• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد دهـم - صفحه 470 -  استقلال كشور در گرو استقلال فرهنگي
صفحه : 470
اگر مملكت بخواهيد يك مملكت مستقل براي خودتان باشد، بايد اين تحولات حاصل بشود. يك فرهنگ استعماري برگردد به يك فرهنگ استقلال ، مستقل . همه چيزبايد عوض بشود. مغزهاي استعماري برگردد به يك مغزهاي مستقل . تا اين نشود، مانمي توانيم به آن پيروزي نهايي برسيم . به اين پيروزي رسيديم ، به اين پيروزي ؛ يعني آني كه ملت خواست اولش بود و از دلش فرياد مي كرد، به او رسيد، خدا به او داد. لكن خوب ، تتمه دارد.
گذاشتيم ، پنجاه سال در مرئي و منظر ماها بود. شما توقع داريد كه يك جمعيتي كه پنجاه سال جوانهايش با اين تبليغات بزرگ شدند، بچه ها از سن كوچكي كه چشمشان را بازكردند تا وقتي كه به دانشگاه رفتند تا وقتي كه به بازار رفتند تا وقتي كه به كارگري رفتند، به دهقاني رفتند، هي در گوششان خواندند كه "تمدن بزرگ " و آريامهر كذا، و يك رژيمي كه تمام اداراتش اداراتي بود كه برخلاف مصالح كشور بود، از همه اش ، حتي هر جايش بگرديد، مصالح كشور مطرح نبود. مصالح خود آنها يا مثلا فرض كنيد كه اربابها. اگرمي خواستند دانش به ما به جوانهاي ما بياموزند، يك دانش استعماري آموختند، اگرتعليم و تربيت بود، تعليم و تربيتي بود كه به نفع آنها باشد. تعليم و تربيتي كه به نفع خودكشور باشد، در كار نبود. شما حالا توقع داريد كه اينها كه پنجاه سال در اين اداره كارخلاف كردند، فورا متبدل بشود يك شيطان به يك ملائكه ؟ امكان ندارد. تدريج لازم دارد. بخواهند اينها را، ادارات را خالي كنند از اين جمعيتي كه اينقدر تربيت شدند.خوب ، اداره نمي شود مملكت . اين بايد بتدريج ، هي فرد خوب پيدا بشود جاي اين بگذارند و فرد بد را بگذارند كنار، بايد بشود، هيچ چاره ندارد.
استقلال كشور در گرو استقلال فرهنگي
خواست ملت تحقق همه جانبه اسلام
حالا خواستهاي ثاني هست . خواستهاي ثاني اين است كه همه ادارات ما اسلامي بشود، بازار ما يك بازار اسلامي باشد. در كشاورزي كه مي رويم ، ببينيم كه اسلامي است .