد مي شوند و همين مسائل كه حالا مثلاطرح مي كنند كه بايد ولايت فقيه مثلا نباشد اين ديكتاتوري است ، و حال آنكه اگر يك فقيهي در يك مورد ديكتاتوري بكند، از ولايت مي افتد پيش اسلام . اسلام هر فقيهي راكه ولي نمي كند، آن كه علم دارد؛ عمل دارد؛ مشي او مشي اسلام است ، سياستش سياست اسلام است ، آن را براي اين است كه يك آدمي كه تمام عمرش را در اسلام گذرانده و در مسائل اسلامي گذرانده و آدم معوجي نيست و صحيح است اين نظارت داشته باشد به اين امرها، نگذارد كه هر كس هر كاري دلش مي خواهد بكند. اينها گاهي وقتها با همين صورت سازي كه مثلا مي خواهند چه بشود و به ديكتاتوري مي رسد وديكتاتوري عمامه و عصا و نمي دانم از اين حرفهايي كه تزريق كرده اند به آنها و ديكته كرده اند و اينها هم همان را پس مي دهند. مثل بچه ها كه يك چيزي را دهنشان مي گذارندپس مي دهند، اينها هم از آن قبيل هستند. شما از اين به بعد ان شاءالله وقتي كه دانشگاههاباز بشود، مبتلاي به اين مسائل هستيد و بايد با هوشمندي و با مطالعه و با مشورت بين خودتان افرادي را كه مي بينيد يا به اسم آزادي و نمي دانم اين حرفها، كه مي خواهند يك آزادي خاصي در كار باشد، دلبخواهي در كار باشد، نه آزادي مطلق ، يا به اسم دمكراسي و امثال ذلك ، الفاظ جالبي كه در هيچ جاي دنيا معنايش پيدا نشده تا حالا، هر كس براي خودش يك معنايي مي كند، به اينطور چيزها گرفتار هستيد كه اينها مي خواهند عمل بكنند.
شاهنشاهي مي خواهيم ، ملت نفهميده ! اينها دارند ملت را به نفهمي ، به حماقت ، دارندرمي مي كنند. (3) حال آنكه ملت ما با تمام فهم و شعورش مسائل را انجام دادند. بايد اينهارا توجه داشته باشيد.
صفحه : 73
و من ان شاءالله در همين دو - سه روز، يك صحبت طولانيتري مي كنم و نسبت به دانشگاهها يك صحبتهايي دارم . ان شاءالله اميدوارم همه تان موفق و مويد باشيد. من به همه تان دعا مي كنم و اميدوارم كه توفيق اين معنايي كه اين خدمتي كه الان در نظر داريد،توفيقش را پيدا بكنيد و اشخاص را با توجه به سوابق ، به خودتان ملحق كنيد. افرادخودتان را زياد بكنيد و ان شاءالله موفق و مويد باشيد.
و شما بايد با كمال توجه و بدون هيچ درگيري - درگيري صحيح نيست ، نبايد ما به آنهايك صورت حق به جانبي بدهيم . وقتي درگيري شد و اكثريت شما داريد و فرض كنيد كه آنها را كتك زديد و چه كرديد، اين به نظر شايد اشخاصي بيايد به اينكه اينها حجتي نداشتند، كتك زدند، متوسل به زور شدند - اينها هر كدامشان آمدند در دانشگاه و گفتند،يك مطلبي را گفتند، برويد جلويش بگوييد: چه مي گوييد؟ يكوقت مي خواهد هياهوكند، كه اكثرا اينطوري هستند، اينها را سرانشان كه وادار مي كنند به هياهو، جمع بشويددورش بگوييد؛ آقا بنشين صحبتهايت را بكن . ببينيد هيچ صحبت ندارد، فقط همين است كه يك تشنجي ايجاد كند و نگذارد دانشگاه باز بشود و نگذارد دانشگاه عمل خودش را انجام بدهد. بدون اينكه با آنها جنگ و نزاع داشته باشيد، با آنها به اين نحومقابله كنيد. يا آنها اگر يك اجتماع صد نفري ، هزار نفري ، مي كنند، شما ده ، بيست هزارنفر را اجتماع كنيد، مسائل خودتان را بگوييد، دعوا هم نكنيد؛ اين بايد انجام بگيرد. اين امور ان شاءالله اميدوارم كه نرسد به اين مسائل . و اما اگر ما يك وقتي توطئه فهميديم كه نه ،اينها مي خواهند توطئه كنند و چه بكنند، خوب ، يك تكليف ديگري هم ممكن است داشته باشيم .
استدلال و منطق به جاي درگيري
و من اميدوارم كه شما بعد از اين عرايضي كه كردم ، روي همين موازين عمل بكنيد، والبته محتاج به اين است كه يك رشته جمعيتي هم باشند، اشخاصي هم باشند كه در اين امور يك نظارتي داشته باشند. و اشخاص مطلع و مومن و متعهد كه نظارتي هم داشته باشند و كارها روي نظارت آنها انجام بگيرد.